فصل دوم در سال 2015 به هیچ وجه نتوانست موفقیت قبلی را تکرار کند، اما فصل سوم که در سال 2019 پخش شد، بازگشتی موفق به همان حال و هوای مجذوبکنندۀ فصل نخست بود.
حالا فصل چهارم با عنوان فرعی «سرزمین شب» (Night Country) از راه رسیده است؛ با بازی بینقص جودی فاستر و فضاسازی وهمآلود و رازآمیزی که از یک ماجرای کارآگاهی در بهترین سطح انتظار داریم.
شاید بشود گفت اولین برگ برندۀ این فصل از سریال، لوکیشن آن است؛ همان چیزی که در عنوان فصل هم به آن اشاره شده است. ماجرای این فصل در شهری خیالی با نام «اِنیس» در شمال آلاسکا اتفاق میافتاد (گرچه محل فیلمبرداری عمدتا در ایسلند بوده است)؛ سرزمینی یخزده که چرخۀ شبانه روز در آن چند ماه طول میکشد و حالا نوبت شب فرا رسیده است.
بنابراین کل سریال در فضایی شبیه به آخرین سکانسهای فیلم «درخشش» استنلی کوبریک رخ میدهد: تاریک، برفی و پر از ترس و معما. این از آن سریالهایی است که انگار واقعا برای تماشا کردن در شبهای سرد زمستانی ساخته شدهاند.
در ابتدای قسمت اول رفتار عجیب و وهمآور یک گله گوزن نشان داده میشود و بعد از آن، شاهد اتفاقات عجیبی هستیم که در یک مرکز تحقیقاتی مربوط به قطب شمال رخ میدهند.
کمی بعد، به کارآگاه لیز دانوِرس (جودی فاستر) اطلاع داده میشود که همۀ اعضای این مرکز تحقیقاتی به طرز مشکوکی گم شدهاند؛ آنها حتی آخرین وعدههای غذایشان را روی میز گذاشتهاند و ناپدید شدهاند؛ اما آنچه که این گم شدن را ترسناکتر میکند، پیدا شدن یک زبان بریده در یکی از سالنهای مرکز تحقیقاتی است.
خیلی زود پای یک پلیس محلی دیگر به ماجرا کشیده میشود؛ او فکر میکند این پرونده ممکن است به پروندۀ بینتیجۀ یک قتل که چند سال قبل اتفاق افتاده ارتباطی داشته باشد.
در نهایت قسمت اول با یک غافلگیری به پایان میرسد؛ دانشمندان گم شده به نحوی اسرارآمیز پیدا میشوند، اما در وضعیتی تکاندهنده و ترسناک که باعث پیچیدهتر شدن معماها میشود.
سریال از نظر کشش داستانی هیچ چیز کم ندارد؛ هر نکتۀ تازهای که آشکار میشود، راز تازهای را هم به دنبال میآورد و این روندی است که مخاطب را قدم به قدم بیشتر در عمق داستان فرو میبرد؛ امکان ندارد که قسمت اول را تا پایان تماشا کنید و بعد بیصبرانه مشتاق تماشای قست بعد نباشید.
عناصر زیادی در قسمت اول هستند که نشان میدهند انگار یک روح شرور غیرانسانی در حال هدایت ماجراست، اما در عین حال میتوان تصور کرد که همۀ اینها حاصل شرارتهایی انسانی باشند که از مرزهای هر شرارت قابل تصوری فراتر رفته باشند. یک جنبۀ اساسی جذابیت این فصل از سریال، همین آمیختگی و مبهم شدن مرز بین رازهای جنایی و رازهای ماوراءطبیعی است.
از همین حالا، حتی قبل از به پایان رسیدن ماه اول سال میلادی جدید، میتوان با اطمینان گفت که این فصل از «کارآگاه حقیقی» قطعا در فهرست بهترین سریالهای امسال جای خواهد داشت؛ سریالی که واقعا اسم برازندهای دارد: یک داستان کارآگاهی «حقیقی».
فرادید