درباره سرسبزی و عنبرآگین بودن هوای اصفهان و پرآبی زایندهرودش بسیار گفتهاند. درختان کهنسال چهارباغ صفوی، سندی زنده از قدمت آبادانی این خاک بودهاند.
درباره سرسبزی و عنبرآگین بودن هوای اصفهان و پرآبی زایندهرودش بسیار گفتهاند. درختان کهنسال چهارباغ صفوی، سندی زنده از قدمت آبادانی این خاک بودهاند.«جووانی فرانچسکو جملی کارری»، جهانگرد ایتالیایی که در مراسم تاجگذاری شاه سلطانحسین صفوی در سال 1105 هجری قمری شرکت کرده و در زمان سلطنت شاهسلیمان نیز در ایران بوده، درباره ورودش به اصفهان اینگونه نوشته است: «از اینجا تا اصفهان، همهجا آبادی و باغ و مزرعه به چشم میخورد. این آبادیها که به منزله ییلاق اصفهاناند، دارای خانههای آباد و استراحتگاههای خوب و باغهایی هستند که به ثروتمندان اصفهان تعلق دارند. پس از طی پانزده کیلومتر راه، حوالی غروب آفتاب، درست یکسال بعد از حرکت از شهر «ردیسینا»ی ایتالیا، به دروازه پایتخت ایران (اصفهان) که از دور به جنگل بیشتر شباهت دارد رسیدیم.»
توصیف سرسبزی اصفهان و رونق کشاورزی در این شهر، در بسیاری دیگر از سفرنامهها نیز به چشم میخورد؛ از جمله در کتاب «اصفهان نصف جهان»، نوشته صادق هدایت که اینگونه آمده است: «همین طور که نزدیک میشدیم، کمکم شهر اصفهان نمایان میشد. سبزهها، درختها، باغ، کشتزار، برج کبوتر، کرتبندی، آبیاری زمین، ماسه دروشده، کشاورزانی که زیر آفتاب پهلوی یکدیگر ایستاده و زمین را زیر و رو میکردند، گلهای خشخاش در اولین وهله، اصفهان شهر فلاحتی درجه اول به نظر میآید که فلاحت در آن از روی قاعده علمی و دقت کامل انجام میگیرد؛ همان طوری که در شهرهای فلاحتی اروپا دیده میشود. شاید اصفهان نمونهای از آبادیهای دوره ساسانیان را نشان میدهد و چنان که در ایران باستان معمول بوده، رعیت اصفهان کشاورزی را وظیفه مقدس خودش می داند.» از تاریخ این توصیف فقط هشتاد سال می گذرد.