- هنر

امرارمعاش به‌واسطه فعالیت تنها در حوزه موسیقی دشوار است

موسیقی سنتی، گستره وسیعی از آواها و نواهایی‌ست که می‌تواند هر سلیقه‌ای از مخاطبانش را در دایره‌ای خاص، تحت‌پوشش خویش قرار دهد. بی‌شک دراین‌حوزه، «سنتور» یکی از پرطرفدارترین و خوش‌صداترین سازهایی‌ست که مخاطبان این‌جنس موسیقی، می‌شناسند. نوای دل‌نشین سنتور، نیازمند دریافت آموزش‌های تخصصی ازسوی اساتید مجربی‌ست که گاه، دریافت این آموزش‌ها برای هنرجو، به‌واسطه گستردگی تا یک‌دهه می‌تواند ادامه داشته باشد. ازاین‌رو، سراغ یکی از اساتید متخصص در حوزه آموزش سنتور رفته‌ایم که علاوه‌بر دریافت تحصیلات دانشگاهی دراین‌زمینه، سال‌ها در محضر بزرگان سنتور آموخته؛ و پس‌ازآن، به آهنگسازی، نوازندگی، تدریس در دانشگاه، کلاس‌های خصوصی و مراکز فرهنگی‌وهنری در شرق تهران پرداخته. استاد «غلامرضا مشایخی»؛ آهنگساز، نوازنده و مدرس ساز سنتور، متولد بیست‌وهشتمین روز از اسفندماه سال 1340 در اراک است که در خانواده‌ای اهل موسیقی و فرهنگ به‌دنیا آمده و همین خانواده خوش‌ذوق، مسیر ورود او به عرصه موسیقی را فراهم آورده‌اند. به‌یقین؛ «غلامرضا مشایخی»، یکی از اولین اساتید و مدرسانی بوده که در دوران عمر شریف و پربرکتش، به تدریس سنتور در شرق تهران پرداخته است؛ فرزانه‌ای که عشق او به موسیقی، شاگردانی بزرگ تربیت کرده که هریک‌ازآن‌ها، این‌روزها خود در جایگاه استاد، مضراب عشق بر سیم‌های خاطره زده و آینده موسیقی این سرزمین را از نوای دل‌نشین این کهن‌ساز ایرانی، پُر می‌کنند.

شروع موسیقی به‌شیوه گوش‌به‌گوش و سینه‌به‌سینه 
استاد غلامرضا مشایخی؛ آهنگساز، نوازنده و مدرس سنتور و مدرس رشته موسیقی در دانشگاه، بابیان‌اینکه در 28 اسفندماه 1340 در خانواده‌ای اهل فرهنگ و موسیقی به‌دنیا آمده است، پیرامون ورودش به عرصه موسیقی بااشاره‌به‌اینکه آموزش‌های مقدماتی را از برادرش دریافت کرد؛ گفت: «در خانواده‌ای به‌دنیا آمدم که اخوی از من 13سال بزرگ‌تر و اهل آواز بود و دایی‌ها نیز اهل موسیقی؛ بنابراین موسیقی در خانواده ما گوش‌به‌گوش پیش می‌رفت و همین‌ موجب شد که ما هم موسیقی را گوشی شروع کنیم». وی بااشاره‌به‌اینکه پدرش از دسته افرادی بوده که به‌شدت با تهیه ساز یا حضور فرزندش در کلاس‌های آموزشی موسیقی مخالف بود، افزود: «پدرم اصلاً دراین‌فضا نبود که بخواهد ابزاری در موسیقی برایم تهیه کند یا من را برای آموزش موسیقی، به کلاس یا نزد استادی بفرستد و همین‌ موجب شد پس از گذشت مدتی که به‌صورت گوشی موسیقی کار می‌کردم، برای اولین‌بار در سال 1346 در فضای یک کنسرت، به نوازندگیِ ساز سنتور بپردازم». وی بااشاره‌به‌اینکه در مدرسه‌ای به‌نام «ناهید» در اراک تحصیل کرده است، افزود: «در سنین دانش‌آموزی، در مدرسه نیز به اجرای موسیقی و نوازندگی ساز می‌پرداختم و به‌دلیل‌اینکه خاله‌ام، مدیر مدرسه‌ام بود، در برنامه‌ای با حضور مسئولین آموزش‌وپرورش شرکت کردم و به نوازندگی ساز پرداختم و این‌مسیر، در سال 1347، با اجرای چهارروزه من در مدرسه‌ای در ساوه ادامه پیدا کرد که در‌آن‌زمان، کنار آقای نمازی، به دونوازی سازهای سنتور و تنبک می‌پرداختیم».

همراهی‌کردنِ شعرخوانی با ساز در محافل خانوادگی
مشایخی، دوران راهنمایی را زمینه‌ساز اولین‌مرحله حضور در مسابقات فرهنگی-هنری آموزش‌وپرورش دانسته و بااشاره‌به‌اینکه سال 1351 توانست در مسابقات ناحیه 9 آموزش‌وپرورش مقام اول مسابقات را به خویش اختصاص دهد، افزود: «درآن‌زمان، در اردوی یک‌هفته‌ای که در کنار هم‌مدرسه‌ای‌هایم به شهر رامسر رفتم، با استاد دلبری آشنا شدم؛ و نُت‌خوانی و پس‌ازآن، نوازندگی ساز ترومپت از روی نُت یاد گرفتم. در 11سالگی، اولین مواجهه‌ام با نُت اتفاق افتاد و در‌آن‌زمان، به ساکسیفون و ترومپت علاقه‌مند شدم». وی بروز علاقه‌اش به ساز «سنتور» را در بزم‌ها و محافل خانگی ریشه‌یابی کرده و بااشاره‌به‌اینکه دایی‌هایش به نوازندگی «سنتور» می‌پرداختند و در جمع‌های خانوادگی، این‌فرصت برای او فراهم بود که به نوازندگی بپردازد، گفت: «فعالیت‌های خانوادگی ما به‌گونه‌ای بود که هر وقتی به دیدن مرحوم پدربزرگ در اراک می‌رفتیم و فرصت حضور در محافل خانوادگی پیدا می‌شد، از ‌زمان بهره می‌بردم و شاید نیم‌ساعت پای ساز دایی‌ها می‌نشستم و ساز می‌زدم. در زمان‌های دیگر مانند ماه‌های رمضان و محرم نیز به‌دلیل‌اینکه پدرم، بزرگ فامیل بودند، مجالس افطار و روضه خانوادگی برپا بود؛ و اگر مناسبت ملی یا مذهبی وجود نداشت، محفل شعر ماهانه خانوادگی ما تعطیل نمی‌شد».

نُت‌خوانی؛ و واهمه‌ای که هرگز رو نشد
این نوازنده ساز «سنتور» بااشاره‌به‌اینکه در محافل «شب‌شعر» خانوادگی، هرکسی را که به خوانش شعر می‌پرداخت، با ساز همراهی می‌کرد، افزود: «پس از بازگشت از اردوی رامسر، به کتاب استاد فرامرز پایور دسترسی یافتم و ترانه‌هایی مانند گُل‌گندم را که پیش‌تر به‌صورت گوشی آموخته بودم، از روی نت زدم و بعدازآن، با ردیف‌های استاد ابوالحسن صبا آشنا شدم؛ زیرا درآن‌زمان، منبع دیگری جز منابع یادشده، برایم وجود نداشت؛ اما همیشه درمورد نُت‌خوانی واهمه‌ داشتم و هرگز رو نمی‌کردم این واهمه در وجودم به‌چه‌شکل بوده است». مشایخی بابیان‌اینکه در زمان دانش‌آموزی در مدرسه، سازهای زیادی را آموخت و تصاویری از او هست که حین اجرای ساز، وقتی روی صندلی می‌نشست، پایش به زمین نمی‌رسید، گفت: «در سال 1352، در اردوی دانش‌آموزی سازهای متعددی مانند درام و دیگر سازها را آموختم و عکس‌های بسیاری از اجراهایم در محافل مختلف داشتم که بسیاری از این عکس‌ها، به‌دلیل‌اینکه پدرم با نواختن من مخالف بود، توسط ایشان پاره شد».

استفاده نادرست از لفظ «سنتی» برای موسیقی
مشایخی بااشاره‌به‌اینکه در آغازین روزهای تأسیس و فعالیت فرهنگسراها در تهران، به‌عنوان مسئول موسیقی «فرهنگ‌سرای اشراق» در شرق تهران فعالیت می‌کرده و تا زمان ریاست‌جمهوری «محمود احمدی‌نژاد» در فرهنگ‌سرای «اشراق» این‌روند را ادامه داد، گفت: «درآن‌زمان، کنار استاد گرجی‌پور فعالیت می‌کردم؛ که مغز متفکر موسیقی ایران شناخته شده و هم‌خانه استاد نورعلی‌خان برومند بودند؛ درعین‌اینکه ایشان نابینا بودند، دنیای خاص خود را داشتند و کنسرت‌های زیادی را در شهرهای تهران، کرمان و دیگر شهرهای کشور برگزار کردند». وی سفرش به لبنان برای اجرای موسیقی را یکی از نقاط عطف زندگی‌اش برشمرده و بااشاره‌به‌اینکه در‌‌آن‌سفر با دکتر «ندا ابومراد» و دکتر «حیاف یاسین» که از موزیسین‌های اصیل لبنان بوده‌اند، آشنا شد، گفت: «نمی‌توان این‌جنس از موسیقی در لبنان را، موسیقی سنتی نامید؛ چراکه به‌نظرم، اصلاً عبارت سنتی، برای موسیقی، عبارت درستی نیست و موسیقی عربی، آنچه که مخاطبان امروز با کی‌برد و سازهای این‌چنینی می‌شنوند، نیست و سازهای لبنان نیز دقیقاً مثل سازهای ایرانی که آکوستیک هستند، در حوزه سازهای آکوستیک دسته‌بندی می‌شود».

به‌‌لرزه‌درآوردن پایتخت پایه‌های موسیقی عرب 
مشایخی بااشاره‌به‌اینکه اجرای این‌گروه در سال 1999 در لبنان، بازتاب‌های رسانه‌ای گسترده‌ای داشت و حتی روزنامه «کیهان» تیتر زد: «موسیقی ایران، پایتخت پایه‌های موسیقی عرب را به‌لرزه درآورد»، افزود: «اسم گروه را پرهون گذاشتیم که به‌معنای دایره است؛ اما در زبان عرب و در محاورات لبنانی، باعنوان فرقه‌المشایخی شناخته شد و به‌نظرم، تأثیرش را بر مخاطبان لبنانی گذاشت». وی ورودش به لبنان و آشنایی‌ با دکتر «حیاف یاسین» را یکی از مهم‌ترین زمینه‌های ورود ساز «سنتور» به آن‌کشور برشمرده و بااشاره‌به‌اینکه یک سنتور 15 خرک به‌سفارش وی در ایران ساخته شد، افزود: «این سنتور 15 خرک است و 15 خرک کروماتیک نیز اضافه دارد و قرار است ازسوی ایران برای استاد حیاف یاسین ارسال شود».

ساده‌ترین تعریف برای «مدولاسیون»
وی بااشاره‌به‌اینکه «مدولاسیون» را در ساده‌ترین تعریف، می‌توان از دستگاهی به دستگاه دیگر رفتن تعریف کرد، افزود: «دراین‌روند، ممکن است مثلاً فرد نوازنده، وقتی قطعه‌ای را در چهارگاه می‌نوازد به‌سمت بیات اصفهان بیاید و از آن به‌سمت دستگاه شور حرکت کند و این، دقیقاً همان رفتاری‌ست که ما آن‌را باعنوان مرکب‌نوازی می‌شناسیم؛ اما در موسیقی کشورهای خارجی مدولاسیون عنوان می‌شود».

دشواریِ امرارمعاش به‌واسطه فعالیت در حوزه موسیقی 
وی بااشاره‌به‌اینکه 30‌سال در محیط اداره آب‌وفاضلاب مشغول‌به‌کار بوده و پس‌ازآن، بازنشسته شده است، گفت: «کارکردن دراین‌محیط ازآنجاکه با روحیاتم سازگاری نداشت، برایم دشوار بود، اما ازطرفی باید بپذیریم که امروز، امرارمعاش، تنها به‌واسطه فعالیت در حوزه موسیقی برای فرد نوازنده یا مدرس موسیقی دشوار است». مشایخی بااشاره‌به‌اینکه همواره به شاگردانش می‌گوید که اگر قرار است در زندگی خویش آرامش داشته باشند، هرگز ساز را رها نکنند، افزود: «به‌خوبی می‌دانیم کسی‌که به نوازندگی ساز می‌پردازد و دستش روی ساز می‌رود، هرگز به خود اجازه نمی‌دهد که به کسی توهین کند؛ زیرا دراین‌موقعیت، خودش اولین کسی‌ست که دل‌شکسته می‌شود یااینکه اجازه نمی‌دهد به کسی آزار برساند؛ زیرا اولین گامی که فرد در مسیر آموزش موسیقی برمی‌دارد، این‌است‌که انسانیت را پیشه ‌کند و دراین‌مسیر، اگر فرد را از وسط شقه کنید، محال است به کسی آزار برساند».

حرکت موسیقی تلفیقی ایرانی در مسیر نادرست
این استاد پیشکسوت موسیقی، با بازگشت به دوران اجرای موسیقی در دوره‌های دانش‌آموزی و در اردوگاه‌های دانش‌آموزی، بابیان‌اینکه زمان اجرای موسیقی، هیچ دانش‌آموزی از پای برنامه آن‌ها تکان نمی‌خورد، افزود: «متأسفانه هنوز موسیقی در کشور ما جایگاه خاص خود را پیدا نکرده و بسیاری از گروه‌هایی که با عناوین موسیقی سنتی و موسیقی تلفیقی، پا به عرصه موسیقی گذاشته‌اند، در مسیر درستی حرکت نمی‌کنند».

سایه نیوز

دیدگاهتان را بنویسید