طرفداری | زلاتان ابراهیموویچ در گفتوگویی مفصل دربارهٔ زندگی پس از بازنشستگی، روزهایش در میلان، روابطش با مربیان بزرگ و نگاهش به فوتبال سخن گفت.
به گزارش اسکای ایتالیا، ابراهیموویچ در حاشیهٔ جشنواره ورزشی ترنتو، ابتدا دربارهٔ احساسش پس از بازنشستگی گفت:
از وقتی فوتبال را کنار گذاشتم، انگار زمان متوقف شده است. باید کاری انجام دهم تا احساس زنده بودن کنم. دیگر آن آدرنالینی که هنگام بازی وجود داشت، نیست.
ایبرا درباره همکاری دوبارهاش با ماسیمیلیانو الگری، مربیای که در فصل ۱۱-۲۰۱۰ با او قهرمان ایتالیا شد، گفت:
هر کاری که میکنیم برای نتیجه گرفتن است. تا وقتی میلان میبرد، انتقادها فروکش میکند. اگر نبری، انتقادها از راه میرسند؛ مخصوصاً وقتی در باشگاهی مثل میلان هستی.
جر و بحث با الگری؟ یک بار نه، بارها. یک مرتبه در لندن مقابل آرسنال بود که همه یادشان هست. وقتی دو نفر ذهنیت برنده دارند، طبیعی است که همیشه اوضاع گل و بلبل نباشد؛ جنبهٔ دیگری هم وجود دارد. شخصیتها و ذهنیتها متفاوتاند. وقتی این مسائل به رسانهها درز میکند، برای شما جای تعجب دارد، اما برای ما و مخصوصاً برای من، عادی است.
ابراهیموویچ سپس درباره فرزندانش گفت:
آنها پدری دارند که تاریخسازی کرده است. کارشان آسان نیست چون از قبل قضاوت میشوند. به آنها توصیه کردم فوتبال بازی نکنند، ولی جواب نداد (با خنده). برای آرامش و حریم خصوصی بیشتر، با استفاده از نام خانوادگی همسرم از آنها محافظت کردم. هر چه بهدست میآورند باید حاصل کار و فداکاری خودشان باشد، نه بهخاطر نام ابراهیموویچ.
ایبرا دربارهٔ لوکا مودریچ نیز گفت:
مودریچ یک استاد است. او فوتبال بازی نمیکند، بلکه خودش فوتبال است. فقط باید راه را به او نشان بدهی، بقیه را خودش انجام میدهد. مثل کاری که من میکردم. او درون زمین رهبر آرامتری است. من سبک تهاجمیتر و سختتری دارم، ولی برایم طبیعی است. با این حال هیچ بازیکنی به تنهایی تفاوت را رقم نمیزند. تیم ما توازن خوبی دارد.
او سپس دربارهٔ گذشته و روابطش با مربیان بزرگ گفت:
گواردیولا و مورینیو فوتبال را تغییر دادند. خوششانس بودم که با هر دو نفر کار کردم. هر دو تاریخساز شدند و هر دو مرا در تیم خود میخواستند. دو شخصیت متفاوت بودند: گواردیولا تازه در آغاز راه بود، اما مورینیو روی ذهنیت تمرکز داشت؛ او وارد ذهن تو میشد و تو را کنترل میکرد. هر دو برنده بودند، اما با روشهایی متفاوت.
فابیو کاپلو مرا به یوونتوس آورد. آنجا بود که مسیرم از یک فوتبالیست معمولی به یک ستارهٔ تمام عیار تبدیل شد. از آنجا بود که به شکل متفاوتی تمرین میکردم؛ چه از نظر ذهنی و چه جسمانی. کاپلو کسی بود که تو را بالا میبرد و فردایش تو را له میکرد. او روش خاصی برای ورود به ذهن بازیکن داشت. مربی باید وارد ذهن بازیکن شود تا او را به دنبال خود بکشد. کاپلو مرا در زمین از یک بازیکن معمولی به یک هیولا تبدیل کرد.
وی دربارهٔ دو تن از برترین مدافعان تاریخ فوتبال ایتالیا نیز گفت:
پائولو مالدینی؟ فوقالعاده بود؛ یکی از بهترین مدافعان تاریخ. مدافعی کامل، چیزی که در مدافعان رایج نیست. جورجو کیه لینی؟ مدافع محبوب من بود. ما نبردهای زیادی داشتیم؛ آن موقع هر دو جوان بودیم و از همان زمان معلوم بود که او استاد دفاع کردن خواهد شد.