کمیکاستریپ، یکی از قالبهای روایی تصویری که از اواخر قرن نوزدهم در جهان شکل گرفت، امروز در ایران به یک ژانر جدی برای کودکان و نوجوانان تبدیل شده است. این قالب نه تنها سرگرمکننده است، بلکه زمینهای برای بازتعریف تعامل میان متن و تصویر فراهم کرده و به رشد هنرهای مصور در کشور کمک کرده است.
انتشار کتاب «چهجوری پینما تولید کنیم؟» و تعداد دیگری کتاب پینما از سوی انتشارات سروش، نگاهها را به تحولات کتابهای تصویری و پینماهای ایرانی جلب کرده است؛ جایی که متن و تصویر در کنار هم تجربهای تازه برای مخاطبان کودک، نوجوان و حتی بزرگسال میسازند و مرزهای سنتی ادبیات و هنرهای تجسمی را کمرنگ میکنند.
در سالهای اخیر کتابهای تصویری و پینماها (کمیکاستریپها) در ایران تحولات چشمگیری را تجربه کردهاند؛ تحولی که با رشد هنرهای تجسمی، گسترش تصویرگری، پیشرفت صنعت چاپ و تبادل فرهنگی با جهان سرعت بیشتری گرفته است. امروز تصویر در این آثار تنها مکمل متن نیست، بلکه گاهی روایت را پیش میبرد، سکوتها را پر میکند و لایههای تازهای به داستان میافزاید.
تاریخچه کمیکاستریپ یا پینما در دنیا به حدود سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۹۰۰ میلادی در اروپا و آمریکا بازمیگردد؛ زمانی که داستانها به صورت متوالی در قالب تصویر و حبابهای گفتوگو منتشر شدند و روزنامهها و مجلات مخاطبان گستردهای را جذب کردند. آثار کلاسیکی مانند The Yellow Kid و Little Nemo in Slumberland از نخستین نمونههایی بودند که نه تنها قصهگویی بلکه زبان بصری مستقل را تجربه کردند. این سبک به سرعت به بخش مهمی از فرهنگ کودکان و نوجوانان در جهان تبدیل شد و با ورود به سینما و انیمیشن، دامنه تاثیر خود را گستردهتر کرد.
در ایران، ورود کمیکاستریپ یا پینما به دهههای ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ خورشیدی بازمیگردد، زمانی که آثار ترجمهشده و برخی تلاشهای داخلی در مطبوعات کودک منتشر میشد. این آثار ابتدا محدود به طنز و سرگرمی بودند، اما با گذر زمان و رشد تصویرگری، موضوعات تاریخی، اسطورهای و اخلاقی نیز وارد این ژانر شد. نخستین تجربههای داخلی کمیکاستریپ شامل داستانهای کوتاه مصور در نشریات کودکان مانند کیهان بچهها و سروش نوجوان بود.
این آثار با ترکیب متن کوتاه و تصویر، توانستند زبان بصری ویژهای برای مخاطب ایرانی ایجاد کنند.در سال های ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۸ هم مجله مصور کارتون که بعداً به «هزار قصه» تغییر نام داد، به طور دائمی کمیک منتشر می کرد. در این سال ها و سال های بعد بود که هنرمندان ایرانی کم کم شروع به تولید کمیک های زیبای کاملاً ایرانی کردند و سعی کردند این هنر را در کنار محبوبیتش در خارج از کشور، در ایران هم تاحدی مطرح کنند.
با گذر از دهه ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰، پینما در ایران وارد مرحلهای جدیتر شد. تصویرگران و نویسندگان ایرانی، با الهام از تجربههای بینالمللی، تلاش کردند روایتهای اسطورهای و تاریخی ایران را در قالب صفحات مصور بازآفرینی کنند.
مجموعههایی مانند «ایلیا: تولد یک قهرمان»، «داستان عاشورا»، «پهلوانان و کمیکاستریپ» اثر مریم شریف رضویان و دیگران نمونههایی هستند که هم مخاطب کودک و نوجوان را هدف گرفتهاند و هم لایههای هنری و نمادین در آنها دیده میشود. این آثار نشان میدهند که کمیکاستریپ میتواند فراتر از سرگرمی، به یک ژانر مستقل هنری و روایتی تبدیل شود.
یکی از ویژگیهای شاخص کمیکاستریپ یا پینما، تقسیم روایت میان تصویر و متن است. تصویر میتواند سکوتها، فضاهای خالی و حس و حال شخصیتها را منتقل کند؛ همان چیزی که در کتابهای تصویری مدرن و پینما نیز دیده میشود.
همچنین، بهرهگیری از رنگ، نور، حرکت و ترکیببندی به عنوان ابزار نمادین و استعاری، امکان خلق تجربهای چندلایه برای مخاطب را فراهم میکند. این ویژگیها باعث میشود کمیکاستریپ نه تنها برای کودکان و نوجوانان، بلکه برای خوانندگان بزرگسال هم جذاب باشد و به مطالعه انتقادی تصویر و روایت دعوت کند.
در ایران، توجه به طراحی فیزیکی کتاب نیز در توسعه کمیکاستریپ یا پینما اهمیت یافته است. انتخاب قطع کتاب، نوع کاغذ، صفحهآرایی، و نحوه چینش قابها به تجربه خواندن کمک میکند و این ژانر را به یک محصول هنری قابللمس نزدیکتر میسازد. پژوهشها و کتابهای تخصصی مانند مبانی تصویرسازی کودکان اثر آناهیتا زحمتکش، علاوه بر آموزش تصویرگری، به بررسی تعامل متن و تصویر و بازتعریف جایگاه تصویر در روایت کودک و نوجوان پرداختهاند.
با این حال، مسیر توسعه کمیکاستریپ یا پینما در ایران بدون چالش نیست. محدودیتهای آموزش نظری و نقد تخصصی، بازار سنتی کتاب که غالباً متنمحور است، و هزینههای چاپ و طراحی، از موانع جدی محسوب میشوند.
به همین خاطر تعدادی از نشرهای خوب کشور مانند انتشارات سروش و سوره مهر دست به تولید و انتشار کتاب در زمینه پینما یا کمیک استریپ زدهاند. با این وجود، روندها نشان میدهند که کمیکاستریپ ایرانی در حال بازتعریف خود است و میتواند به عرصهای مستقل و جدی در ادبیات و هنر کودک و نوجوان تبدیل شود.
کارشناسان پیشنهاد میکنند با گسترش مطالعات تطبیقی بینالمللی، تقویت آموزش تصویرگری و روایت بصری، تشویق ناشران به چاپ آثار نوآورانه و توسعه نقد تخصصی، مسیر رشد این ژانر هموار شود.
از این رو انتشار کتابهای آموزشی در این زمینه باید بیشتر مدنظر متولیان صنعت نشر و چاپ در ایران قرار بگیرد. در نهایت، کمیکاستریپ یا پینما نه تنها وسیلهای برای سرگرمی، بلکه ابزاری برای پرورش خلاقیت، تخیل و نگاه انتقادی نسلهای آینده است. از دیدگاه دیگر این هنر پایه تصویری هنرهای دیگری مانند سینما و انیمیشن است که رشد آن میتواند باعث رشد تصویری این هنرها نیز شود.
به لحاظ گستردگی نیز این هنر آنچنان موضوعات زیادی را در برمیگیرد که یقیناً جای کار بیشتری دارد. از زندگی روزمره تا داستانهای فکاهی و آموزنده و حتی پاورقیهای فوتبالی و سریالهای دنبالهدار جنایی همه و همه میتوانند موضوعات پینما یا کمیک استریپ را تشکیل دهند بدین رو سرمایهگذاری برای آموزش و ساخت و تولید پینماها که در خارج از کشور و در ایران از مقاطع سنی کودک و نوجوان آغاز میشود و تا بزرگسالی ادامه مییابد قابل تأمل و برنامهریزی است.