معلوم نیست این اتفاق که میگویند هنگام مرگ همه صحنههای زندگی آدمیزاد مثل فیلمی از مقابل چشمانش عبور میکند، درباره ساموئل خاچیکیان هم درست است یا نه؟
خاچیکیان دو سال آخر عمرش را از آلزایمر رنج میبرد و معلوم نیست در آن لحظات پایانی زندگی در ۳۰ مهر ۱۳۸۰ که احتمالا نگاهش بر روی نقطهای خیره مانده بود، دقیقا کدام صحنه از زندگیاش را به یادآورده است؛ کودکیاش را که در یک خانواده ارمنی در تبریز میزیست، دوران دانشجوییاش را که به دلیل رشته تحصیلیاش یعنی باستانشناسی، به نقاط مختلف تاریخی سفر میکرد یا ۵۰ سال فیلمسازیاش را به وضوح دیده است؟!
شاید تقلایش را به خاطر اشتیاقی که روی چهره تماشاگران از دیدن فیلمهای پرهیجان جنایی میدید، در عالم رویا دیده، شاید هم آن لحظههای ساکت و خلصهوارش را، وقتی با چشمانی تر، پای پرده سینما مینشست و نخستین اکران فیلمش را تماشا میکرد.
ساموئل خاچیکیان که ۱۶ فروردین سال ۱۳۰۲ به این دنیا پا گذاشته بود، یکی از کارگردانهای نسل اول سینمای ایران بوده است. بسیاری از صاحبنظران معتقدند او به معنای واقعی کارگردانی و فرم را به سینما آورد.
او که ساخت فیلمهای جنایی و معمایی را در سینمای ایران باب کرد، «آلفردهیچکاک ایران» لقب گرفت. اطرافیان و شاگردان خاچیکیان معتقدند او با آنچه در ذهن خودش داشت فیلم میساخت برای همین خیلی وقتها تدوین و فیلمبرداری را هم دست میگرفت تا آن شاکله مبهم ذهنیاش را شفاف کند.
نور در فیلمهای خاچیکیان حرف میزد و ساختار فرمی در فیلمهای او برخلاف فیلمفارسیهای رایج آن زمان حرف اول را میزد و خطی میکشید بین فیلمهای عامه پسند روی پرده آن روزها با فیلمهای خودش.
خاچیکیان در طول سالهای فعالیتش فیلمهای زیادی ساخت که شامل پرفروشترین فیلم پس از انقلاب (عقابها) هم میشود. فیلمی که در خاطر بسیاری از دهه پنجاهیها و دهه شصتیها مانده و هنوز هم از به یادآوردن صحنههای باشکوه آن فیلم هظ میبرند.
اولین فیلم خاچیکیان با نام «بازگشت» در سال ۱۳۳۱ ساخته شد که میگوید جزو نمایشنامههایی بوده که پس از نوشتن آن را به فیلم تبدیل کرده است؛ او نمایشنامههای بسیاری نوشته بود که تعداد از آنها فیلم شدند.
در طول سالهای فعالیت او هنرمندان زیادی همچون رضا بیک ایمانوردی، بهروز وثوقی، پوری بنایی، ناصر ملک مطیعی، محمدعلی فردین، جمشید هاشم پور و رضا رویگری در آثار او حضور داشته و مطرح شدند.
شهرآرا نیوز