نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران سالهاست که به نمادی از حضور فرهنگی در فضای شهری ما بدل شده است؛ رویدادی که نهفقط بازتابدهنده تلاش نویسندگان و ناشران بلکه نمایانگر نوعی ارتباط جامعه با دانایی و آموزش است.اما آیا صرف برپایی یک نمایشگاه میتواند نشانگر پویایی فرهنگ کتابخوانی باشد؟
علی بازگشا، سخنگوی سازمان زیباسازی شهرداری تهران در یادداشتی درباره نمایشگاه کتاب اینطور نوشته است: آیا صرف برپایی یک نمایشگاه میتواند نشانگر پویایی فرهنگ کتابخوانی باشد؟ یا ما با خاطرهای محو از گذشته، تنها به آیینی سالانه دل بستهایم؟
در این میان سازمان زیباسازی شهر تهران رویکردی تازه اتخاذ کرده است. برخلاف سالهای گذشته که تبلیغات نمایشگاه کتاب عمدتا در بزرگراهها و معابر اصلی متمرکز بود، امسال تلاش شده تا پیام کتاب به محلهها و کوچههای شهر نیز راه پیدا کند؛ اقدامی که میکوشد کتاب را به زندگی روزمره شهروندان نزدیکتر کند.
امسال همچنین شاهد افزایش ۱۱۰ درصدی در تعداد اکرانهای مرتبط با این رویداد فرهنگی هستیم؛ حرکتی که در راستای مسئولیت اجتماعی و ارتقای فرهنگ عمومی بخشی از سیمای شهری را به کتاب و کتابخوانی اختصاص داده است.
نکته حائز اهمیت نگاه تعاملی شهرداری تهران با نهادهای ملی و دولتی است؛ موضوعی که بارها مورد تأکید شهردار تهران قرار گرفته. شهرداری در این مسیر نهتنها خود را متعهد به توسعه فرهنگی میداند بلکه بر همکاری سازنده با دولت برای پیشبرد اهداف فرهنگی و اجتماعی تأکید کرده است.
این در حالیاست که برخی جریانها، آگاهانه یا ناآگاهانه، در تلاشاند این همکاری را زیر سوال ببرند؛ گویی از همافزایی نهاد شهری و دولت مرکزی نگراناند.
در چنین شرایطی اقدامات فرهنگی شهرداری تهران بهویژه در زمینه ترویج کتاب میتواند نمونهای از همکاری موثر میان نهادهای شهری و ملی باشد.
این حرکتها نشان میدهد که کتاب باید در زندگی مردم حضور داشته باشد نه تنها در مناسبتها و فضاهای رسمی.
از این منظر سازمان زیباسازی شهر تهران با اختصاص بخشی از ظرفیت خود به حمایت از نمایشگاه کتاب کوشیده گامی در جهت آشتی جامعه با کتاب بردارد. اما واقعیت این است که این تلاش بهتنهایی کافی نیست؛ وقتی نهادهای فرهنگی دیگر مانند وزارت ارشاد، خانه کتاب و رسانه ملی همچنان درگیر برنامههای تکراری و کماثر هستند، نمیتوان انتظار شکلگیری موجی فراگیر از کتابخوانی را داشت.
تلخ اما واقعیست که امروز کتاب نه در سبد خرید بسیاری از خانوادهها جایی دارد و نه در اولویت برنامهریزان فرهنگی کشور.
قیمت بالای کتاب، شرایط دشوار اقتصادی و نبود سیاستهای حمایتی مؤثر باعث شدهاند کتاب از کالایی فرهنگی به کالایی لوکس تبدیل شود. حتی اگر هزار بیلبورد در شهر از اهمیت کتاب بگویند، وقتی دسترسی به آن سخت شده باشد، تبلیغ آن نیز اثرگذاری خود را از دست میدهد.
با اینحال نمایشگاه کتاب همچنان پابرجاست؛ نه بهعنوان نشانهای از گسترش کتابخوانی، بلکه به مثابه یادآوری نمادین از اهمیت فراموششده آن. گویی سالی یکبار گرد هم میآییم تا خاطره روزهایی را زنده کنیم که کتاب، جایی در زندگیمان داشت.
اکنون زمان آن رسیده که دیگر نهادهای فرهنگی و شرکای اجتماعی نیز مسوولانهتر وارد میدان شوند. اگر قرار است فرهنگ کتابخوانی جان بگیرد، همه باید سهم خود را ادا کنند؛ با خلاقیت، تعهد و عمل.
کتاب شایسته آن است که نه فقط در نمایشگاه، بلکه در ذهن، خانه و زندگی مردم حضور داشته باشد.