حسین صفا از شاعران و ترانهسرایان مطرح و شناختهشده کشور که چاپ مجموعه اشعار «نرگس»، «وصیت و صبحانه»، «صدای راهپله میآید»، «من کم تحملم»، «منجنیق»، «این دست بیصدا» و «آه به خط بریل» را در کارنامه دارد و بخشی از اشعار او با صدای محسن چاوشی شنیده شده و در حافظه علاقهمندان به یادگار مانده است، عصر روز جمعه ۳۰ فروردینماه با سفر به قم مهمان مجموعه «شهر کتاب» شد و با جمع کثیری از دوستداران حوزه شعر و ادب به گپوگفت نشست.
او در ابتدای این نشست با ابراز خرسندی از حضور در قم و استقبال علاقهمندان، درباره زمینه شاعر شدن خود، گفت: واقعاً بستر و زمینه خاصی وجود نداشته که ما را به سمت فرهنگ و هنر سوق داده باشد، امروز هم نمیبینم فضایی فراهم باشد که مردم را با شعر و هنر پیوند بزند، ما از فرهنگ و هنر دور نگه داشته شدیم و البته خودمان هم این استعداد را داشتیم که دور ماندیم.
این ترانهسرا تصریح کرد: بیشتر کسانی که در این مملکت به سمت هنر رفتتد و کاری انجام دادند، به شکل غریزی و خودخواسته بوده و آنقدر انگیزه و دغدغهشان قوی بوده که نتوانستند از فرهنگ و هنر دور بمانند و احتمالاً من هم جزو این دسته باشم.
این شاعر افزود: من خیلی سعی کردم از این فضا دور شوم و بروم زندگی کنم اما هر قدر برای دور شدن تلاش میکنم بیشتر گرفتار میشوم و به نظرم این موضوع بیشتر به سرشت انسان بستگی دارد.
صفا در خصوص استادان خود در حوزه شعر، گفت: به شکل حضوری استادی نداشتم، خیلی خودآموز بودم و بیشتر خودم کار کردم، البته بخشی از این موضوع به روحیات شخصی من برمیگردد که اهل حضور در جمع نیستم.
وی با بیان اینکه تحصیلات آکادمیک ندارم و از این بابت هم ناخرسند نیستم، گفت: من شخصیت دانشگاهی نیستم و اغلب افرادی را که در رشته ادبیات تحصیل میکنند خیلی چارچوبمند و متعصب دیدم، شاید حضور در دانشگاه برای من نقش بازدارنده هم داشت، چون من خیلی استادپذیر و رئیسپذیر نیستم و آدم تجربهگری هستم.
صفا در خصوص اینکه او را به عنوان پایهگذار غزل ششلتی یا ششلختی یاد میکنند، گفت: من بیشتر مبین بودم تا پایهگذار و به اندازه توان خودم تقویتش کردم و تأثیر مستقیم داشتم.
او درباره اینکه کدام مجموعه شعر خود را بیشتر دوست دارد، گفت: مجموعه شعر «نرگس» را بخاطر تجربههای حسی که در آن دوران داشتم، بیشتر دوست دارم و بهترین فرزندم میدانم.
این شاعر و ترانهسرا همچنین در خصوص ترجمه دو مجموعه شعر از شاعران معاصر ترکیه با عناوین «اگر قرار آمدن داری بیا» و «غمهای آنتیک» گفت: ترجمه این دو مجموعه که یکی از آنها به تازگی تجدید چاپ شده، برای من هم فال بود و هم تماشا اما در مجموع شعر ایران قابل مقایسه با شعر ترکیه نیست و فراتر از آن میدانم، در شعر ترکی هم حتی آثارشان قابل مقایسه با منظورمه «حیدربابا» نیست.
صفا درباره تجربه مواجهه با سانسور و ممیزی، گفت: همه ما بالاخره به نوعی با مقوله سانسور مواجه شدیم و دلایل و نتایج منفی آن را هم میدانیم اما اصولاً از آنجا که فضای شعر من و دنیایی که شعر من در آن ساخته میشود کمتر حساسیت برانگیز بوده و حتی برخی از اشعارم رگههای مذهبی هم دارد، چندان با مسئله ممیزی مواجه نشدم اما در عین حال سطوری بوده که به دلیل ممیزی حذف شده است.
صفا ادامه داد: مسئله ممیزی در آثار شاعران خانم شدیدتر است، مثلاً من اگر بگویم «لب دریا» مجوز میگیرد اما اگر شاعر خانمی همین کلمه را در شعرش بگوید مجوز نمیگیرد، اگر لب دریا مشکل دارد برای آقایان هم باید مشکل داشته باشد و سانسور شود.
وی با بیان اینکه سانسور کردن در دورهای موضوعیت داشت، گفت: امروز دیگر این مسئله موضوعیت ندارد و به نوعی پافشاری بیهودهای است که بگویند ما هنوز حضور داریم.
این شاعر درباره اینکه آیا بعد از سرودن یا چاپ شعری پشیمان شده است، گفت: نه به آن معنا که کار پسندیدهای نبوده یا احساس شرمساری داشته باشم اما انسان هر چه جلوتر میرود و پیشرفت میکند، شاید پیش خودش بگوید بهتر بود اشعار مبتدیتر را چاپ نمیکردم، من به طور کلی این حس را ندارم که شعری گفته باشم و بعد پشیمان شده باشم.
صفا اضافه کرد: شعرهای اولین کتابم را خیلی دوست دارم و برای انتشارش نیز شوق و ذوق زیادی داشتم چون اولین قدمهای من بودند برای چیزی که هستم اما برای تجدید چاپ برخی از اشعار ان مجموعه مشتاق نبودم.
وی افزود: در دورهای که ما جوانتر بودیم سازوکار نشر کتاب مثل امروز نبود که مجموعه اشعار شاعران جوان را چاپ کنند، شرایط سخت بود و دو گروه حوزه نشر را در اختیار داشتند، یک گروه در سمت حاکمیت بودند یک گروه هم خود را اپوزیسیون فرهنگی میدانستند و هرکدام میخواستند به نوعی ذائقهسازی کنند و از افرادی که شبیه خودشان بودند حمایت میکردند و کمتر پیش میآمد اثری از یک شاعر جوان و مستقل را چاپ کنند؛ شاید اگر شرایط امروز در آن دوره بود، چند کتاب شعر از من به چاپ رسیده بود که از انتشار آنها پشیمان میشدم.
این شاعر و ترانهسرا درباره نوع نگاهی که به زندگی دارد، گفت: پاسخ خاصی برای این موضوع ندارم، اگرچه زندگی پرمعنایی دارم اما فکر میکنم خیلی شخصی است و فرد به فرد باید به جواب این سؤال برسند و به خودم هم اجازه نمیدهم که دانای کل باشم و چیزی را توصیه کنم.
صفا در خصوص اینکه کدام شاعر را الگوی خود میداند، گفت: شیفته کسی نیستم جز حسین منزوی، او جزء اساتید غیر حضوری من بوده و بخاطر روحیه و شخصیت و سلوکش، او را دوست داشتم و برای من قهرمان و الگو بوده است.
وی اضافه کرد: به طور کلی در دورههای مختلف شاعران مختلفی را دوست داشتم اما همیشه وامدار و مدیون منزوی هستم و خودم را فرزند مکتب منزوی میدانم.
این شاعر و ترانهسرا درباره اینکه آیا کتاب شعر جدیدی در دست انتشار دارد، گفت: بعد از وقایع چند سال اخیر که روحیه همه را خراب کرده بود، دوباره موتورم روشن شده اما برای امسال به چاپ نمیرسد.
خاطرنشان میشود شعرخوانی حسین صفا از دیگر بخشهای این نشست ادبی بود و در پایان، تعدادی از آثارش را با امضای خود به علاقهمندان تقدیم کرد
پایگاه خبری شهر بیست