محمدعلی جعفری، نویسنده ادبیات پایداری، کتاب «موسیو کمال» به قلم بهزاد دانشگر که روایتگر زندگی تنها شهید اروپایی دفاع مقدس است برای مطالعه به علاقهمندان در نوروز توصیه کرد.
کتاب موسیو کمال به روایت زندگی ژروم کمال کورسل، تنها شهید اروپایی دفاع مقدس پرداخته است. این اثر به معرفی شخصیتی میپردازد که در مسیر زندگیاش با موقعیتها و تصمیمهای جالب و تأملبرانگیزی روبهرو میشود. قهرمان این کتاب، مردی مسیحی است که در ادامه به اسلام و سپس به شیعهگری گرایش پیدا میکند.
داستان او از کوچه پس کوچه های پاریس آغاز میشود، جایی که تحت ظلم و شکنجه اعضای سازمان مجاهدین خلق قرار میگیرد. با این حال، این تجربهها هیچگاه نتوانستند او را از ایران دور کنند. سرانجام، به ایران میآید اما با ممانعت نیروهای ایرانی از حضورش در جبهههای جنگ مواجه میشود. تا اینکه خبر میرسد او در عملیات مرصاد حضور داشته و به شهادت رسیده است.
نویسنده با دقت تمام این پازلها را کنار هم چیده تا تصویر روشنتری از این شخصیت برای مخاطب خلق کند؛ شخصیتی که در جوانی به باورهایی میرسد و برای دفاع از آنها هیچ مرزی را نمیشناسد. این کتاب نشان میدهد که اراده و ایمان میتواند مرزهای جغرافیایی و فرهنگی را در هم شکند و فردی را به سوی هدفهای خود هدایت کند.
«ژروم ایمانوئل» معروف به «کمال کورسل» ۹ آوریل ۱۹۶۴ در پاریس از مادری فرانسوی و پدری تونسی چشم به جهان گشود. پدرش با نام محمد از مهاجرین تونسی بود که برای کار به فرانسه آمده و در همانجا ماندگار شده بود. ژروم به تبعیت از مادرش آیین مسیحیت را برگزیده بود. وی در دوران نوجوانی سفری به تونس داشت و در آنجا با اسلام آشنا شد و در سن ۱۷ سالگی به دین مبین اسلام و مذهب اهل تسنن گرایش یافت.
شهید کورسل، مسیر طولانی از پاریس تا مرصاد، از مسیحیت تا تشیع، از زندگی در قلب اروپا تا شهادت در جنگ میان ایران اسلامی و همه دنیای کفر را در هفت سال طی کرد و نامش به عنوان تنها شهید اروپایی دفاع مقدس ثبت شد.
این کتاب داستانی است از زندگی این جوان فرانسوی. او بعد از مسلمان شدن برای تقویت باورهای دینی خود به ایران سفر میکند، در قم درس طلبگی میخواند و در آخرین روزهای جنگ تحمیلی به آرزوی دیرینش میرسد.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«گفت: مادرت برات بمیره! پس تو چرا هیچ زنی دنبال تابوتت نیست قربونت برم؟!» یکدفعه انگار همه ساکت شدند. نفس نمیکشیدیم انگار. به خودمان آمدیم. همهمان مرد بودیم. یک تعدادی سیاه آفریقایی. یک تعدادی با جثههای ریز مالزیایی. چندتایی سرخ و سفیدِ ترک. بقیه هم ایرانی؛ اما همه مَرد. بعد یکی از بین جمعیت در آمد گفت: مادرش مرده خانوم. اگه نمرده بود هم، نمیتونست بیاد بالا سر بچهش. همه کسوکارش فرانسهن. زن زیر لب ذکری گفت و بعد گفت: پس برید اونطرف تا من بیام بهجای مادرش براش گریه کنم.»
کتاب «موسیو کمال» به قلم بهزاد دانشگر با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و در ۲۵۶ صفحه از سوی انتشارات حماسه یاران منتشر شده است.
ایبنا