بعد از انقلاب و سالهای جنگ تحمیلی در نیمه دوم دههی هفتاد دوره رواج مجسمههای شهری بود. هنرمندان این دوران تلاش داشتند هنر را از مرز موزهها فراتر برده و تا حد امکان در منظرگاه مخاطبان بیشتر و بیشتری قرار دهند و همچنین به آنچه هدف سازمان زیباسازی شهرداری تهران بود؛ یعنی «بهترین آثار هنری زمان حاضر را بیرون دیوار موزهها در دسترس عموم قرار دهند» دست یابند.
هنرمندان این دوره (نیمهی دوم دهه هفتاد و دهه هشتاد) بر روی ساخت آثاری متمرکز شدند که در بسط و توسعه آنها به مضمون و ارتباط جامعه و کاربران عمومی (مخاطبان عمومی، شهروندان) توجهی ویژه داشتند. از آن گذشته، مجریان هنری و مجموعهداران درنهایت به نقش و درگیری هنر عمومی در جامعه پی برده بودند. در این دوره هنر عمومی و مجسمهی شهری بالاخره موفق شد توجه بسیاری را در شبکههایی چند سطحی و مهیّج ارتباطات چند رشتهای به خود جلب کند.
درحالیکه هنرمندان به کشف دنیای تواناییها و امکانات هنر عمومی میپرداختند، سازمانهای دولتی چون شهرداری به جستجو در زمینهی مقیاسها و ملاکهای لازم در زمینهی هنر عمومی و همچنین مقدار بودجهای که برای یک اثر هنری با کیفیت باید پرداخت، مشغول بودند.
* «هنر عمومی» یا «هنر در مکانهای عمومی»؟
در اوایل دهه هشتاد مسئلهای پیش آمد که موجب ایجاد تمایز میان «هنر عمومی» و «هنر در مکانهای عمومی» شد.
در یک تفاوت آشکار در این باره میتوان گفت که «هنر عمومی»، محل قرارگیریاش و موضوعهای اطرافش را با خود همراه میکند، ولی دیگری، تنها باعث ایجاد تنش در فضا و موقعیت مکانی میشود.
* سیر تاریخی شیوههای بیان در هنرهای شهری
در نهایت مجسمه شهری ایران بعد از مشروطه را میتوان در تحلیلی کلی به چهار شیوهی بیانی تقسیم کرد:۱-بازنمایی (کلاسیک)۲-فرانمایی (سمبلیک)۳- فرمالیست (تجریدی مدرنیستی)۴-ایده محور (کانسپچوال و معاصر).
از دوران قاجار این شیوههای بیانی در هنر مجسمهسازی شهری ظهور پیدا کردند و از کلاسیک تا ایدهگرایی این جریانها ادامه پیداکرد.
آثار خلق شده ذیل هرکدام از این شیوههای بیان، متأثر از دوران تاریخی، سیاسی، اجتماعی خاص خود شکلگرفتهاند.
به تعبیری دیگر زمینه و بستر نقش بسیاری در شکلگیری این شیوههای بیانی داشته است. حرکت از سمت اقتدارگرایی بهطرف کشوری دمکراتیک. با تمام نقاط ضعفی که در مجسمههای شهری تهران دیده میشود این حرکت از سمت اقتدار مؤلف/ هنرمند (فرستنده) بهطرف اهمیت جایگاه مخاطب (شهروندان) دیده میشود.
اگرچه در دوران انتهایی دههی پنجاه فرمالیستی نخبهگرا ظهور پیدا کرد اما همان گرایش هم با تمام توجهاش به فرم و مسائل زیباییشناختی برای مخاطب جایگاه ویژهای را در نظر داشت و میخواست هم کیفیت محیط شهری را ارتقا دهد و هم به ارتقا دانش بصری مخاطب/شهروندان بیفزاید.
با وجود هر گونه تغییر اجتماعی و یا آماری، هنر عمومی باید برای عامهی مردم دارای معنی و مفهوم باشد، زیرا بهرهبرداری نهایی از هنر عمومی متعلق به عامه مردم است.
خبرگزاری آنا