مراسم رونمایی کتاب «آستان شمس تبریزی» که به کوشش میرحسین حسنزاده و با مقدمه محمدعلی موحد منتشر شده، با حضور جمعی از چهرههای فرهنگی چهارشنبه ۱۲ آذر در تالار علامه امینی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران برگزار شد.

چرا به آستان شمس تبریزی پرداخته شد؟
میرحسین حسنزاده، مدیرعامل خانه دانش و فرهنگ زریاب با اشاره به تأسیس این موسسه مردمنهاد در سال ۱۳۹۳ و فعالیتهای آن، گفت: یکی از حوزههای فعالیتهای ما، بررسی اندیشهها و آثار شمس تبریزی است. به عنوان یک موسسه فرهنگی اعتقاد داریم اندیشه بزرگانی چون شمس و مولانا فراتر از مرزهای جغرافیایی به کل جامعه بشری اختصاص دارد. این شخصیتها به مثابه لنگرگاههای فرهنگی ریشههای استوار مردم در منطقه هستند و باعث میشوند مردمان با وجود فراز و نشیبهای تاریخی همچنان پابرجا بمانند و به حیات خود ادامه دهند. آنچه در این میان درباره موضوع اهمیت دارد، نقش شخصیتهای بزرگ در تمدنسازی و مرجعیت علمی و فرهنگی آنهاست.
او درباره پرداختن خانه دانش و فرهنگ زریاب به آستان شمس تبریزی توضیح داد: با اشارتی که استاد محمدعلی موحد در سال ۱۳۷۵ به دکتر محمدامین ریاحی داشتند، شبهات او درباره آرامگاه شمس برطرف شد. این رفع شبهه باعث شد از سال ۱۳۸۶ مصادف با جشنهای هشتصدمین سالگرد تولد مولانا، جشنوارهای علمی و بینالمللی در خوی برگزار شود. با وجود برگزاری این مراسم، تکلیف سایر مکانهای منسوب به شمس در سایر دنیا همچنان نامشخص بود. از سوی برخی از شخصیتهای علمی داخل و خارج کشور شواهد جداگانهای مطرح میشد. بنابراین وضعیت موجود ایجاب میکرد که با تعریف پروژهای جامع ابتدا اسناد مرتبط با شمس تبریزی از آرشیوهای بینالمللی شناسایی شوند و با دستهبندی تخصصی در دسترس پژوهشگران قرار بگیرند. درک این ضروت باعث شد از سال ۱۳۹۴ توسط پژوهشگران خانه دانش و فرهنگ زریاب بر روی این موضوع کار شود. امروز بعد از ۱۰ سال این کتاب فاز نخست این فعالیتها است. اطمینان داریم با کندوکاو در آرشیوهای داخلی و بینالمللی به مستندات بسیار بیشتری در این خصوص دست خواهیم داد کما اینکه بعد از اتمام طراحی این کتاب، ۵ سند جدید از آرشیوهای داخلی و بهخصوص آرشیوهای استانی به دست آوردیم که انشاءالله در ویراست بعدی درج خواهد شد.

حسنزاده با اشاره به شناسایی آرمگاههای منسوب به شمس تبریزی در نقاط مختلف دنیا از جمله ترکیه، افغانستان، پاکستان و هندوستان گفت: در ادامه مطالعاتمان، دوره زمانی زیست هر کدام از شخصیتهای مدفون در این آرامگاهها مشخص شد.
او با اشاره به بخشهای مختلف، در توضیح جمعآوری اطلاعات گفت: اصل نسخ خطی و یا نسخ چاپی قدیمی که در آرشیوهای مختلف داخلی و بینالمللی موجود بودند، مورد استفاده قرار گرفتند. در کنار این نسخ خطی و اسناد قدیمی بخشی از آثار هنری ایران، ترکیه، آمریکا، هندوستان روسیه و فرانسه متناسب با مطالب کتاب گنجانده شدند. توضیحات فارسی زیرنویس انگلیسی هم دارند. خلاصه انگلیسی مقالات هم در انتهای کتاب آمده است تا برای مجامع بینالمللی و پژوهشگران خارجی نیر قابل استفاده باشد.
این پژوهشگر در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه کتاب به عباس زریاب خویی و محمدامین ریاحی تقدیم شده است، گفت: دانشگاه تهران چهار دهه پیش با فرزند خود، دکتر عباس زریاب به نیکی رفتار نکرد اما جا دارد سه دهه بعد از درگذشت ایشان نام و یادشان را گرامی بدارد و به ساحت علمی و زیست شرافتمندانه استاد فقید درود بفرستیم.
مدیرعامل خانه دانش و فرهنگ زریاب خاطرنشان کرد: این پروژه بدون کوچکترین استفاده از بودجه دولتی با هزینه سازمان مردمنهاد تولید شده و این امر نشاندهنده ظرفیت عظیم سازمانهای مردمنهاد در کمک به حل مسائل کشور است.
او اعلام کرد: امکان بهرهبرداری مشترک ایران و ترکیه از ظرفیت بزرگ گردشگری خوی کاملا مهیاست. آمادگی داریم همه گونه همکاری با برنامههای گردشگری بینالمللی بهخصوص در کشورهای عضو اکو داشته باشیم.
حسنزاده با تشکر از دستاندرکاران این پروژه گفت: امیدوارم انتشار این اثر زمینهای برای ترویج اندیشه صلح و مدارا و همزیستی مسالمتآمیز جهانی باشد.

کتابی که از ساخت مقبره شمس مهمتر است
حجتالله ایوبی، مشاور وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نیز در سخنانی گفت: ۲۰ سال پیش تازه از رایزنی فرهنگی فرانسه آمده بودم و هشتصدمین سالگرد ولادت حضرت مولانا بود. در گرماگرم مسائل مولانا متوجه شدم مزار شمس تبریزی که مراد مولانا بود و اگر او نبود ما امروز مولانایی به این معنا نداشتیم، در شهرستان خوی واقع است. آن زمان مسئولیت بالایی در وزارت کشور داشتم و از آن مقام استفاده کرده و به خوی رفتم و متوجه شدم مطالبه ملی برای ساخت مزار شمس وجود دارد. آن زمان مزار مهجوری بود که تنها یک مناره از سه مناره تاریخی مانده بود و محوطهای حدود ۴۰۰ متر مربع. وقتی خدمت استاد محمدعلی موحد رسیدم، ایشان فرمودند اینجا مزار شمس تبریزی است، شک و تردید نکن.
او با اشاره به برنامه بزرگداشت مولانا در سال ۱۳۸۵ در شهر خوی، گفت: قرار شد بزرگداشت بزرگ و باشکوهی برگزار شود که هیچ شک و تردیدی را نگذاریم که آنجا مقبره شمس تبریزی است. همه بزرگان سینما، استاد محمدرضا شجریان، استاد شهرام ناظری و همه اساتید موسیقی آنجا آمدند و دیدند. فراموش نمیکنم تمام مردم شهر خوی در خیابانها بودند و پشتبام تمام خانههای اطراف پر از جمعیتی بود که انگار به یک آرزوی هزارساله رسیده بودند. زمانی که استاد شهرام ناظری قطعهای را اجرا میکردند، متوقف کردند و گفتند میترسم بلایی سر مردم بیاید. در آن مراسم همه بزرگان هنر به احترام شمس و حضرت مولانا آمدند ولی همه با خودشان نجوا میکردند، گاهی هم با صدای بلند که واقعا قبر شمس تبریزی اینجا است؟ این تردید، تردید آزاردهندهای بود.
ایوبی با اشاره به حضور سینماگران جهان از جمله ژان کلود کریر بر مزار شمس گفت: زمانی که رئیس موسسه اکو بودم، مسابقه بزرگی را برگزار کردیم که ۴۰۰ ماکت به دست ما رسید. این مسابقه، مسابقه خیلی مهمی بود. داوران از بزرگترین معمارهای ایران بودند، از مرحوم استاد کیارستمی تا آقای دیبا و اساتید برجسته دیگر آمده بودند. آن زمان «مقالات شمس» استاد موحد نایاب شد. طرح جناب آقای نادر اردلان انتخاب شد. آقای اردلان گفتند من در تمام دنیا طرحهای بسیاری ساختهام اما میخواهم طرح مقبره شمس وصیتنامه من باشد. ۲۰ سال گذشته است و تقریبا همه رئیسجمهورها به خوی رفتهاند اما این مقبره ساخته نشده است.

او سپس خاطرنشان کرد: اگر چند سال پیش همه یا تردید میگفتند آیا مقبره شمسی اینجا است، با انتشار کتاب «آستان شمس تبریزی» توسط جناب آقای حسنزاده عزیز و بنیاد مرحوم زریاب امروز کسی ذرهای تردید نخواهد داشت که مقبره شمس تبریزی در خوی است. از نظر بنده اهمیت و ارزش این کتاب به مراتب بیشتر از ساخت مقبره شمس است. برای اینکه ایرانیها و بزرگان فرهنگ و عاشقان ایران حتماً از این مقبرهها و ۱۰۰ برابرش را با هزینه شخصی هم که شده خواهند ساخت ولی این کار کارستانی بود.
او با اشاره به اسنادی که در کتاب آمده است: گفت: واقعاً یکسوم این کتاب هم همه تردیدها را از بین میبرد بخصوص اینکه توضیح دادهاند ۹ تا مقبره منسوب به شمس تبریزی داریم؛ از پاکستان گرفته تا هندوستان و ایران و این موضوع نشان میدهد مردم جهان چه ارادتی به شمس تبریزی داشتند و هر شمسی را شمس تبریزی میدانستند. فکر میکنم میتوانیم شبکهای از تمام شهرهایی که به نام شمس آرامگاه، بارگاه و یادمان ساختهاند درست کنیم و به هم متصل کنیم. این کار، کار بسیار بزرگ و ماندگاری است. همه کسانی که این کتاب را دیدهاند میدانند چه کار بزرگی صورت گرفته است.
ایوبی در پایان گفت: خیلی خوشحالم و خدا را شکر میکنم و مطمئن هستم که با انتشار این کتاب اتفاقات خیلی خیلی بزرگتر و بهتری خواهد افتاد.

احمد مسجدجامعی، قائممقام مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی هم در سخنانی با انتقاد به نام «خانه دانش و فرهنگ زریاب» گفت: زمانی که منزل آقای زریاب رفتیم، متوجه شدم که نام آقای دکتر، عباس زریاب است ولی خود ایشان می گفت عباس زریاب خویی. شما بنیادی به نام او راه انداختهاید، به نام خود ایشان زریاب خویی باشد تا زریاب.
او با اشاره به برگزاری بزرگداشت محمدحسن لطفی و با بیان خاطرهای از جایزه کتاب سال که چند سال متوالی به او اهدا شده بود، گفت: آقای لطفی بر روی افلاطون کار میکرد. یک بار درباره رابطه سقراط و افلاطون گفتند «سقراط یک فیلسوف شفاهی بود، همه چیز از کلام آغاز میشود و وقتی مکتوب میشود با همه ارزشی که دارد مقداری از کلام که منشاء نوشته است، فاصله میگیرد». با وام گرفتن از تعبیر آقای لطفی، رابط شمس و مولانا نیز چنین است. شمس مثل سقراط است و کسی است که در روح مولانا میدمد که آتش بگیرد و از عشق بگوید. شمس بیانگر روایتهای شفاهی یا الهاماتی است و مولانا از کلام شمس استفاده کرده است .

مسجدجامعی با اشاره به سخنان حجتالله ایوبی درباره گسترش محوطه مقبره شمس با یادکرد از سپهری مدیرکل آذربایجان غربی، گفت: ساخت و ساز پیرامون مجموعهای که به شمس تعلق داشت بسیار دشوار بود. آن زمان این محوطه شامل یک مناره بلند، یک اتاق و یک حیاط کوچک بود. در آن دوره اعتباری برای این کار اختصاص پیدا کرد و آقای سپهری خانههای اطراف را خرید. این اتفاق در دوره آقای خاتمی بود و بعد از او هر رئیسجمهوری که آمد به خوی رفت و آنجا چنین جایگاهی پیدا کرد.
قائممقام مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی درباره کتاب «آستان شمس تبریزی» گفت: این کتاب از چند جهت اهمیت دارد؛ سندشناسی که یک رشته تخصصی است، اصالت سند و اینکه مربوط به چه دورهای است و اسناد مکمل آن در کجا نگهداری میشوند و … . آقای حسنزاده سفرنامههای بسیاری را دیدهاند، و استفاده از اسناد معمول اداری است. من امضای آقای حکمت را میشناسم و در پای اسناد دیدم اما مشخص نیست امضا برای کیست و بهتر بود که مشخص میشد. بالاخره آقای حکمت شخصیت مهمی است.
او با اشاره به نمایش پری صابری در زمینه ماجرای شمس و مولوی، گفت: فرصت خوبی است که مقدمات اجرای این نمایش در ترکیه فراهم شود. خوب است متن کار خانم صابری دوباره بازخوانی شود و امکان اجرایش کاملا وجود دارد.

فرزانه اعظم لطفی، دانشیار دانشگاه تهران نیز در سخنانی درباره مستندات کتاب شمس و مولانا و اهمیت آنها در هندوستان گفت و به مقایسه یک مانترا درباره تفکر و مدارای هندی با سخنان شمس پرداخت.
او با بیان اینکه در بخش مطالعات بینالمللی و آسیا در پی زنده نگهداشتن جایگاه شمس و مولانا هستند، پیشنهاد کرد: در دانشگاه تهران بخش مطالعات مولاناپژوهی و شمسپژوهی داشته باشیم.

علی صادقزاده پژوهشگر سازمان اسناد و کتابخانه ملی هم در سخنانی درباره اهمیت نسخ خطی گفت و درباره کتاب «آستان شمس تبریزی» توضیح داد.

اکبر ایرانی، مدیرعامل موسیه پژهشی میراث مکتوب نیز در سخنانی گفت: اعتبار شهرها و کشورها به سرمایههای ملی چون معادن و نفت و گاز نیست بلکه به سرمایه اجتماعی آنهاست. مهم است که آرامگاه بزرگان کجاست و ارزش ملی و منابع اقتصادی به همراه دارد که ما متأسفانه بلد نیستم و یا نگذاشتند استفاده کنیم.
ایرانی در ادامه در خاطرهای گفت: امین ریاحی دو مقاله درباره آرمگاه شمس در خوی نوشت که مرحوم دعایی در روزنامه اطلاعات چاپ کرد. آقای امین ریاحی میگفت عطاءالله مهاجرانی، وزیر وقت ارشاد تلفن کرد و گفت مقاله شما را خواندم و میخواهیم شبانه به خوی بریم و حالا که ثابت شد مقبره شمس در خوی است، آرامگاهی در خوی ایجاد شود.

در پایان مراسم با حضور چهرههایی همچون ژاله آموزگار و حجابی کرلانگیچ، سفیر ترکیه در ایران، از اسناد مربوط به مقبره شمس در خوی و کتاب «آستان شمس تبریزی» رونمایی شد.









