ریتم و ضرباهنگ خوب یکی از ویژگیهای «جوجه تیغی» است که سالها تجربه مستانه مهاجر پشت میز تدوین بسیار به کمک آن آمده است.
مستانه مهاجر که سابقه قابل اعتنایی به عنوان تدوینگر در سینمای ایران دارد، در «جوجه تیغی» که فیلمنامه آن را مصطفی زندی و سجاد پهلوانزاده نوشته اند سراغ موضوعی رفته که پیش از این به آن پرداخته نشده است: حضور یک زن در انتخابات ریاست جمهوری کشور. سوژهای بالقوه جذاب که دست نویسندگان کار را برای خلق شوخیهای متنوع باز گذاشته و کنجکاوی مخاطبان خود را برمی انگیزاند. فیلمنامه «جوجه تیغی» از یک قصه اصلی و یکی دو داستان فرعی تشکیل شده که به یکدیگر گره خورده و به موازات هم پیش میروند. یک سمت ماجرا تصمیم ماهرخ برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری قرار دارد و در طرف دیگر آن مخالفان و موافقین این تصمیم در محدوده خانواده او قرار دارند. از شوهر سیاستمدار بازنشستهاش امیر و پسرش یوسف تا دختر و برادرش جاوید. در طرف دیگر، ماجراهای مربوط به شخصی به نام کامران قرار دارد که جاوید در دستگیر کردن او موفق نبوده و چند صد هزار دلار ناپدید شده را باید برگرداند.
«جوجه تیغی» با عملیات دستگیری کامران آغاز شده که سروشکل کمدی-فانتزی داشته و به خوبی تماشاگرانش را میخنداند. به ویژه رابطه جاوید و زیردستاش که در شکلگیری آن از کلیشههای آشنا و امتحان پس داده استفاده مناسبی شده است. یوسف دیگر شخصیت کلیدی فیلم است که پس از درگیری با رییس دانشکده بابت کلاسهای مختلط دانشکده و مسائلی از این دست، از دانشکده اخراج شده و مخالف پروپاقرص شرکت مادرش در انتخابات ریاست جمهوری میشود!
نقطه عطف اول فیلمنامه هم جایی کلید میخورد که جاوید برای از دست ندادن شغل و فرار از زندان، به یوسف به عنوان نیروی نفوذی احتیاج پیدا میکند. فصل مربوط به تغییرات ظاهری و رفتاری یوسف برای رفتن به موسسه مدلینگ مهتاب، جذابترین بخش فیلم به حساب میآید که شوخیهای بانمکی در آن براساس عنصر تضاد شکل گرفته است. بخش مهمی از نیمه میانی فیلم نیز به همین حضور و تضاد یوسف با مهتاب و دستیارش شهره اختصاص پیدا کرده که تا حدودی ماهرخ و ماجرای کاندیدا شدنش را زیر سایه میبرد. رابطه بین او و امیر همسرش نیز داستان فرعی کمرنگی را تشکیل داده که وجوه فمینیستی کار را پررنگتر میکند.
جاوید شخصیتی کلیدی در «جوجه تیغی» است که بخش زیادی از شوخیهای نوشته شده نیز حول محور او میچرخد. شخصیتی شکل گرفته براساس الگوهای کمدی که اغراق بخشی از آن بوده و در پیشبرد قصه نقش مهمی به عهده دارد. سکانسهای حضور او در مطب روان پزشک، از بهترین فصول فیلم به حساب میآید که هم خوب نوشته و بازی شده و هم کارگردانی حساب شدهای دارد. یوسف هم تیپ-شخصیتی شناخته شده برای تماشاگر است که برای کمک به دایی خود وارد ماجرایی پلیسی-امنیتی شده و در این مسیر از درون متحول میشود. ماهرخ هم تیپ آشنای زنانی است که با تلاش خود وارد عرصه سیاست شده و به عنوان نماینده مجلس در این عرصه حضور دارد و در عین حال از خانواده خود نیز غافل نبوده و نگرانیهای خاص خود را دارد. الباقی شخصیتها بیشتر وجوه تیپیکال داشته و چندان به شخصیت نزدیک نمیشوند که با توجه به ژانر فیلم طبیعی هم به نظر میرسد.
یکی از ویژگیهای آثار تدوینگرهایی که وارد عرصه فیلمسازی میشوند، ریتم و ضرباهنگ آن است که «جوجه تیغی» نیز از این حیث وضعیت خوبی داشته و سالها تجربه مهاجر پشت میز تدوین بسیار به کمک آن آمده است. به ویژه نیمه اول آن که جذاب از کار درآمده و قصه از ریتم نمیافتد. مهاجر در نخستین ساخته سینمایی خود تلاش کرده تا کمدی متفاوتی را ساخته و روانه اکران کند. در این مسیر هم بازیگرانی را انتخاب کرده که بخشی از آنها همچون: هادی کاظمی،حامد کمیلی و هومن برقنورد تجربه کمدی داشته و بر زمان بندی در اجرای شوخیها مسلط هستند. بخش دیگر شامل: پانتهآ پناهی ها و نگار فروزنده و … نیز پا به پای گروه نخست پیش آمده و در اجرای شوخیها موفق عمل کردهاند.
قدس آنلاین