خراسانرضوی – در سومین جلسه از سلسله نشستهای «وطن در ادبیات کودک و نوجوان» معانی متفاوت وطن با عنوان «قوم» و «قومیت» با «ملت» و «ملیت» مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند.
مهدی فردوسی مشهدی عصر چهارشنبه در سومین جلسه از سلسله نشستهای «وطن در ادبیات کودک و نوجوان» که با هدف شناخت انگاره میهن و وطندوستی در ادبیات کودک و نوجوان، به همت باشگاه دانشافزایی و بهرهوری ادبیات دینی کودک و نوجوان (بادبادک)، در محل حوزه هنری خراسان رضوی برگزار شد، با اشاره به مفاهیم هشتگانهای که در نوبتهای قبلی از آنها یاد شد، به توضیح معنای دیگری از وطن با عنوان «قوم» و «قومیت» پرداخت و با مقایسه آن با معنای دیگر وطن یعنی «ملت» و «ملیت» بیان کرد: گروهی از انسانها که اعضای آن دارای ویژگیهای نژادی، نیایی، اصل و نسبی یکسانند، قوم خوانده میشوند. اقوام، گروههاییاند از یک نیا یا تبار که البته مشترکات فرهنگی نیز دارند و به نسلهای قبلتر نسب میبرند و بنابراین، گروه قومی، جامعهای فرهنگی نیز به شمار میرود.
پیوند مفاهیمِ ملت و ملیت با گروه قومی و قومیت
این پژوهشگر و منتقد ادبیات دینی کودک و نوجوان افزود: مفاهیم ملت و ملیت با مفاهیم گروه قومی و قومیت پیوند دارند، اما در جوامع سیاسی معناهای متفاوتی با یکدیگر تداعی میکنند. مردمی از یک قوم و دارای یک قومیت مشابه، ممکن است در کشورهای مختلف زندگی کنند و بنابراین، ملیتهای متفاوتی با یکدیگر داشته باشند.
فردوسی مشهدی ادامه داد: اقوام بر اثر گرایشهای نژادی و «دیگری» و «دشمن» خواندن او، گاهی با یکدیگر چالش میکنند و میجنگند. کنش اقوام ستیزهگر با یکدیگر معطوف به قلمرو جغرافیایی آنان، «کشورگشایی» یا «دفاع از وطن» خوانده میشود. برخی از افراد در قوم ایرانی در برابر دیگر اقوام، مانند ترکان یا یونانیان یا تورانیان که همه آنها «انیرانی» به شمار میروند، تواناییها و کاردانیهای ویژهای در کشمکش و تقابل با قوم بیگانه داشتند که به آنان، «پهلوان» گفته میشد.
این پژوهشگر ادبیات کودک واژه پهلوان را گرفته شده از واژه فارسی «پرفَوَ» دانست و گفت: «پرفَوَ» نام یکی از تیرههای ایرانی بود و بنابراین، این واژه به انتسابی نژادی، ناظر است. این افراد ویژگیهای اخلاقیای هم داشتند و همین دو ویژگی یعنی نظامی و اخلاقی موجب پدید آمدن دو نوع ادبیات شد که اولی در «اسطورهها و افسانههای پهلوانی» و دومی در «فتوتنامهها» منعکس شده است.
تفسیرهای گوناگون از «وطن»
فردوسی مشهدی پس از برشمردن تلقیها و تفسیرهای گوناگون از «وطن» در متون کلاسیک به دو اقتباس کودک و نوجوان از اسکندرنامه و حمزهنامه پرداخت و ضمن خوانش خلاصه روایت آنها گفت: کتاب «قصه خواندنی شرفنامه» (اسکندرنامه نظامی) نوشته احسان عظیمی با اقتباس از یکی از تحریرهای اسکندرنامه برای نوجوانان بازآفرینی شده است. همچنین کتاب «امیر حمزه صاحبقران و مهتر نسیم عیار» نوشته محمدعلی سپانلو با اقتباس از حمزهنامه دوره صفوی پدید آمده است که تلفیقی از تاریخ و افسانه به شمار میرود.
وی یادآور شد: پهلوانی تنها در متون اساطیری بازتاب نیافته، بلکه ادبیات عامه نیز حامل این روایتها بوده است. او به کتاب «افسانههای پهلوانی ایران» اثر حسن ذوالفقاری اشاره کرد که ۶۰ داستان پهلوانی منثور و منظوم را گردآوری کرده است. این پهلوانان نمایندگان قومی در برابر قوم «دیگری» بودهاند که از قلمروی مادی یا معنوی دفاع میکردهاند یا به قلمروی مادی یا معنوی هجوم میبردهاند.
فردوسی مشهدی در پایان افزود: مفهوم وطن در درازنای تاریخ ادب فارسی پیوسته بازتعریف شده است.