- فرهنگی

توهین به فردوسی در سایه طنزهای بی‌حد و مرز

توهین اخیر به حکیم فردوسی، بزرگ‌ترین حماسه‌سرای جهان، بار دیگر ضرورت فرهنگ‌سازی و حمایت نهادهای فرهنگی از مشاهیر ایران را آشکار کرد.

در سال‌های اخیر، شبکه‌های اجتماعی به بستری برای انتشار شوخی‌ها و طنزهای سریع و زودگذر تبدیل شده‌اند. این فضا، اگرچه امکان سرگرمی و خلاقیت را فراهم می‌کند، اما هم‌زمان عرصه‌ای شده است که در آن، گاه بدون ملاحظه مرز بین طنز و توهین، به مشاهیر ادبی و تاریخی کشور حمله می‌شود. متأسفانه، تا امروز هیچ چارچوب جدی و قابل اتکایی برای مواجهه با این دست رفتارها وجود نداشته است و همین کوتاهی باعث شده مرزها روزبه‌روز جابه‌جا شود.

ماجرای توهین زینب موسوی به فردوسی چیست؟

نمونه تازه این اتفاق، اظهارات اخیر زینب موسوی از چهره‌های کمدین اینستاگرام است که به صورت مستقیم به حکیم ابوالقاسم فردوسی، بزرگ‌ترین حماسه‌سرای جهان، توهین کرده است. این اقدام دیگر در قالب طنز و سرگرمی قرار نمی‌گیرد؛ بلکه به صراحت توهین و تحقیر است و نشان می‌دهد که بدون نظارت و فرهنگ‌سازی، ارزش‌های ملی و میراث ادبی کشور در معرض تهدید قرار دارند.

در این موقعیت، جای خالی نهادهای فرهنگی بیش از هر زمان دیگری حس می‌شود. ما اکنون بیش از هر زمان به سازمان‌ها و نهادهایی نیاز داریم که به واکنش‌های آنی و مقطعی بسنده نکنند، بلکه به صورت پایدار، حفاظت از فرهنگ، ادب و شناسنامه ملی ایران را در دستور کار خود قرار دهند. به موازات برخورد قانونی و منطقی با افراد خاطی، فرهنگ‌سازی نیز ضرورت دارد؛ باید جامعه‌ای شکل گیرد که هیچ فردی نه بخواهد و نه بتواند با مشاهیر ایران و میراث فرهنگی کشور به سخره یا توهین بپردازد.

این مسئله نه تنها یک موضوع حقوقی یا رسانه‌ای است، بلکه چالشی عمیق برای هویت فرهنگی ایران محسوب می‌شود؛ چالشی که بدون همکاری نهادهای فرهنگی، رسانه‌ها و خود شهروندان، پاسداری از بزرگان ادبی و تاریخی کشور دشوار خواهد بود. حفاظت از فردوسی، حافظ، سعدی و دیگر نمادهای ملی تنها یک وظیفه فردی نیست، بلکه مسئولیتی جمعی است که آینده فرهنگ و هویت ایرانی را رقم می‌زند.

در همین راستا علیرضا قیامتی، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد و از محققان برجسته حوزه شاهنامه، در واکنش به اظهارنظر اخیر کمدین اینستاگرامی نسبت به حکیم ابوالقاسم فردوسی اظهار کرد: گمان می‌کنم این‌گونه سخنان نه از سر ناآگاهی، بلکه به‌طور آگاهانه با نیت تخریب هویت ملی ایرانیان بیان شده است.

شاهنامه، برترین صلح‌نامه جهان | مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب

وی با ابراز تأسف از چنین رفتارهایی افزود: اگر فردوسی و شاهنامه نبود، زبان فارسی امروز به حیات خود ادامه نمی‌داد و هویت ایرانیان نیز پابرجا نمی‌ماند. توهین به فردوسی تنها اهانت به یک شاعر یا نویسنده نیست، بلکه توهین به شناسنامه ایرانیان، به تاریخ، اسطوره‌ها، اندیشه‌ها و باورهای ماست. چنین فردی عملاً در برابر همه نمادهای فرهنگی ما، از حافظ و سعدی گرفته تا ابن‌سینا، فارابی، بیرونی و زکریای رازی ایستاده است.

این شاهنامه‌پژوه ادامه داد: شاهنامه کتاب خرد، خردورزی و ادب است؛ اثری سترگ که در ۶۰ هزار بیت آن حتی یک واژه ناپسند یا هوس‌آلود نمی‌توان یافت. این کتاب با ستایش خرد آغاز می‌شود و تا پایان در نجیب‌ترین و شریف‌ترین زبان ممکن پیش می‌رود. شاهنامه اثری است که جهانیان، از ویکتور هوگو و گوته گرفته تا هرمان هسه و تاگور، در برابرش سر تعظیم فرود آورده‌اند. اما تأسف‌بار است که در داخل کشور، کسانی با سخنان نسنجیده و نابخردانه، این گنجینه ملی را هدف قرار می‌دهند.

قیامتی مطرح کرد: شاهنامه بزرگ‌ترین حماسه بشری و شناسنامه ایرانیان است. عمود خیمه هویت ملی ما بر شاهنامه استوار است. اگر فردوسی نبود، نه زبان فارسی باقی می‌ماند و نه فرهنگی که امروز به آن می‌بالیم. بنابراین پاسبانی از شاهنامه و دفاع از فردوسی وظیفه همگانی است؛ هم نهادهای رسمی و فرهنگی و هم مردم و نخبگان باید در این راه هوشیار باشند.

وی خاطرنشان کرد: نقد علمی و آگاهانه بر شاهنامه ممکن است و هیچ اثر بزرگی از نقد مصون نیست، اما استفاده از واژگان سخیف و توهین‌آمیز نه نقد، بلکه دشمنی با هویت ایرانی است. کسی که چنین جسارتی می‌کند باید بداند در حقیقت در برابر فرهنگ و تاریخ یک ملت ایستاده است.

شاهنامه فردوسی - انتشارات نگاه

این محقق با اشاره به واکنش گسترده جامعه نسبت به اظهارات اخیر بیان کرد: خوشبختانه دیدم که مردم به‌طور یک‌دست این اقدام را محکوم کردند. حتی کسانی که شاید کمتر با شاهنامه آشنا بودند نیز نسبت به این توهین برآشفته شدند و موضع گرفتند. این واکنش ملی نشان‌دهنده پیوستگی مردم با مفاهیم هویت‌بخش خود و علاقه روزافزون آنان به میراث فرهنگی‌شان است.

قیامتی همچنین بر نقش آموزش و فرهنگ‌سازی تأکید کرد و گفت: اگر می‌خواهیم از تکرار چنین رخدادهایی جلوگیری کنیم، باید عشق به ایران و آگاهی از فرهنگ ملی را از دوران کودکی در مدارس و در محیط خانواده آموزش دهیم. باید نسل‌های آینده را با تاریخ، دانشمندان، شاعران و آثار ماندگار ایران آشنا کنیم تا نوجوانان و جوانان بدانند که چرا ایران و شاهنامه ارزشمند است. تنها در این صورت است که اگر کسی به این فرهنگ توهین کرد، جامعه واکنش درست و خردمندانه نشان می‌دهد.

وی تأکید کرد: برخورد قهری و احساسی راه‌حل این مسئله نیست. ما باید با همان خردورزی و مهرورزی که در شاهنامه جریان دارد، آگاهی‌بخشی کنیم. نه توهین متقابل، نه خشونت، بلکه روشنگری و فرهنگ‌سازی است که می‌تواند مانع تکرار چنین اتفاقاتی شود. حتی در برابر فردی که این توهین را روا داشته، باید با خرد و مهر برخورد کرد تا خود و دیگران بدانند که بی‌احترامی به فردوسی و شاهنامه، بی‌احترامی به ایران و ایرانی است.

این شاهنامه‌پژوه بیان کرد: شاهنامه تنها یک متن ادبی نیست؛ شناسنامه ایرانیان و نماد ملی ماست. پاسبانی از آن وظیفه همه کسانی است که دل در گرو ایران دارند. هر ایرانی که به فرهنگ و تاریخ خود می‌بالد باید در برابر چنین بی‌حرمتی‌هایی موضع بگیرد و اجازه ندهد که نمادهای ملی کشور مورد توهین قرار گیرند. این وظیفه‌ای همگانی است که هیچ‌کس از آن مستثنی نیست.

 واکنش جامعه و کارشناسان نشان می‌دهد که مقابله با توهین به نمادهای ملی تنها محدود به برخورد با فرد خاطی نیست؛ بلکه نیازمند یک برنامه گسترده برای آگاهی‌بخشی، آموزش و فرهنگ‌سازی است.

حفاظت از مشاهیر ادبی و تاریخی ایران، حفظ شناسنامه فرهنگی و هویت ملی کشور است و بدون حمایت نهادهای رسمی و همکاری شهروندان، این میراث گران‌بها در معرض آسیب قرار خواهد داشت. بنابراین، ایجاد سازوکارهای قانونی و فرهنگی هم‌زمان با ترویج احترام و آگاهی، تنها راه برای تضمین استمرار ارزش‌های ملی و ادبی ایران است.

ایمنا