شورای صدور مجوز تولید بهعنوان یکی از شوراهای تخصصی ساترا، مسئول صدور مجوز تولید سریالها و برنامهها برای انتشار در رسانههای صوتوتصویر فراگیر در فضای مجازی است و اعضای حقیقی و حقوقی این شورا بهصورت منظم هر هفته دو بار تشکیل جلسه و طرحهای وصولشده به دبیرخانه را مورد بررسی و کارشناسی قرار میدهند.
در آخرین نشست شورای پروانه تولید سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوتوتصویر فراگیر (ساترا)، محمدرضاشفیعی، تهیهکننده برای تولید سریال «قمارباز» از ساترا مجوز گرفت. با این تهیهکننده که تا امروز ساخت آثار تلویزیونی و سینمایی متنوعی را در کارنامه دارد درباره تسهیلگیری ساترا به گفتگو نشستهایم که میخوانید.
محمدرضا شفیعی در پاسخ به این سؤال که بهتازگی مجوز ساخت سریالتان از سوی ساترا صادر شده، درباره تسهیلگیری ساترا برای سریال قمارباز برایمان بگویید که در این مسیر با چه مسائلی روبهرو بودید به «جامجم» گفت: درخواست پروانه ساخت سریال قمارباز مربوط به دیماه سال گذشته است که درخواست پروانه دادیم مدت زیادی زمان برد تا کسانی که در حوزه محتوا مسئولیت داشتند موقعی این کار را خواندند و نکاتی را به ما گفتند. دیماه سال گذشته تا اوایل مرداد امسال قصه ما در سیستم قبل چرخ میخورد و واقعا متوجه نبودیم از کجا باید پیگیری جدی کنیم و چندینبار از طریق سامانه الماس پیگیری کردیم، ولی کار خیلی جدی پیش نمیرفت.
وی ادامه داد: از اوایل مردادماه سیستم جدید ساترا شروع به کار کرد و طرحهای از قبل مانده که بررسی جدی روی آنها صورت نگرفته و برایشان تصمیمگیری نشده بود، آغاز شد. یکی دو جلسه با دوستان داشتیم که مدیران ساترا و مشاوران محتوایی حضور داشتند. نکتهای که وجود داشت این بود، بسیاری از کارهایی که میتواند در نمایش خانگی اثرگذار و جدی باشد، پشت ترافیک بررسی طرحها میماند و کارها به نتیجه نمیرسید که یا سرمایه گذارانشان را از دست میدادند یا تهیهکننده و کارگردان پشیمان میشدند، زیرا زمان طولانی میشد. در سیستم جدید در یک پروسه دو سه هفتهای کارها بررسی و چندین جلسه برگزار و نظرات رد و بدل میشود. در این سیستم جدید، پروانه کار ما هم صادر شد و درصدد هستیم امسال سریال قمارباز را برای نمایشخانگی تولید کنیم. نکتهای که در سیستم قبل وجود داشت این بود که کارها بلاتکلیف میماند؛ یعنی نه به کارها بله گفته میشد و نه خیر و این خیلی بد بود.
این تهیهکننده در ادامه افزود: شاید یکی از سردرگمیهایی که در حوزه نمایشخانگی و محتواها وجود داشت این بود که گروهها و دفاتر فیلمسازی برای اینکه بگویند محتوایی که به دنبالش هستند چقدر در سیاستهای فرهنگی کشور موثر است سردرگم بودند. معتقدم جریان فرهنگی و فیلمسازی در کشور باید کمکحال سیاستهای فرهنگی باشد و جریان کلی فرهنگی – هنری کشور محور اصلی است که به چارچوبهای خانواده پایبند و به دنبال این است که آثار در جامعه اثرگذار باشد؛ ولی در این سردرگمی ممکن است یک فیلمساز فکر کند چیزی که به دنبالش است یک سوژه بسیار بهروز و جذاب است و بعد که با مشاوران صحبت میکند ممکن است متوجه شود موضوعی است که شاید پیچ بخورد؛ یعنی محتوای فرهنگی که به دنبالش است معکوس خود عمل کند و در تولید محتوایی با عکس خودش مواجه شود. شفیعی توضیح داد: بارها این اتفاق برایم افتاده که بهدنبال یک قصه یا محتوا بودم و بعد متوجه شدم اگر موضوع را در جامعه باز کنم، ممکن است بازخوردهای منفیتری در آن حوزه داشته باشد یا زمانش نرسیده است. ما فیلمساز هستیم و قصه برایمان جذاب است و انتخاب بازیگران را میفهمیم، ولی متخصص همه چیز نیستیم. اگر قرار باشد در حوزه پزشکی، سدسازی و… فیلم بسازیم حتما باید از مشاوران و متخصصان آن مشورت بگیریم و در این حوزهها تحقیقاتمان را کامل کنیم، لذا فیلمساز نباید تصورش این باشد که آنچه را فکر میکند، درست است. در دورههای قبل حداقل در نمایش خانگی این اتفاقها نمیافتاد.
فرصت فرهنگی
وی با اشاره به اینکه نمایش خانگی در کشور نوظهور است و بهدلایل مختلف با اقبال مواجه شده، تاکید کرد: این یک فرصت فرهنگی است و نباید آن را دشمن و معارض خود بدانیم و فیلمسازان برای اینکه حرفهای فرهنگی خود را به مردم بزنند، لازم است این فضاها در جهت این اهداف کشور باشد. هر کشوری یکسری اصول فرهنگی دارد و نمیشود فیلمساز خلاف جهت فرهنگی آن کشور جلو برود. فیلمساز میتواند انتقاد کند، نظراتش را بگوید، اگر در کشور معضلی وجود دارد به آن بپردازد و در آن معضل اعلام هشداری برای مدیران فرهنگی، مردم و کسانی که با آن موضوع درگیرند، داشته باشد، اما نمیتواند خلاف جهت فرهنگی کشورش فیلم و سریال بسازد.
وی توضیح داد: بنابراین باید یک ساختار مشخص و درست داشته باشیم. اول برای این که تکلیف فیلمساز در حوزه محتوا مشخص شود و دوم این که بخشهای فرهنگی کشور در تولید محتوا باید کمکحال باشند؛ معنای کمکحال بودن لزوما این نیست که پول بدهند، معنای بخشی از آن این است که در محتوا کنار کارها قرار بگیرند. یعنی بخش زیادی از وظیفهای که ساترا بهعهده دارد. تجربهای که در گرفتن پروانه داشتم این است که به لحاظ محتوا کنار کار قرار میگیرد و میگوید حالا که میخواهید در مورد این موضوع کار کنید با کارشناس این حوزه مشورت کرده و کارتان را دقیق بسازید. به نظر من ارزشافزوده این از همه چیز حتی گرفتن پروانه برای کسی که میخواهد فیلم بسازد، بیشتر است.
بیان اهداف فرهنگی
شفیعی در پاسخ به این سؤال که سریالهایی که در سالهای اخیر ساختید، خیلی پر مخاطب بوده و چطور جذب ساخت کار برای پلتفرمها شدید، توضیح داد: بهدلایل مختلف، نمایش خانگی در کشور ما با اقبال مواجه است و این دلایل هم قابل اعتناست. در هیچ کشوری پلتفرمها به این اندازه با اقبال مواجه نشدند؛ چه پلتفرمهای بومی و چه خارجی. اینکه در کشور پلتفرمها با اقبال مواجه شدند یک فرصت فرهنگی است و فیلمسازان باید از آن برای بیان اهداف فرهنگی خود استفاده کنند. مدتهاست که تصمیم داشتم این کار را انجام دهم و امیدوارم با سریال «قمارباز» یک اثر متفاوت تولید شود.
جام جم