صادق هدایت (۱۲۸۱–۱۳۳۰)، نویسنده، مترجم و روشنفکر برجسته ایرانی بود. آثار او همچون بوف کور، نقش مهمی در ادبیات مدرن فارسی ایفا کردهاند. هدایت از پیشگامان داستاننویسی نوین در ایران بهشمار میرود. او با ترجمه و نگارش داستانهای کوتاه، نقدهای اجتماعی، و نگاه اگزیستانسیالیستی خود، تأثیر ژرفی بر نسلهای بعدی گذاشت. هدایت در ۴۸ سالگی در ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ در پاریس با گشودن شیر گاز، به زندگی خود پایان داد.
«در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره در انزوا روح را آهسته میخورد و میتراشد…» این جمله مشهور آغاز «بوف کور» است؛ رمانی که در سال ۱۳۱۵ خورشیدی در بمبئی منتشر شد و بعدها، یکی از مهمترین آثار ادبیات داستانی فارسی لقب گرفت. پانزده سال پس از نگارش این اثر، صادق هدایت در نوزدهم فروردین ۱۳۳۰ خورشیدی، در آپارتمانش واقع در خیابان «شامپیونه» پاریس، شیر گاز را گشود و برای همیشه از جهان رفت.
زندگینامه و تحصیلات
صادق هدایت در ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ خورشیدی، در خانوادهای سرشناس و فرهنگی در تهران چشم به جهان گشود. پدربزرگش رضاقلیخان هدایت، از رجال دوره ناصری بود و پدرش، رضاقلی اعتضادالملک، ریاست مدرسه نظام را برعهده داشت. مادرش، زیورالملک، زنی فرهیخته و اهل مطالعه بود.
هدایت تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان علمیه و سپس در دارالفنون و مدرسه سنلویی گذراند. او در دوران تحصیل، دچار بیماری چشم شد و مدتی از درس و نوشتن دور ماند. با اینحال، عشق به دانش و فرهنگ در وجود او ریشه داشت. در سال ۱۳۰۵ برای تحصیل به بلژیک و سپس فرانسه رفت اما پس از چند تغییر رشته، به دلیل بیعلاقگی به تحصیلات آکادمیک، تحصیل را رها کرد و به ایران بازگشت.
آثار و فعالیت ادبی
هدایت از نوجوانی نوشتن را آغاز کرد. نخستین آثار مکتوبش، جزوهای درباره «رباعیات خیام» و رسالهای با عنوان «انسان و حیوان» بود. نخستین داستان او با عنوان «زندهبهگور» در سال ۱۳۰۹ منتشر شد و در پی آن، مجموعههایی چون «سه قطره خون»، «سایه مغول»، «علویهخانم» و در نهایت شاهکارش «بوف کور» منتشر شدند.
او در کنار داستاننویسی، ترجمه نیز میکرد و از نخستین مترجمان آثار فرانتس کافکا به فارسی بود. به زبان فرانسوی نیز داستانهایی نوشت. هدایت ادبیاتی را بنیان نهاد که با نگاهی فلسفی، روانکاوانه و عمیق، لایههای پنهان زندگی فردی و جمعی را واکاوی میکرد.
مشاغل و فعالیتهای دیگر
هدایت پس از بازگشت از اروپا در نهادهایی همچون بانک ملی، اداره تجارت، وزارت امور خارجه و آژانس خبری پارس مشغول بهکار شد. آخرین شغل او، مترجمی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود. با وجود این مشاغل، روح او با فضای اداری و رسمی بیگانه بود و همواره دغدغهی نوشتن، مطالعه و آفرینش هنری داشت.
خودکشی و پایان زندگی
صادق هدایت پیشتر نیز تجربه ناموفق خودکشی در دوران اقامتش در فرانسه را داشت. اما سرانجام، در ۱۹ فروردین ۱۳۳۰، در ۴۸ سالگی، خودخواسته به زندگیاش پایان داد. پیکرش در گورستان پرلاشز پاریس به خاک سپرده شد.
نگاه دیگران به هدایت
پرویز ناتل خانلری در گفتوگویی با صدرالدین الهی، هدایت را نویسندهای توصیف میکند که در سالهای پایانی عمر، از ایمان خود به قدرت نوشتن تهی شده بود؛ مردی که زمانی بذلهگو و ظریفطبع بود، اما در واپسین سالها به پوچی و تلخی پناه برده بود. خانلری، انتحار هدایت را نتیجهی ناتوانی در نوشتن و احساس بیتأثیر بودن آن دانسته است.
از سوی دیگر، احسان طبری معتقد است که هدایت هیچگاه عضوی از حزب توده نبود و فلسفه فکریاش بیشتر به اگزیستانسیالیسم کییرکگارد و سارتر نزدیک بود. هدایت زندگی را نوعی «تحمیل بیولوژیک» میدانست و خودکشی را پاسخی درخور به آن میپنداشت.
میراث هدایت
هدایت نویسندهای بود که ادبیات فارسی را وارد مرحلهای تازه کرد. آثارش از نظر روانشناسی، جامعهشناسی و سبک، تحولی در داستاننویسی ایجاد کرد. او نمایندهی نویسندهای بود که به عمیقترین رنجهای انسان اندیشید و آنها را با بیانی شاعرانه و پرقدرت به زبان آورد.
هرچند در زمان حیاتش مورد بیمهری و بیتوجهی قرار گرفت، اما پس از مرگش، آثار او الهامبخش نسلهای بعدی نویسندگان و خوانندگان شد؛ و هنوز هم «بوف کور» یکی از خواندهشدهترین و تأثیرگذارترین رمانهای ادبیات فارسی است.