شارلوت ولز در اولین فیلم بلند داستانی خود با عنوان بعد از آفتاب پرترهای تاثیرگذار از رابطه صمیمانه یک پدر و دختر ارائه میدهد. فیلمی که احتمالا بعد از تماشای آن آرزو میکنید که کاش میتوانستید زمان بیشتری را با ۲ شخصیت اصلی آن در چشماندازهای آفتابی ترکیه سپری کنید.
شارلوت ولز در اولین فیلم بلند داستانی خود با عنوان بعد از آفتاب پرترهای تاثیرگذار از رابطه صمیمانه یک پدر و دختر ارائه میدهد. فیلمی که احتمالا بعد از تماشای آن آرزو میکنید که کاش میتوانستید زمان بیشتری را با ۲ شخصیت اصلی آن در چشماندازهای آفتابی ترکیه سپری کنید. فیلمی که کارگردانش از آن با عنوان یک اثر «خودزندگینامهای احساسی» یاد میکند. بعد از آفتاب همچون خاطرهای شیرین و البته حزنآور میماند. با فیلیموشات و معرفی و نقد این فیلم همراه باشید.
خلاصه داستان فیلم بعد از آفتاب
خلاصه داستان فیلم بعد از آفتاب Aftersun اینطوری است: در اواخر دهه ۱۹۹۰، یک پدر مجرد ۳۰ ساله به اسم کالم (پاول مسکل) و دختر ۱۱ ساله خود سوفی (فرانکی کوریو) برای سپری کردن یک تعطیلات عالی به یک اقامتگاه تفریحی در ترکیه سفر میکنند. سالها بعد، سوفی بزرگسال (سلیا رولسون-هال) خاطرات این سفر لذتبخش و حزنآور را به یاد میآورد.
بازیگران و کارگردان بعد از آفتاب
پاول مسکل بازیگر ایرلندیای که با سریال تحسین شده مردم معمولی Normal People توجهات را به خود جلب کرد، بازیگر نقش اصلی بعد از آفتاب است. او پس از اولین حضور سینماییاش در فیلم دختر گمشده مگی جیلنهال (The Lost Daughter) در سال گذشته، امسال با ۲ فیلم بعد از آفتاب و مخلوقات خدا (God’s Creatures) بیش از قبل نام خود را بر سر زبانها انداخت. سلیا رولسون-هال و فرانکی کوریو به ترتیب بزرگسالی و کودکی سوفی را بازی کردهاند. بروکلین تولسن، سالی مشم، اسپایک فرن، هری پردیوس، روبی تامپسون و اتان جیمز اسمیت، از دیگر بازیگران فیلم هستند.
بعد از آفتاب، اولین فیلم بلند داستانی شارلوت ولز اسکاتلندی است. البته ولز پیش از این با ۳ فیلم کوتاه خود در جشنوارههای سینمایی مختلفی شرکت کرده و جوایز متعددی دریافت کرده است. در تولید بعد از آفتاب که فیلمنامه آن را خود ولز نوشته است افرادی مانند بری جنکینز، آدله رومانسکی، ماریک سریاک و الکس ساترلند به عنوان تهیهکننده مشارکت داشتهاند.
موفقیتهای جشنوارهای
بعد از آفتاب نخستینبار در بخش هفته بینالمللی منتقدان در جشنواره فیلم کن ۲۰۲۲ به نمایش درآمد و جایزه ویژه هیئت داوران را دریافت کرد. این فیلم همچنین در جشنواره فیلم ادینبرو، ملبورن، تلیوراید، تورنتو، لندن، نیویورک و آدلاید، به نمایش درآمده است.
بعد از آفتاب که در ترکیه فیلمبرداری شده است در اتریش، فرانسه، آلمان، هند، ایرلند، ایتالیا، آمریکای لاتین، اسپانیا، ترکیه و بریتانیا توسط موبی و در ایالات متحده و کانادا توسط A24 توزیع شد. همچنین این فیلم از ۲۱ اکتبر در آمریکا و از ۱۸ نوامبر در بریتانیا اکران خود را آغاز کرد. بعد از آفتاب در ۲۰ دسامبر ۲۰۲۲ نیز روی پلتفرمهای VOD منتشر شد و در فیلیمو هم قابل مشاهده است.
نقد و بررسی فیلم بعد از آفتاب
شیکاگو سان تایمز | امتیاز: ۱۰۰ از ۱۰۰
ریچارد روپر | شاهکار مینیمالیستی شارلوت ولز، نویسنده و کارگردان اسکاتلندی، ما را با زندگی یک پدر و دختر در یک تعطیلات تابستانی به شکلی طبیعی و تدریجی همراه میکند بطوریکه با گذشت روزها و شبها احساس میکنیم که واقعا آنها را میشناسیم و عمیقا به آنها اهمیت میدهیم.
فیلم استیج | امتیاز: ۹۱ از ۱۰۰
روری اوکانر | Aftersun یک فیلم زیبا اگرچه با پایانهای متعدد است که سرشار از زندگی درونی و خلاقیت است. فیلمی که ارزش مقایسه با شکارچی موش (Ratcatcher) لین رمزی و دیگر فیلمهای مشابه آن را دارد.
مجله اسلنت | امتیاز: ۸۸ از ۱۰۰
پت براون | فیلم بعد از آفتاب با ساختار ماهرانه و کاملا تاثیرگذار خود، شارلوت ولز را به عنوان یک قصه گوی برجسته با استعدادی شگرف معرفی میکند.
آستین کرونیکل | امتیاز: ۷۸ از ۱۰۰
ریچارد ویتاکر | بعد از آفتاب فیلمی تغزلی و پراحساس است بدون اینکه هرگز مبهم باشد. فیلمی که در توجه به جزئیات شکوفا میشود.
Movie Nation | امتیاز: ۶۳ از ۱۰۰
راجر مور | بعد از آفتاب به شکل غیرضروریای مبهم است و در رویکرد خوددارانهاش و کمگویی در همه چیز زیادهروی میکند.
پلی لیست | امتیاز: ۵۸ از ۱۰۰
النا لازیچ | ترفندهای جسورانه در تدوین و انتخابهای خلاقانه جاهطلبانه در کنار کاریزمای ذاتی پاول مسکل، بیش از حد غیرضروری بنظر میرسند.
مروری بر فیلم بعد از آفتاب از نگاه نیویورک تایمز
ای. او. اسکات | رابطه بین یک پدر و فرزند همیشه با دلشستگی و اندوه همراه است. دلبستگیای که به یک غم و اندوه مضاعف و اجتنابناپذیر ختم میشود. هنگامی که بچهها بزرگ میشوند و از آشیانه فرار میکنند. پدر و مادر میمیرند. این روال طبیعی همه چیز است. حتی زمانی که هیچ اتفاق تراژیکی برای تشدید درد وجود ندارد، باز هم فاجعهآمیز است.
اگرچه چنین تراژدیای بر بعد از آفتاب، اولین فیلم پراحساس و ویرانگر شارلوت ولز، کارگردان ۳۵ ساله اسکاتلندی، سایه افکنده است اما قدرت فیلم از پذیرش حقیقت جهانی و بدیهی از دست دادن ناشی میشود. فیلمی که بیشتر درباره یک تجربه خوشایند است – تعطیلات یک پدر و دختر در یک شهر تفریحی در ساحل ترکیه با گشتهای غواصی، بوفههای هتل و گذراندن ساعات رخوتانگیز در کنار استخر – که با اشک و گریه به پایان میرسد.
سوفی ۱۱ ساله (فرانکی کوریو) و پدرش کالم (پاول مسکل)، اغلب آنقدر درگیر لذتها و درماندگیهای زمان حال هستند که نمیتوانند غم و اندوه و یا اضطراب زیادی را ابراز کنند، اما بنظر میرسد که از گذر سریع زمان آگاه هستند. سوفی در آستانه دوران نوجوانی هم محکم به دوران کودکی چسبیده و هم شتابان به سوی بلوغ در حال حرکت است. چشمهای او همیشه در حال حرکت است و محیط پیرامونش را برای سرنخها و نشانهها با دقت زیر نظر میگیرد.
در بدن مرد جوان کالم نیز خستگی و فرسودگی حس میشود (او که در آستانه ۳۱ سالگی است توسط یک گردشگر به عنوان برادر بزرگ سوفی اشتباه گرفته میشود). کسی که گویی جوانیاش زیر نگرانیها و فشارهای زندگی چین برداشته است. ما چیز زیادی درباره گذشته او نمیدانیم – ولز از آن دسته کارگردانانی نیست که صحنههای ظریف را با گفتوگوهای توضیحی خراب کند – اما میدانیم که او و مادر سوفی با هم نیستند. همچنین میتوانیم چند ضربه سخت و تصمیمات بد را در گذشته او حدس بزنیم.
یکی از چیزهایی که ما درباره کالم میدانیم – اگرچه سخت است بگوییم که چگونه به این آگاهی رسیدهایم – این است که او مدتی پس از تعطیلات میمیرد. از همان اولین صحنهها، وجود دوربینهای ویدئویی و نبود گوشیهای هوشمند، سفر را در گذشته قرار میدهد. سوفی بزرگسال (سلیا رولسون-هال) که در ۳۱ سالگی یک مادر است، آن روزهای آفتابی و شبهای کارائوکه مربوط به ۲۰ سال قبل را به یاد میآورد (او در جایی آهنگ از دست دادن دینم آر.ئی.ام را میخواند).
البته این کاملا درست نیست که بگوییم بعد از آفتاب بیشتر در فلاشبکها اتفاق میافتد. ولز رویکردی شهودی و به شکلی تلویحی روانشناختی اتخاذ کرده است. در واقع جریان تصاویر او با سیالیت هوشیاری سوفی هماهنگ است و غریزه قصهگویی او بجای خطوط مکانیکی پیرنگ از منطق احساسات پیروی میکند.
پاول مسکل و فرانکی کوریو در فیلم بعد از آفتاب
فیلم بعد از آفتاب تا جایی که میتواند شفاف و صمیمانه است و سوفی و کالم را از طریق فعالیتهای توریستی معمولی بدون تزئینات نمایشی آنچنانی دنبال میکند. لحظاتی وجود دارد که نشانهای از خطر یا احساس بد پردازش نشده را به همراه دارد – به عنوان مثال سوءتفاهم درباره یک ماسک غواصی گمشده -. سوفی گاهی اوقات با گروهی از نوجوانان بریتانیایی همراه میشود، شوخیهای شیطنتآمیز آنها را دزدکی میبیند و با اشتیاق بازیگوشیهای خرکی آنها که ممکن است والدین مراقب را نگران کند را تماشا میکند. در لحظاتی کالم طوری رفتار میکند که شاید از خود بپرسید که آیا او واقعا به اندازه کافی بالغ است که به تنهایی بتواند از دخترش مراقبت کند.
در اواخر فیلم بعد از آفتاب بیحوصلگی و بیمسئولیتی کالم و کنجکاوی سوفی احتمال رخ دادن اتفاقی ترسناک را مطرح میکند. اما بعد از آفتاب یک ملودارم کودک در خطر یا یک حکایت تنبیهی از بیمسئولیتی والدین نیست. ساختار آن از طریق الگویی از ادراکات و احساسات فهم میشود. گاهی اوقات سوفی و کالم با یکدیگر بحث میکنند، اعصاب همدیگر را بهم میریزند یا نمیتوانند با هم ارتباط برقرار کنند. گاهی اوقات آنها بیحوصله هستند، گاهی غیرمنطقی هستند و گاهی اوقات در سکوت و در صمیمتی ساده در کنار هم آرام میگیرند.
به تصویر کشیدن واقعیت صیمیمی و پیچیده رابطه آنها – ثبت نوسانات میکروسکوپی و سریع و ردیایی تغییرات آهسته بسیار مهم آن – دستاورد بزرگ ولز است. این مسئله درباره مسکال و کوریو نیز صدق میکند. آنها آنقدر طبیعی، صمیمی و باوقار و منحصربفرد هستند که بنظر نمیرسد اصلا در حال بازی کردن باشند.
پیدا کردن یک زبان انتقادی برای تفسیر ظرافت و صمیمیت این فیلم دشوار است. این تا حدی به این دلیل است که ولز با ظرافت صمیمانه یک شاعر غنایی تقریبا زبان فیلم را دوباره از نو بازآفرینی میکند و پتانسیل اغلب پنهان رسانه برای افشای دنیای درونی آگاهی و احساسات را رها میسازد. او و مدیر فیلمبرداریاش گریگوری اوکه شیفته ترکیببندیهایی هستند که پادتقارنی نامنظم ویدئوهای آماتور را تداعی میکنند (ولز همچنین از تصاویر خام گرفته شده توسط دوربین ویدئویی از دیدگاه کالم و سوفی استفاده میکند). این بدان معنا نیست که چیزی غیرعادی درباره تصاویر وجود دارد. بلکه به بافتن پارچهای آراسته و بسیار خوب میماند. مانند فرشی که کالم میخرد – حتی اگر به احتمال زیاد توان خرید آن را نداشته باشد.
این فرش در یکی از معدود لحظاتی که کالم و سوفی با هم نیستند، خریداری میشود. در واقع این لحظهای است که در خارج از محدوده حافظه سوفی قرار میگیرد حتی اگر بخشی از داستان خودش باشد. یا به بیان دقیقتر، قطعهای از داستانی که او و پدرش با هم نوشتهاند که او برای گفتنش زندگی کرده است.
پاول مسکل در فیلم بعد از آفتاب
امتیازهای فیلم بعد از آفتاب
وبسایت میانگین امتیاز
IMDB ۷.۷ از ۱۰
کاربران متاکریتیک ۷.۹ از ۱۰
منتقدان راتن تومیتوز ۹۶ درصد بر اساس ۱۶۱ نقد
کاربران راتن تومیتوز ۷۹ درصد
منتقدان متاکریتیک ۹۵ درصد براساس ۴۵ نقد
مصاحبه با بازیگران و کارگردان فیلم
پاول مسکل، نقش اول فیلم بعد از آفتاب: ما واقعا تمرین نکردیم
ما واقعا تمرین نکردیم. ما قبل از اینکه فیلمبرداری اصلی را شروع کنیم ۲ هفته فرصت داشتیم. صبحها با شارلوت بودیم و همان موقع تقریبا تمرین میکردیم. البته ما مستقیما دیالوگها را تمرین نمیکردیم، بلکه آنچه که در یک صحنه اتفاق میافتاد را مرور میکردیم. من برای مدتی وانمود میکردم که پدر فرانکی هستم. این فقط شامل همان فعالیتهای معمولی در تعطیلات میشد که شما در فیلم میبینید. این فرصتی برای ما ۲ نفر بود که در محیطی بدون فشار و دور از کارگردان یا دوربینها، با یکدیگر پیوند برقرار کنیم.
من مکالمههای زیادی با شارلوت داشتم. قبل از اینکه به ترکیه برویم، هفتهای یک یا ۲ تماس تلفنی طولانی داشتیم و درباره شخصیت صحبت میکردیم. بخش زیادی از آن صحبتهای کلی درباره چشمانداز درونی کالم و ظرفیت او برای تبدیل شدن به یک پدر واقعا خوب بود و اینکه چگونه این دو مسئله در هر لحظه از فیلم با هم جمع نمیشوند.
فرانکی کوریو: پاول به مدت ۲ ماه بهترین دوست من بود
من واقعا سوفی را دوست دارم. اما در مواقعی ممکن است کمی خجالتآور باشد. البته فکر میکنم به این دلیل است که میبینیم «اوه خدای من. این من ۲ سال پیش بودم».
پاول واقعا خوب بود، اما من قبل از رسیدن به ترکیه نتوانستم خیلی خوب با او صحبت کنم. سپس به مدت ۲ ماه او بهترین دوست من بود. او کاملا به من عشق میورزید زیرا من دختر کوچولوی خوبی هستم.
من و پاول کارهای زیادی باید انجام میدادیم. ما به دریا رفتیم، در استخر شنا کردیم و یاد گرفتیم بیلیارد بازی کنیم، زیرا من نمیتوانستم بازی کنم. هر کاری که تصور میکنید که میتوانید در ترکیه انجام بدهیم را انجام دادیم. البته بغیر از چتربازی، زیرا نمیخواهید آسیب ببینید.
فرانکی کوریو
شارلوت ولز، کارگردان فیلم بعد از آفتاب: خاطرات زیادی از ۱۱ سالگی خود دارم
من زمان زیادی را صرف فکر کردن به سن مناسب سوفی کردم. گاهی او را بچهتر و گاهی او را بزرگتر تصور میکردم. در نهایت، جالبترین چیز درباره ۱۱ سالگی این است که این نقطهای است که نوعی خودآگاهی پدیدار میشود. گامی به سوی نوجوانی که نمیتوانید جلوی آن را بگیرید.
بنظر میرسید که این بازه بهترین زمان از این ۲ دنیای متفاوت (کودکی و نوجوانی) به شکلی منحصربفرد است. اینکه او میتواند با بچههای بزرگتر ارتباط بگیرد در حالیکه هنوز هم میتواند تا حدی معصومیت واقعی کودکی را داشته باشد. نگاه کردن به آلبومهای عکس و فکر کردن به خاطراتی از یک لحظه واقعا خاص در زندگیام، لذتبخش بود.
۱۱ سالگی من در اواخر دهه ۹۰ و در دوران اوج اسپایس گرلز بود. این دورهای است که خاطرات زیادی از آن دارم. این نقطهای از کودکی است که از آن چیزهای زیادی را به یاد میآورید.
روزپلاس