- فرهنگی

جزیره خارگ؛ خاستگاه قدیمی‌ترین سند مکتوب تعزیه در ایران

جهانشیر یاراحمدی، نویسنده، بازیگر و پژوهشگر بوشهری می‌گوید: قدیمی‌ترین سند مکتوب تعزیه‌ی ایران در جزیره خارگ در سال 1765 میلادی به قلم کارستن نیبور، جهانگرد آلمانی در دوره کریم‌خان زند ثبت شده که البته این سند به‌علت ناآشنایی نویسنده از اصل قصه، از اشتباهات تاریخی خالی نیست؛ اما ثبت آن برای تاریخ هنر نمایش ایران در آن دوره بسیار باارزش است.
یکی از آیین‌هایی که از دیرباز در استان بوشهر همزمان با آغازین روز ماه محرم اجرا می‌شود، «تعزیه» است. آیینی که به‌شکلی پرسوز و گداز آنچه در صحرای کربلا بر امام حسین‌(ع) و اهل بیت و یارانش گذشته به‌شکل نمادین و ملموسی ترسیم می‌کند. باید اشاره کرد که اجرای تعزیه در این منطقه  جدی و پرابهت برگزار می‌شود که برای نمایان کردن جبروت و دیرینگی و مولفه‌های منحصربه‌فرد آن پای صحبت جهانشیر یاراحمدی، نویسنده، بازیگر و پژوهشگر حوزه تئاتر و آیین‌های نمایشی استان بوشهر نشسته‌ایم؛ چراکه وی تاکنون مقالات و پژوهش‌های متعددی درباره تعزیه در نقاط مختلف استان مثل تنگستان، گناوه، بندرریگ، جم، محلات بوشهر، همچنین مقالات علمی پژوهشی دیگری در این رابطه نظیر «فراتئاتر در دنیای شبیه‌خوانی»، «تعزیه بوشهر؛ شاخص‌ها و ویژگی‌ها» و… نگاشته است که همه آن‌ها در نشریات مختلف در محدوده استانی و کشوری منتشر شده‌اند.

 فارغ از این مقالات، یاراحمدی در کنار تالیف آثار متعدد درباره تئاتر و ابعاد مختلف این هنر، «کتاب تعزیه و تعزیه‌خوانی در بوشهر» را در سال 1393 راهی بازار کتاب کرده که با نگاهی تاریخی- تحلیلی، این هنر آیینی را در استان، ریشه‌یابی و مورد کند و کاو قرار داده است. یاراحمدی امیدوار است که این اثر بعد از گذشت یک دهه از چاپ نخستش، با ویرایش جدید و با اطلاعات جدیدتری تجدید چاپ شود. او در این سال‌ها در سمینارها و محافل علمی و پژوهشی بارها و بارها درباره تعزیه و آیین‌های سوگ استان بوشهر به ارائه مقاله و سخنرانی پرداخته و اطلاعات جامعی درباره این هنر آیینی و نمایشی در بوشهر به مخاطبان خود داده است.

درباره تعزیه در بوشهر و کم و کیف برگزاری آن در این خطه با جهانشیر یاراحمدی به گفت‌و‌گو نشسته‌ایم. 

با توجه به پژوهش‌هایی که در حوزه تعزیه داشته‌اید، قدمت این هنر در استان‌های جنوبی به‌ویژه بوشهر به کدام دوره می‌رسد؟
بی‌شک پرداختن به قدمت آیین‌های «سوگ» در جنوب ایران که قدرت و قوام ساختاری بالایی در شکل و اجرا دارند، گفت‌وگوی جداگانه‌ای می‌طلبد؛ اما در این‌جا باید اشاره کنم که نقطه اشتراک این آیین‌ها در نیمه جنوبی ایران به‌دلیل نزدیکی به تمدن بین‌النهرین که نقطه آغاز آیین‌های سوگ است، بُعد اجرایی قوی و منحصربه‌فرد آن‌هاست.

آنچه مشخص است، این آیین‌ها در همه مناطق جنوبی براساس شاخص‌های قومی، بومی و تاریخی‌شان در ادوار مختلف برگزار می‌شده است. در استان بوشهر نیز به‌عنوان بخشی از جنوب کشور که مولفه‌های جغرافیایی خاص خودش را دارد، آیین‌های سوگ از گذشته دور رواج داشته و گستره بسیار وسیعی دارد که در این گفت‌وگو به‌طور ویژه به تعزیه و تاریخچه آن می‎‌پردازیم. براساس اسناد موجود، قدمت تعزیه در این استان به دوره زندیه برمی‌گردد؛ البته این امکان وجود دارد که این هنر آیینی در بوشهر ریشه‌دارتر و عمر بیشتری داشته باشد؛ اما طبق این اسناد، نقطه آغاز تعزیه در بوشهر را این دوره می‌دانیم.

این‎طور گفته می‌شود، قدیمی‌ترین سندی که از تعزیه بوشهر پیدا شده، ظاهرا مربوط به جزیره خارگ است، در این باره بیشتر توضیح می‌دهید؟
بله؛ اما باید بگویم که قدیمی‌ترین سند مکتوب تعزیه‌ی نه‌تنها استان بوشهر، بلکه ایران در جزیره خارگ در سال 1765 میلادی به همت کارستن نیبور، جهانگرد آلمانی در دوره کریم‌خان زند ثبت شده که توضیح مفصل و دقیقی از آن مجلس تعزیه در سفرنامه خود قید کرده که البته این سند به‌علت ناآشنایی نویسنده از اصل قصه از اشتباهات تاریخی خالی نیست؛ اما ثبت این سند در آن روزگار برای تاریخ هنر نمایش در ایران بسیار باارزش است. متاسفانه این سند تاریخی، آن‌طور که باید و شاید در دسترس پژوهشگران کشوری قرار نگرفته است. بنابراین در آثارشان یا به آن نپرداخته‌اند یا خیلی جزئی به آن اشاره کرده‌اند؛ چون کمتر پژوهشگری هست که این سند را دیده باشد!

البته نبایستی از این موضوع، به‌دلیل اینکه همواره از پایتخت‌های سیاسی و فرهنگی از نظر جغرافیایی دور بوده‌ایم، در حوزه اتفاقات فرهنگی کمتر دیده‌ شده‌ایم، عبور کنیم. از این‌رو معتقدم که روایت‌های کلان فرهنگی و هنری مکتوب‌شده در ایران، بیشتر به اتفاقات و رویدادهایی اشاره دارد که در کلانشهرها رخ داده و خیلی کمتر و مختصرتر به مناطق دورافتاده توجه داشته‌اند. حتی به همین سند تاریخی تعزیه که در بوشهر پیدا شده، یکی، دو نفر از پژوهشگران برجسته کشور خیلی گذرا اشاره کرده‌اند و بیشتر به اسناد کلانشهرها پرداخته‌اند.

این در حالی است که این سند، می‌گوید عمر هنر نمایش در ایران طولانی است و پیشینه کهنی دارد. چون شکل و روایتی که نیبور به آن اشاره کرده، به گونه‌ای است که خواننده متوجه می‌شود این هنر ریشه عمیق‌تری دارد که به این شکل اجرا رسیده و به‌صورت یک تعزیه کامل اجرا شده‌ است. به همین دلیل می‌گویم که این احتمال وجود دارد که عمر تعزیه در بوشهر خیلی بیشتر از این سند باشد؛ البته در حوزه پژوهش تا زمانی که سند مکتوبی وجود نداشته باشد، نمی‌توان به شکل قاطع مدعی چیزی شد.

طبق بررسی‌های که انجام دادید، کدام نقطه استان بوشهر دارای قدمت بالایی در اجرای تعزیه است؟
ببینید پس از سند یافته شده از تعزیه در جزیره خارگ، از نظر منابع استنادی با یک خلأ بزرگی مواجه می‌شویم؛ یعنی از دوره زندیه تا قاجاریه، سندی از اجرای تعزیه در این منطقه در اختیار نداریم! اما طبق وصیتنامه‌هایی که از خوانین حیات داود در بندرریگ باقی مانده، متوجه می‌شویم که اجرای تعزیه در این منطقه از قدمت بالایی برخوردار است یا در روستای زیارت شهرستان دشتستان، اهرم و جم نیز براساس تاریخ‌هایی که پای نسخ تعزیه حک شده، پی می‌بریم که این هنر آیینی در این مناطق از سالیان خیلی دور برگزار می‌شده است؛ اما واقعیت آن است که به‌دلیل نبود اسناد معتبر نمی‌توان برای هرکدام از شهرها، یک نقطه آغازین به‌عنوان آغاز اجرای مراسم تعزیه در نظر گرفت.

آیا اطلاع دقیق از مبدا نسخی که گروه‌های تعزیه استان بوشهر در گذشته و حال بر اساس آن به تولید اثر می‌پردازند، دارید؟
نسخه‌‌های تعزیه‌ای که در این استان از سوی گروه‌های مختلف اجرا می‌شود، چند مبدا متفاوت وجود دارد. براساس روایت‌های شفاهی؛ شهرهای جنوبی تا مرکز استان (بوشهر، تنگستان، جم) بیشتر نسخه‌های خود را از جنوب استان فارس؛ یعنی لار، لامرد و گله‌دار وارد کرده‌اند. این نسخه‌ها ابتدا به‌وسیله گروه‌های مهاجر به این منطقه آمده که بعدها گروه‌های تعزیه‌خوانی جنوب استان پس از آشنایی با نسخ اولیه، با حمایت شاعران منطقه خود و افرادی که با کتب تاریخی، مذهبی و دینی آشنا و مسلط بودند، نسخه‌های جدیدتری نوشتند که کاملا با نسخه‌های مبدا متفاوت شده است.

در منطقه دشتستان به‌ویژه در روستای زیارت نیز نقل‌قول‌های متفاوتی درباره مبدا نسخه‌های تعزیه وجود دارد؛ همچنین در شمال استان، یعنی گناوه و دیلم، روایت‌های دیگری درباره مبدا این نسخه‌های شنیده شده‌ است؛ اما آنچه مشخص است، مبداهای این نسخه‌ها در استان کاملا با هم متفاوتند، اما با توجه به اینکه روایت قطعی، متقن و مستند در این زمینه وجود ندارد، بنابراین نمی‌توان با قاطعیت گفت، این نسخه‌ها از کجا به استان وارد شده‌اند. درباره نسخ موجود هم باید بگویم که این‌ها نسخی هستند که بر اساس نسخه‌های مختلف مجالس تعزیه‌خوانی از سوی گروه‌ها تدوین شده‌اند. برای مثال، قسمتی از آن را از تعزیه فارس، بخشی را از تعزیه مشهد و بخشی دیگر را از تعزیه مرکز کشور وام گرفته‌اند و نسخه جدید را تدوین کرده‌اند که ممکن است نمونه بیرونی نداشته باشد.

وجه تمایز تعزیه بوشهر با تعزیه نقاط دیگر در چیست؟
 تعزیه‌ای که در استان بوشهر اجرا می‌شود با اجرای تعزیه در نقاط دیگر کشور کاملا متمایز است. حتی اجرای این هنر در خود شهرهای استان هم با یکدیگر متفاوت است. مثلا اجرای تعزیه در جم یا روستای زیارت؛ تعزیه به شکل مجلس به مجلس اجرا می‌شود در حالی که این شکل اجرا را در تعزیه بوشهر یا بندرریگ نداریم.

تعزیه در نواحی تعزیه‌خیز ایران که بیشتر مرکز کشور را در برمی‌گیرد، به شکل مجلس به مجلس اجرا می‌شود؛ یعنی از شب اول محرم و در برخی مناطق قبل از آغاز ماه محرم هر شب یک مجلس را اجرا می‌کنند تا به شب شهادت امام حسین (ع) می‌رسند. بعد هم مراسم خاکسپاری برگزار و سپس ادامه آن در ماه صفر اجرا می‌شود.

ما در استان بوشهر این همخوانی را در تعزیه نداریم؛ در شهر بوشهر چهار یا پنج مجلس و در تنگستان مجالس بیشتری اجرا می‌شود؛ اما آنچه این‌جا در خصوص ویژگی تعزیه استان بوشهر می‌خواهم بگویم این است که تعزیه ما میدانی است و در میدان‌های وسیع اجرا می‌شود. این در حالی است که در استان‌های تعزیه‌خیز کشور محلی به نام تکیه برای اجرای تعزیه وجود دارد؛ اما تعزیه ما هیچ‌گاه در تکیه اجرا نمی‌شود و جلال و شکوه و جبروت خود را در شکل اجرایی‌اش نمایان می‌کند؛ این شکوه در المان‌های جذاب نمایشی نظیر خونچه‌ها، عماری‌ها، کتل‌ها، اسب‌ها و شترها نمود پیدا می‌کند.

وجه دیگر تفاوت تعزیه بوشهر با نقاط دیگر در زبان گفتاری آن است که در استان‌های دیگر منظوم است؛ اما بخش زیادی از نسخ تعزیه در استان ما، منثور است. از تفاوت دیگر تعزیه بوشهر می‌توان به طراحی خاص لباس‌ گروه‌های تعزیه این استان اشاره کرد. در بوشهر طراحی لباس‌ اشقیا خیلی به لباس نظامیان انگلیسی (که روزی در بوشهر حضور داشتند) بسیار شبیه است. البته این طراحی لباس در شهرهای مختلف استان نیز فارغ از رنگ، در شکل و فرم با یکدیگر تفاوت‌هایی دارند.

همچنین شکل اجرایی گفتاری تعزیه‌خوانان ما با نقاط دیگر متفاوت است. بدیهی است در تعزیه اولیاخوانان بایستی در یک دستگاه موسیقی دیالوگ‌های خود را بیان کنند اما وجه غالب موسیقایی در کلام تعزیه‌خوانان استان ما در گویش سوگ است که بیشتر به سمت گوشه گرایش پیدا می‌کند. البته بخش دیگری از موسیقی تعزیه جنوب، موسیقی کلامی نیست، موسیقی است که در حاشیه مجالس تعزیه اجرا می‌شود. مثلا در این بخش از کرنا و سنج و دمام استفاده می‌کنند. نکته دیگری که در تعزیه ما بسیار مشهود است، این است که زنان نقش پررنگی را در مجالس تعزیه دارند.

همان‌طور که اشاره کردید شاید بارزترین وجه تمایز تعزیه بوشهر با نقاط دیگر حضور زنان در این هنر آیینی است، آیا اطلاع دقیقی دارید که پای زنان بوشهری از کدام دوره به تعزیه باز شد؟
درباره حضور زنان در تعزیه دو روایت داریم که یکی روایت تاریخی است که قدمت دارد و دیگری روایت جدید است. واقعیت این است که در گذشته دور (مثلا 80 یا 90 سال پیش) در مجالس تعزیه در همه جای ایران فقط مردان حضور داشتند و می‌خواندند و نقش‌های زنان را در تعزیه معمولا مردانی ایفا می‌کردند که صدای زیری داشتند؛ اما در آن زمان تنها نقطه‌ای از کشور که خود زنان در تعزیه به شبیه‌خوانی نقش زنان می‌پرداختند، فقط شهر بوشهر بود. انتخاب این زنان شاخص‌های خاص خودش را داشته و قطعا هر زنی نمی‌توانسته در تعزیه حضور پیدا کند.

یکی از شرایط حضور شبیه‌خوان زن در تعزیه این بوده که از خانواده سادات باشد. معمولا به‌شکل موروثی و از همان کودکی آن‌ها را وارد تعزیه می‌کردند تا برسند به سن بزرگسالی و بتوانند شبیه‌خوانی کنند. این جریان البته در دو سه دهه اخیر شکسته شده است و در نقاط مختلف استان بوشهر زنان، در تعزیه به شبیه‌خوانی می‌پردازند که این به‌خاطر حضور پررنگ زنان در آثار نمایشی استان است که از طریق نمایش با مجالس تعزیه ارتباط می‌گیرند و به ایفای نقش می‌پردازند و دیگر شرط سیده بودن زنان در تعزیه برداشته شده است.

آیا توانسته‌ایم، شکل سنتی نمایش آیینی تعزیه را حفظ کنیم و افزون بر این، بر اساس تکنیک‌های آن نمایش مدرنی را به‌وجود بیاوریم؟!
این سوال بسیار خوبی است؛ با توجه به اینکه نمایش‌های سنتی خودمان، شامل سیاه‌بازی و تعزیه را داریم اما به شکل بسیار بسیار ضعیف‌شده! این در حالی است که باید تکنیک‌های نمایشی تعزیه را می‌گرفتیم و در نمایش‌های مدرن امروزی پیاده می‌کردیم؛ اتفاقی که به شکل غریبی در تئاتر رخ نداده است! به تعداد انگشتان یک دست ممکن است، کارگردان و نمایشنامه‌نویسی داشته باشیم که براساس این تکنیک‌ها کار کرده باشد، مثل بهرام بیضایی، محمد رحمانیان، حسین کیانی و … اما متاسفانه چنین هنرمندانی در نسل جدید خیلی کم داریم.

در این‌جا باید تاکید کنم که تعزیه فارغ از اتفاقات و رویدادهای محتوایی‌اش که کاملا مذهبی است، یک‌سری تکنیک‌های فنی نمایشی دارد که ستایش تمام بزرگان جهان را در گذشته برانگیخته‌ است؛ بنابراین انتظار وجود داشت، نمایش‌هایمان را براساس این تکنیک‌ها تولید می‌کردیم؛ اما اینقدر این کار را نکردیم، الان اگر کسی بخواهد این کار را انجام بدهد، خیلی به چشم می‌آید. این درحالی است که این کار در کشور، باید خیلی عادی می‌بود. همان‌طور که کشورهای شرقی مثل ژاپن، اساس نمایش‌های سنتی خود را حفظ کرده و براساس تکنیک‌های آن، نمایش‌های مدرنی را پدید آورده است؛ بنابراین باید با حفظ تکنیک‌های تعزیه، نمایش‌های نویی را براساس این تکنیک‌ خلق می‌کردیم.

متاسفانه تاریخ نمایش ایران نشان می‌دهد که در دوره قاجاریه وقتی، نخستین‌بار با تئاتر و نمایش به مفهوم غربی آشنا شدیم، مثل همه اتفاقات دیگری چسبیدیم به تئاتر غربی و از نمایش‌های سنتی خودمان غافل شدیم. به همین سبب، تعزیه امروزی از نظر اجرایی بسیار ضعیف شده است. نمایش سیاه‌بازی در وضعیت بدی قرار گرفته جراکه از تکنیک‌های فنی تعزیه در نمایش نوی خود استفاده نکردیم.

شما پژوهش‌هایی را که در دهه‌های اخیر در نقاط مختلف درباره تعزیه صورت گرفته، تا چه میزان جامع و معرف این هنر آیینی دیرینه می‌دانید؟
در یکی دو دهه اخیر پژوهش‌های متعددی از منظر تاریخی، تاریخی- تحلیلی، واکاوی تکنیک‌های مختلف تعزیه در نقاط مختلف کشور صورت گرفته است که همه این پژوهش‌ها بدون شک بخش مهمی از هنر ملی مذهبی شگفت‌انگیز را شناسایی کرده‌اند؛ از پژوهشگران خارجی گرفته تا پژوهشگران ایرانی، همه درباره تعزیه و زوایای مختلف آن شامل زبان‌شناختی، نشانه‌شناختی، جامعه‌شناختی، فراتئاتر و… به بحث و تحقیق پرداخته‌اند. به گمانم، تعزیه آنقدر از نظر محتوایی و ساختاری نمایش شگفت‌انگیزی است که هرچه از آن بنویسیم، باز هم زوایای پنهانی برای بحث، کشف و تحقیق دارد. قطعا مطالعات بعدی می‌تواند زوایای بهتری از این گونه نمایشی را برای مخاطبان کشف کند. تعزیه یک هنر مردمی بوده، هست و مردمی هم باقی می‌ماند؛ بنابراین باید علاقه‌مندان و تعزیه‌خوانان تلاش کنند تا این هنر برجسته ملی و مذهبی درخشان بماند و شکل و روایت اجرایی خود را با قدرت و قوام بیشتری ادامه بدهد. 
 
ایبنا

دیدگاهتان را بنویسید