قصهگویی یکی از رسوم دلنشین در بلندترین شب سال، شب یلدا است. سنتی که موجب آرامش اهالی خانه میشود و به جمع، صمیمیتی، بیمانند میبخشد. قصهگویی در اصل فعالیتی تخصصی است که بزرگان خانواده با آن، همه اعضا را دور خود جمع میکنند. شاید آنطور که به نظر میرسد، کار سادهای نباشد و هرکسی نتواند مسئولیت قصهگویی را بر عهده بگیرد. تا جایی که گفته میشود تالیف متنِ قصهگو نیاز به تخصص دارد و برای روان بودن و جذابیت آن، نویسندگان از فنهای متعددی استفاده میکنند.
ذهن کسی که قصه را میشنود برای دریافتهای ویژه آمادگی پیدا میکند
محمد میرکیانی در گفتوگو با خبرنگار کتاب ایرنا، با تاکید بر اینکه قصهگویی هنری کاملا بومی، شرقی و ایرانی است، بیان کرد: آغاز قصهگویی از مشرق زمین بوده و بعد به تمدنهای دیگر دنیا گسترش پیدا کرده است، یکی از ویژگیهای قصهگویی علاقهمند کردن مخاطب به مطالعه است. معمولا وقتی قصهای را برای گروه سنی پیش از دبستان تعریف میکنیم، وقتی کودکان قصه را میشنوند دوست دارند خودشان هم قصه را هم بخوانند.
نویسنده کتاب «شبهای شیرین» درباره چرایی علاقه افرادی که قصه را میشوند به خواندن آن از روی کتاب، توضیح داد: وقتی مخاطب قصه را میشنود، نقشی در ذهن او شکل میبندد و بعد به شکل خاطره ثبت میشود. فرد علاقهمند میشود که با مرور ماجراهای قصه و توجه به شخصیتهای قصه به نوعی خاطرات شیرین گذشته خودش را تکرار کند. قصهگویی میتواند راهی برای علاقهمند کردن گروه سنی کودک و نوجوان به کتابخوانی شود.
قصهگویی میتواند راهی برای علاقهمند کردن گروه سنی کودک و نوجوان به کتابخوانی شود
به گفته او ذهن کسی که قصه را میشنود برای دریافتهای ویژه آمادگی پیدا میکند. کودکان و نوجوانان در سنین کودکی و نوجوانی تحت تاثر آموزش رسمی قرار میگیرند، قصهگویی کمک میکند تا علاوه بر آموزش رسمی، به فضاهای دیگر هم علاقه پیدا کنند این به تمرکز آنها کمک میکند و موجب میشود به کتاب و مطالعه توجه کنند.
این منتقد ادبی افزود: در کتاب «شبهای شیرین» به قواعد قصهگویی اشاره کردم هر قصه مقدمه و موخره دارد. در این کتاب ابداعهای ادبی خود را هم نوشتم؛ برای مثال «بالا که رفت برف بود، پایین که اومد آب شد، حالا وقت خواب شد» «گل روی زمینی، خوابهای خوب ببینی».
کلمه سرچشمه تولید فکر و فرهنگ است
میرکیانی با اشاره به اینکه با خواندن و شنیدن قصه، گنجینه واژگانی مخاطب خردسال، کودک و نوجوان پربار میشود، ادامه داد: قدیمیها ارتباط کلامی گستردهای با هم داشتند، زیرا گنجینه واژگان پرباری داشتند و میتوانستند به خوبی صحبت کنند. کلمه سرچشمه تولید فکر و فرهنگ است و اگر واژه نباشد، تولید در فکر و فرهنگ صورت نمیگیرد.
با خواندن و شنیدن قصه، گنجینه واژگانی مخاطب خردسال، کودک و نوجوان پربار میشود
این پژوهشگر با بیان اینکه قصهگویی در ابعاد مختلف فواید متعددی دارد، ادامه داد: قصهگویی بر قصهگو هم تاثیر مثبت میگذارد، زمانی که قصهگو داستانی را برای شنونده تعریف میکند، احساسات و عاطفه خود را هم منتقل میکند؛ البته در قصهگوییِ زنده و چهره به چهره این اتفاق میافتد و تمام وجود شنونده در قصه، نگاه قصهگو و واژگان غرق میشود. بنابراین قصهگو احساس آرامش میکند و به نوعی از فضای زندگی روزمره و لحظات سخت زندگی دور میشود.
نویسنده کتاب «قصه ما مثل شد» افزود: به پدرها ومادرها که در شهرهای بزرگ درگیر مشکلات متعدد هستند، توصیه میکنم هر شب چند دقیقه وقت را برای کودکان و نوجوانان و زمانی را به قصهگویی اختصاص دهند. حتی برای نوجوانان خود با کتابهای متفاوت و مناسب برای گروه سنی نوجوان قصه بگویند. در نتیجه این کار میبینید که چقدر احساس آرامش خواهند کرد و بخش عمدهای از نگرانی و استرس از وجود آنها دور میشود.
کودک به فرد قصهگو علاقهمند میشود
قصههای پیش از خواب، نباید ترس، وحشت و خشونت داشته باشد
به گفته میرکیانی، اینکه شنونده قصه به مطالعه علاقهمند میشود، فقط یکی و البته مهمترین تاثیر آن است. معمولا افرادی که قصه را میشنوند در بزرگسالی دوست دارند آن خاطرات برایشان زنده شود. در روانشناسی به آن «جریان سیال ذهن» میگویند. از جریان سیال ذهن در تئاتر و سینما استفاده میشود، برای مثال فردی در یک سکانس دَرِ خانه را محکم به هم میزند، در سکانس بعدی صدای دری که محکم به هم خورده است، از قصر میآید، آن صدا را که در ذهن شخصیت فیلم احیا شده «جریان سیال ذهن» میگویند.
نویسنده کتاب «دیوی که آدم شد» با بیان اینکه کودک به فرد قصهگو علاقهمند میشود، ادامه داد: در قصه، ماجرای داستان، کوه، جنگل، صدای و نگاه قصهگو در خاطر کودک باقی میماند و موجب علاقه کودک به فرد قصهگو میشود. باید توجه داشت قصههای پیش از خواب، نباید ترس، وحشت و خشونت داشته باشند. قصههای شب غالبا باید فضای طنزی داشته باشد و در پایان به خوشی تمام شود، همچنین نباید موجب نگرانی شود.
نوشتن برای قصهگویی از داستاننویسی دشوارتر است
میرکیانی با تاکید بر اینکه طرح جشنواره قصهگویی را در سال ۷۵ به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پیشنهاد داده است، ادامه داد: نخستین دبیر این جشنواره که در سال ۷۷ برگزار شد، مصطفی رحماندوست بود. در آن دوره دو اجرای من در سطح ملی و بینالمللی جشنواره جایزه دریافت کرد. بعد از آن جشنوارههای مختلف در ایران راه افتاد و شهرداری، آستان قدس رضوی و نهاد کتابخانههای عمومی اقداماتی در حوزه قصهگویی انجام دادند.
نوشتن برای قصهگویی از داستاننویسی دشوارتر است، زیرا باید در آن تکیه کلامها و بازیهای کلامی را بیاورند
این منتقد ادبی با بیان اینکه اکثر کتابهایی که برای قصهگویی منتشر شده، برای قصهخوانی است، ادامه داد: قصهگویی نیاز به متنی دارد که وقتی مخاطب آن را میشنود احساس کند، فردی برای او قصه میگوید نه اینکه قصه را از روی کتاب میخواند. از سال ۶۱ تا ۷۲ به عنوان سردبیر در برنامه رادیویی «ظهر جمعه» کار میکردم، افرادی که به قصههای این برنامه گوش میدادند، همیشه میپرسیدند که فرد قصه را تعریف میکند یا از روی متن میخواند؟ این در حالی است که متن را برای گوینده برای قصهگویی آماده میکردم. همچنین برنامهای با نام «شب به خیر بچهها» را در صداو سیما راهاندازی کردم.
نویسنده کتاب «دایی سهراب» با تاکید بر تخصصی بودن تنظیم متنی که برای قصهگویی تنظیم میشود، گفت: نوشتن برای قصهگویی از داستاننویسی دشوارتر است، زیرا باید در آن تکیه کلامها و بازیهای کلامی را بیاورند. این در حالی است که غالب کتابهایی که در ایران تالیف شده قصهخوانی است و نه قصهگویی.
او درباره کارکرد دیگر قصهگویی توضیح داد: فکر کنید داستانی در کتابخانه است که تعداد زیادی میخواهند آن را بخوانند مسئولان نمیتوانند یک کتاب را به ۵۰ نفر بدهند تا ببرند و اگر بخواهند این کار را بکنند زمان زیادی لازم دارد. به همین دلیل آن ۴۰ یا ۵۰ کودک را جمع میکنند و مربی با روش قصهگویی کتاب را برای همه آنها میخواند.
ایرنا