بر همگان واضح و مبرهن است که تئاتر یکی از ارکان مدیومهای مختلف در حوزه آثار نمایشی است و این ادعا با درخشش بازیگران تئاتر در آثار مختلف سینمایی، شبکه نمایش خانگی، سریالهای تلویزیونی مدام قابل اثبات است. اما این روزها حال تئاتر خیلی هم خوب نیست و برای در اوج نگه داشتن آثار نمایشی در سالنهای دولتی و خصوصی به خصوص در دوران بعد از کرونا باید چارهای جدی بیندیشیم.
این روزها که نمایشهای «پروین»، «اسبهای انباری»، «یه روز دیگه» و… روی صحنه هستند آمار فروش و تماشاگران نمایشها در تالارهای مختلف مجموعه تئاتر شهر، تماشاخانه سنگلج و تالار هنر به تفکیک اجراها مشخص شدند. به همین بهانه با «ایوب آقاخانی» بازیگر و کارگردان تئاتر در خصوص وضعیت اقتصادی، حضور چهرههای مطرح سینما در تئاتر و… گفتوگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید.
ایوب آقاخانی، در خصوص پیشبینیاش از وضعیت تئاتر در سال ۱۴۰۱ گفت: حدود سی سالی میشود که من در فضای تئاتر کار میکنم اما برای من هرگونه پیشبینی برای این مخاطب و این شرایط تقریبا ناممکن است. اما بدی ماجرا اینجاست که نمیتوان به صرف عدم توانایی در پیشبینی سنجیده همهچیز را رها کنیم و بگوییم بدونه پیشبینی کار نمیکنیم. ما ناگزیر به آزمون و خطا در این فضا هستیم.
آقاخانی در پاسخ به این سوال که دولت میتواند چه شرایطی را برای بهبود اوضاع تئاتر ایجاد کند گفت: ما میتوانیم از دولت مطالبه کنیم. اینکه در چنین شرایطی حامی جدیتری برای تئاتر باشد. متاسفانه زمزمههای پررنگی را درخصوص عدم حمایت از تئاتر و ایجاد شرایط بدتر که به ضرر فعالان تئاتر میشود را میشنوم. آرام آرام به سمت شرایطی سوق داده میشویم که مجبوریم خودمان فضا را مدیریت کنیم. این کار بسیار دشوار است. حقیقتا در این شرایطِ مهزده بیرحمی است که دولت یک فرد تئاتری را تنها رها کند.
او در ادامه عنوان کرد: چیزی که در این فضای بغرنج و پیچیده از همهچی مهمتر است ورود دولت برای تعریف سوبسید در جهت تولید تئاتر است. اگر بخواهم راستش را به شما بگویم هیچ میلی از طرف دولت جهت این مسئله نمیبینم. با همان جملات همیشگی که بر زبان رانده نمیشود اما بر خطوط پیشانی خوانده میشود. دوباره کافی است که ما مطالبهای جدی داشته باشیم، آنوقت میگویند: «میدانید ما درگیر چه مسائلی هستیم؟ انشاالله به آنها هم برسد، چشم.» ما این جمله را سالیان سال است که میشنویم و همین موضوع باعث شده که تئاتر به ردهی دهم اولویتهای فرهنگی تنزل پیدا کند.
کارگردان نمایش «کسوف» در خصوص هزینهکردهای اقتصادی و بازگشت مالی برای یک نمایش گفت: نمایشهای بسیاری روی صحنه میروند اما شاید فقط نمایشهایی به تعداد انگشتان دست باشند که میتوانند پاسخگوی هزینهکرد اقتصادی خود به طور معقول باشند. این یعنی هول دادن تئاتر به سمت یک شکست محض و تبدیل آن به جریانی که ممکن است فقط بتواند در دست عدهای خاص قرار بگیرد.
آقاخانی به فاکتورهایی که موجب کشاندن بیشتر مخاطب به سالنهای تئاتر میشود، اشاره کرد و گفت: جدا از پیشنهاد کیفی که همیشه داشتهام و نادیده گرفته شده است؛ معتقدم چه خصوصی چه دولتی افرادی که به عنوان سرپرست و کارگردان کار میکنند باید فیلتریزه شوند که این قطعا کیفیتزا خواهد بود. توصیه و مطالبه من به عنوان یکی از اعضای فعال خانوادهی تئاتری این است که دولت، ردیفی برای حمایت از تئاتر تولید کند. ای کاش شورای ساخت که از دههی ۷۰ تا حدود سال ۸۷ فعال بود با همان سیاق برای تزریق سوبسید جهت تولید تئاتر دوباره فعال شود. این تنها کاری است که دولت میتواند انجام دهد. ما فقط میتوانیم درخواست کنیم و امیدوار باشیم که شنیده شود.
او در خصوص حجم بالای نمایشها گفت: من مقصودم از فیلتر کردن همین است. وقتی فیلتر کنیم، تعداد این نمایشها کاسته میشود. امکان ندارد ما در سطح تهران ۸۵ کارگردان موجه برای اجرای تئاتر در سطح حرفهای پیدا کنیم. اعتقاد دارم افراد دیگر باید تجربیات خودشان را در فضاهای دیگری امتحان کنند. سالنهای حرفهای و خصوصی اگر در اختیار اجراهای حرفهای قرار بگیرند به تداوم جلوهی آماری مخاطب کمک خواهند کرد. بعضی از اجراهایی را که من در سالنها میبینم از خودم شرمنده میشوم که چرا من این کار را انتخاب و وقتم را تلف کردم.
این کارگردان درخصوص گروه تئاتر «پوشه» گفت: گروه تئاتر «پوشه» را سال ۷۴ احداث کردم. سالهاست که با ایثار اعضای گروه همچنان سفت و سخت ایستادهایم. تمام سیاست ما در این سالها این بود که از سیاستهای تولیدی خودمان در تئاتر عقبنشینی نکنیم. اگر پیک کرونا را در نظر نگیریم من در تمام این سالها با این گروه حداقل یک نمایش را روی صحنه بردهام. اما در همان دوران هم نه تنها از تئاتر هیچ بهره عجیب و غریبی به لحاظ مالی نبردیم بلکه از جیب هم هزینه میکردیم. مگر یک گروه مستقل مثل ما چندبار میتواند این کار را انجام دهد. آن هم فقط به خاطر اینکه عاشق تئاتر است و نمیخواهد سنگر را خالی کند.
وی دربارهی دلسردی هنرمندان تئاتری و فاصله گرفتن از این فضا ادامه داد: اوضاع بسیار بد است. من هم ممکن است یک روز ایمانم را از دست بدهم و این کار را کنار بگذارم. وقتی هیچکس نمیداند با چه زحمتی به اینجا رسیدهای و این سنگر را چگونه حفظ کردهای، خسته میشوی و کنار میکشی. نمیتوانم برای نمایشی که مخاطب، سیاستگذار، ملت و دولت قدرش را نمیدانند از نان زن و بچهام بزنم. باید بگویم که اعلام خطر میکنم. اگر همین روند ادامه داشته باشد بسیاری از آدمهای صاحب دکتری، دیدگاه و مانیفست سازنده در تئاتر به اندازهای دلسرد خواهند شد که از کار کنار خواهند کشید و عرصه دست کوتاه قدان میافتد که هیچ هدفی از تئاتر و هنر ندارند و فقط به دنبال خودنمایی هستند.
آقاخانی درخصوص حضور چهرههای مطرح سینما در تئاتر گفت: قبلا هم گفته بودم که با حضور چهرههای مطرح سینما در تئاتر موافقم. حتی اگر لازم هم باشد با کار کردن در کنار آنها از حضورشان استقبال خواهم کرد. ولی موضوع این است که آن چهره توانمند باشد نه پرحاشیه. گاهی از یک چهره تنها به دلیل شهرتش بدونه در نظر گرفتن مابقی چیزها استفاده میکنند. به شخصه معتقدم که صحنه تئاتر جولانگاه این دست از افراد نیست.
باید ببینیم آیا آن شخص دیالوگ گفتن، راه رفتن، بیان درست و فهم صحیح درام را دارد یا نه؟ بحث این نیست که جا برای ما تنگ میشود. من به شخصه دوست دارم که آن فرد نگاه درستی به سینما و آشنایی خوبی با تئاتر داشته باشد. وگرنه همانطور که گفتم حضور یک تئاتری در سینما و تلویزیون و برعکس آن هیچ مانعی ندارد بلکه در مواقع درست باعث پیشرفت هم میشود.
آقاخانی در خصوص تکفیک تئاتر، سینما و تلویزیون از یکدیگر گفت: تئاتر را از تلویزیون و سینما جدا نمیدانم بلکه (معتقدم همهی آنها ابزاریهایی برای انتقال فرهنگ حداقلی هستند.) مشکل این است که فردی با اتفاقات خارج از فضای هنر با کلی حاشیه به اندک شهرتی دست پیدا میکند و بعد ما همان فرد را برای یک کار هنری فوقالعاده انتخاب کنیم. به نظرم این یک گناه نابخشودنی و پر از اشکال است.
قطبالدین صادقی: مخاطبین امروز تئاتر را اکثرا افراد پولدار نوکیسه و تازه به دوران رسیده تشکیل میدهند
این روزها که نمایشهای پروین، اسبهای انباری، یه روز دیگه و… روی صحنه هستند آمار فروش و تماشاگران نمایشهای به صحنه رفته در تالارهای مختلف مجموعه تئاتر شهر، تماشاخانه سنگلج و تالار هنر به تفکیک اجراها مشخص شدند. به همین بهانه با «قطبالدین صادقی» بازیگر و کارگردان تئاتر در خصوص فروش تئاترها، وضعیت اقتصادی، حضور چهرههای مطرح سینما در تئاتر و… گفتوگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید.
قطبالدین صادقی، درخصوص پیشبینیاش از وضعیت تئاتر در سال ۱۴۰۱ گفت: وضعیت بسیار بد است. تعدادی از این کارها، نمایشهای تفننی پر زرق و برق با بعضی از چهرههای مشهور است که مخاطبان آنها هم افراد نوکیسهای هستند که بلد نیستند چگونه پول خود را خرج کنند و فقط برای پُز دادن به تماشای این کارها مینشینند. این افراد دنبال تئاتر فرهنگی، هنری و انتقادی نیستند. همین که داستانی باشد و آنها را بخنداند برایشان کافی است.
او در خصوص اینکه چرا مخاطبان بیشتر به سراغ آثار کمدی میروند گفت: بهتر است بگوییم کارهای شبه کمدی. در واقع افراد به این نمایشها میروند بلکه چهار تا شوخی و متلک بشنوند. خیلی وقتها من دیدهام که بیخود و بیجهت حتی در صحنههای جدی هم میخندند. کاملا مشخص است که تنها هدف آنها خندیدن است. مخاطبان این دست از آثار قشر مرفه و تفننطلب هستند.
صادقی با اشاره به حجم بالای تولیداتی که در عرصهی نمایش ساخته میشود اضافه کرد: هزاران نفر در ایران تحصیلکردهی رشته تئاتر هستند. در همین لحظهای که من با شما صحبت میکنم ۶۰۰۰ دانشجوی تئاتر فقط در تهران وجود دارند. خانوادهی این افراد هزینه کردهاند و هزار و یک امید برای فزرندانشان داشتهاند. بلاخره باید نتیجهی کار آنها را ببیند. عدهای از این افراد با پول یا خرید سالنهای خصوصی جلو میروند. جالب این است از صد و پنجاه هزار دانشجوی فارغالتحصیل هشتاد هزار نفر تئاتر را به کل رها کردهاند و فقط هفتاد هزار نفر ماندهاند. طبق آمارها در طول سال ۹۸ از بین هفتاد هزار نفر ۱۷ هزار و خوردهای روی صحنه رفتهاند. در واقع فضا و فرجهای برای بقیه جوانان که علاقهمند هستند که خودشان را نشان دهند و داوری بشوند وجود نداشته است.
صادقی برای برونرفت از وضعیت اسفناک تئاتر گفت: فشار سیاسی، اقتصادی، فقر و… چه باشد چه نباشد ما باید کارمان را بکنیم. ما موظفیم که زندگی اجتماعی را کمی فرهنگی کنیم و بیخود و بیجهت دست روی دست نگذاریم. باید از حالت غریضی خارج شویم. اگر تماشاگر نیامد ما باید باز هم تولید کنیم و از این حالتی که فقط بخوریم و بخوابیم و خودمان را تخلیه کنیم خارج شویم.
وی درباره دلسردی هنرمندان تئاتری و فاصله گرفتن از این فضا ادامه داد: مخاطبین امروز تئاتر را اکثرا افراد پولدار نوکیسه و تازه به دوران رسیده تشکیل میدهند. متاسفانه الان اینها هستند که سر و شکل تئاتر را تعیین میکنند.
صادقی در پاسخ به این سوال که مخاطبان واقعی تئاتر را چه کسانی تشکیل میدهند اظهار داشت: من پژوهشی را انجام دادهام که نشان میدهد مخاطبان واقعی تئاتر ما قشر ۱۸ تا ۶۰ سالهی دانشجو و یا تحصیلکردهی دانشگاهی هستند. مخاطبین تئاتر واقعی ما کسانی هستند که دغدغهی فلسفی، اجتماعی، عاطفی دارند و به این دلیل به تئاتر میآیند که جواب خودشان را به دست بیاورند. این تئاتری که الان فروش میکند و افراد مرفه برای تماشای آن میروند تئاتر مَفر و گریزگاه است. اینها اصلا به مسائل اجتماعی نزدیک نمیشوند و به محض دیدن یک اثر اجتماعی فوری از آن دوری میکنند. نمایشها هرچقدر بی سر و ته و بیمحتواتر باشند بیشتر مورد پسند این دسته قرار میگیرد.
او در ادامه اضافه کرد: تئاتر جدی، اجتماعی، فرهنگی و… پایگاهش در بین دانشگاهها، تحصیلکردهها و طبقهی متوسط فرهیخته است اما متاسفانه طبقه متوسط فرهیخته هم نابود شده است. نصف کتاب فروشیهای مقابل دانشگاه تهران تعطیل شدهاند و جایشان را به قصابی و کافهها دادهاند. همزمان با تعطیلی کتاب فروشیها یکصد و پنجاه کافه تاسیس کردهاند که جوانان بنشینند قهوه بخورند و حرفهای بی سر و ته بزنند. فکرش را بکنید یعنی قشر روشن فکر دانشگاهی در یک صد و پنجاه کافه از میدان انقلاب تا چهارراه کالج گرد هم مینشینند و از صبح تا شب حرفهای پوچ و بیمحتوا میزنند.
او در خصوص حضور چهرههای مطرح سینما در تئاتر و فروش آثار گفت: اینها ریشهی اقتصادی دارد. من مخالف یا موافق این قضیه نیستم فقط موقعیت را برای شما تشریح میکنم. تهیهکنندهها به این بازیگران پول میدهند و از قِبَل حضور آنها پولهای بیشتری به دست میآوردند. این کارها اصلا ارزش هنری ندارند و هیچچیزی به تئاتر ما اضافه نکردهاند. در کل میتوان گفت که این کار یک ترفند تجاری است.
حبرگزاری برنا