- فرهنگی

ضرورت شناخت نحوه‌ بازنمایی رویداد‌ها در رسانه‌ها

کارشناس سواد رسانه ای ، یکی از تکنیک‌های سواد رسانه ای را آگاهی مخاطب از نحوه بازنمایی رویداد‌ها در رسانه‌ها خواند.

رادیو تبیین در برنامه گفته ناگفته‌ها  آقای هادی البرزی  دکترای ارتباطات و کارشناس سواد رسانه‌ای و فضای مجازی گفتگو کرد.
سوال: در چهارشنبه شب هفته گذشته که آخرین ارتباط ما با شما بود، راجع به سواد رسانه‌ای و معنای آن که دسترسی، تحلیل و ارزیابی هست صحبت کردیم و شما فرمودید که سواد رسانه‌ای سه سطح دارد، آگاهی یافتن نسبت به مسائل، آموزش و تماشای سطح‌های مختلف و تجزیه و تحلیل اطلاعات؛ در ادامه این مباحثی که خیلی هم ارزشمند هستند صحبت‌های شما را بشنویم.

البرزی:در مباحثی که در برنامه داشتیم به سطوح سواد رسانه اشاره کردیم، در سطح پیشرفته سواد رسانه‌ای که ما وارد تجزیه و تحلیل پیام رسانه‌ای می‌شویم یعنی می‌خواهیم به متن، فرامتن و زیرمتن پیام پی ببریم، این جا مرحله‌ای است که مخاطبان ما نیاز به پیدا کردن مهارت دارند یعنی شما می‌بینید که از یک پیام رسانه‌ای در واقع شما یک پیام رسانه‌ای را اگر مثل یک سنگی بدانید که بخشی از آن از آب بیرون است و بخشی از آن زیر آب هست، آن بخشی که زیر آب است می‌تواند زیرمتن پیام باشد و مخاطب هنوز به آن اشراف ندارد، مگر مخاطبی که بتواند پیام را در داخل این کانتکس سیاسی – اجتماعی و فرهنگی پیام معنا کند.شما مثلا اگر مطالب روز را هم اگر نگاه بکنید در مورد موضوعات مختلف می‌بینید که این فهمیدن شرایط سیاسی – اجتماعی و فرهنگی که متن در آن وقوع پیدا کرده، پیام در آن اتفاق افتاده خیلی مهم است و شاید یک عکسی که از یک دیدار مثلا منتشر می‌شود در یک فضای اجتماعی و سیاسی یک معنایی پیدا بکند و در یک شرایط دیگر هم معنای دیگری داشته باشد؛ بنابراین بخش سوم پیام، بخش سوم دانش سواد رسانه‌ای که سطح پیشرفته‌ای هست و به ما قدرت تجزیه و تحلیل پیام‌ها را می‌دهد که بتوانیم ۶ عنصر را تشخیص بدهیم، این که پیام را چه کسی صادر کرده؟ خود پیام چه چیزی هست؟ چه زمانی پیام گفته شده؟ پیام چگونه گفته شده؟ پیام چرا گفته شده؟ و چطور گفته شده؟ این ۶ عنصر پیام‌های ارتباطی یعنی سه تا چه و سه تا که، که مخاطب باید به این‌ها اشراف پیدا بکند خیلی مهم است. در بین این عناصری که در مورد پیام ما باید مطلع بشویم بحث چرایی و چگونگی اهمیت زیادی دارد یعنی این که اگر ما بتوانیم تشخیص بدهیم که این پیام چرا و چگونه به دست ما رسیده و از چه روش‌هایی در آن استفاده شده؟ خیلی برای ما ارزش دارد و ما را می‌تواند به سطوح بالای سواد رسانه‌ای برساند، چون بیشتر اوقات مخاطبان فقط ممکن است به ۴ عنصر چه کسی؟ چه چیزی؟ چه وقت و این‌ها توجه کنند، اما خیلی کمتر بتوانند متوجه چرایی و چگونگی تولید پیام بشوند. اگر کسی بتواند به مرحله‌ی پیشرفت سواد رسانه‌ای برسد و بتواند پیام را تجزیه و تحلیل کند، خودش یک سطح عالی است که کمتر در دام اخبار جعلی می‌افتد.
مثلا ما در تحریریه‌های خبر و تحریریه‌های روزنامه‌ها سردبیرانی داریم، دبیران خبر با تجربه‌ای داریم که می‌توانند لایه‌های مختلف پیام را تحلیل کنند، مثلا شما وقتی که یک خبر را به ایشان می‌دهید می‌توانند به شما بگویند که آیا این خبر درست است یا تحلیل درستی از آن پیام را به شما ارائه بدهند؛ بنابراین من می‌خواهم امشب به شنوندگان عزیز بگویم که وقتی یک پیامی دست شما می‌رسد حتما این ۶ عنصر پیام را که ۶ تا سوال است از خودمان بپرسیم، این پیام را چه کسی به ما داده؟ یا از چه منبعی صادرشده؟ در واقع این پیام چه زمانی صادر شده؟ خود پیام چه چیزی هست؟ آیا پیام صوتی است؟ تصویری و یا مکتوب هست؟ و در واقع همه این عناصر را که کنار هم می‌گذاریم، آن وقت ما به دانش خوبی در حوزه‌ی سواد رسانه‌ای می‌توانیم دست پیدا کنیم که خیلی می‌تواند ما را کمک کند.
بیشتر اوقات ما موقعی دچار ابهام می‌شویم که به چرایی و چگونگی پیام‌ها نمی‌رسیم. اینجاست که تفسیر و تحلیل به کمک ما می‌آید، یعنی شما می‌بینید که در انواع پیام‌های رسانه‌ای که ما با آن‌ها روبرو هستیم، وقتی که از یک پیام رسانه‌ای مطلع نمی‌شویم، می‌آییم از تحلیل‌ها و تفسیر‌ها استفاده می‌کنیم و نقش تعلیم گران خیلی می‌تواند به ما کمک کننده باشد؛ بنابراین در حوزه سواد رسانه‌ای آن بحث تجزیه و تحلیل پیام‌های رسانه‌ای خیلی مهم است که ما آن سه زیرمتن و فرامتن و متن را ما می‌توانیم با آن تشخیص بدهیم.
سوال: یک مسئله‌ی خیلی مهم است در مورد تجزیه و تحلیل پیام‌ها که چه کسی و چگونه این پیام‌ها را تجزیه و تحلیل کند، اگر به اشتباه این پیام‌ها تجزیه و تحلیل بشوند آثار منفی دارند به جای آثار مثبت داشتن، درست است؟
البرزی: بله، قطعا همین طور است. برخی از این سوال‌ها را ما در مورد یک پیام راحت‌تر می‌توانیم جواب بدهیم، مثلا فکر کنید که یک عکسی به شما رسیده که می‌خواهید به چه وقتی آن پی ببرید و این که شب هست؟ روز هست؟ چه ساعتی است؟ این‌ها می‌تواند کمک کننده باشد. مثلا رسانه‌های بیگانه یک خبر منتشر کردند که در ساعت مثلا هشت صبح یک اتفاقی در یک جایی افتاده، شما می‌خواهید پی ببرید در آن می‌گردید، آن نشانه‌های زمان را پیدا بکنید که آیا این اتفاق در ظهر افتاده؟ در شب افتاده؟ یعنی در آن پیام از تاریکی عکس، از سایر شاخص‌های عکس می‌توانید پی ببرید که آیا آن هشت صبح درست است یا نیست؟ در واقع زمان را می‌توانید شاید خیلی راحت‌تر به دست بیاورید، یا این که این پیام را چه کسی گفته؟ آیا این منبع، منبع مستندی هست؟ یعنی پیدا کردن برخی از این سوالات راحت است، اما چرایی و چگونگی پیام یک مقدار مهارت می‌خواهد کسی را می‌خواهد که سال‌ها تجربه داشته باشد، بنابراین رسانه‌ها می‌توانند مخاطب را کمک کنند در حوزه‌های مختلف و به ایشان بگویند که چگونه به موضوعات مختلف در آن تجزیه و تحلیل کمک شان کنند و مخاطب را به جایی برسانند که با یک کمک بتواند تشخیص بدهد که آیا آن پیامی که به دستش رسیده بوده درست بوده یا نادرست.
این جا سرعت رسانه‌ها می‌تواند مخاطب را کمک کند، اما مخاطب هم در موقعی که چرایی و چگونگی را خوب دریافت نمی‌کند باید به رسانه‌های معتبر مراجعه کند، ببیند رسانه‌های دیگر راجع به این موضوع چه گفتند و آن رسانه‌ها هم می‌توانند به عنوان منابع موثق به مخاطب کمک کنند.
یک بار من در بحث هایمان گفتم، گفتم حداقل اگر ما یک خبر را می‌بینیم لازم است که در سه تا منبع موثق آن‌ها چک کنیم، سه تا سایت معتبر، سه تا خبرگزاری معتبر راجع به آن مطلب سخن گفته باشند.
سوال: یک نکته را راجع به سرخط خبر‌ها گفتید، گفتید که اگر مخاطبان به سرخط رسانه‌های معاند نگاه بکنند، می‌توانند بفهمند که دستاورد‌ها چیست و کجا سانسور شده؟ کجا سکوت بی دلیل کردند؟ این‌ها هم خیلی می‌تواند موثر باشد برای تجزیه و تحلیل مخاطب.
البرزی: دقیقا همین طور است، شما وقتی که رسانه‌های معاند را پیگیری می‌کنید مثلا می‌بینید یک دستاورد یا خبر روزی امروز اتفاق افتاده، اما هیچ اشاره‌ای در رسانه‌ها به این موضوع نشده، مثلا بار‌ها ما موشک آزمایش کردیم همان موشک فتاح که چند روز پیش در کشور ما آزمایش شد رسانه‌های معاند نسبت به این از تاکتیک سکوت استفاده کرده بودند و هیچگونه این را بازتاب نداده بودند؛ بار‌ها این اتفاق افتاده در مورد دستاورد‌های هسته‌ای و فناوری‌هایی که در کشور ما اتفاق می‌افتد می‌بینیم که این رسانه‌ها سکوت می‌کنند یا نکته‌ای را بیان نمی‌کنند و در مورد این دستاورد‌ها هیچ مطلبی را نمی‌روند و یا به طور قطره چکانی به موضوع می‌پردازند، یکی از تاکتیک‌هایی که ما الان می‌توانیم به آن پی ببریم مقایسه نحوه‌ی بازنمایی رویداد‌ها در رسانه‌های معاند است، یعنی شنوندگان عزیز وقتی که یک مطلبی را می‌بینند و انتظار دارند که رسانه‌ها به آن بپردازند وقتی که با سکوت رسانه‌ها مواجه می‌شوند، این به آن‌ها کمک می‌کند که نحوه‌ی بازنمایی رویداد‌ها را در رسانه‌های بیگانه به آن پی ببرند، ببینند کجا‌ها این‌ها سکوت می‌کنند؟ کجا‌ها موضوعات را بازتاب نمی‌دهند؟ و بعد می‌توانند وارد لایه‌های بعدی بشوند، فهمیدن سانسور خیلی راحت است، اما تشخیص ساید تاکتیک‌ها یک مقدار سخت‌تر است که این‌ها هم رفته رفته که مهارت ما اضافه شد می‌توانیم این تکنیک‌ها را تشخیص بدهیم. من شب‌های آینده می‌توانم بعضی از این تکنیک‌های پوشش خبری را با همدیگر مقایسه کنیم که شنوندگان با آن‌ها آشنا بشوند.

کارشناس سواد رسانه ای ، یکی از تکنیک‌های سواد رسانه ای را آگاهی مخاطب از نحوه بازنمایی رویداد‌ها در رسانه‌ها خواند.

 

 رادیو تبیین در برنامه گفته ناگفته‌ها  آقای هادی البرزی  دکترای ارتباطات و کارشناس سواد رسانه‌ای و فضای مجازی گفتگو کرد.
سوال: در چهارشنبه شب هفته گذشته که آخرین ارتباط ما با شما بود، راجع به سواد رسانه‌ای و معنای آن که دسترسی، تحلیل و ارزیابی هست صحبت کردیم و شما فرمودید که سواد رسانه‌ای سه سطح دارد، آگاهی یافتن نسبت به مسائل، آموزش و تماشای سطح‌های مختلف و تجزیه و تحلیل اطلاعات؛ در ادامه این مباحثی که خیلی هم ارزشمند هستند صحبت‌های شما را بشنویم.

البرزی:در مباحثی که در برنامه داشتیم به سطوح سواد رسانه اشاره کردیم، در سطح پیشرفته سواد رسانه‌ای که ما وارد تجزیه و تحلیل پیام رسانه‌ای می‌شویم یعنی می‌خواهیم به متن، فرامتن و زیرمتن پیام پی ببریم، این جا مرحله‌ای است که مخاطبان ما نیاز به پیدا کردن مهارت دارند یعنی شما می‌بینید که از یک پیام رسانه‌ای در واقع شما یک پیام رسانه‌ای را اگر مثل یک سنگی بدانید که بخشی از آن از آب بیرون است و بخشی از آن زیر آب هست، آن بخشی که زیر آب است می‌تواند زیرمتن پیام باشد و مخاطب هنوز به آن اشراف ندارد، مگر مخاطبی که بتواند پیام را در داخل این کانتکس سیاسی – اجتماعی و فرهنگی پیام معنا کند.شما مثلا اگر مطالب روز را هم اگر نگاه بکنید در مورد موضوعات مختلف می‌بینید که این فهمیدن شرایط سیاسی – اجتماعی و فرهنگی که متن در آن وقوع پیدا کرده، پیام در آن اتفاق افتاده خیلی مهم است و شاید یک عکسی که از یک دیدار مثلا منتشر می‌شود در یک فضای اجتماعی و سیاسی یک معنایی پیدا بکند و در یک شرایط دیگر هم معنای دیگری داشته باشد؛ بنابراین بخش سوم پیام، بخش سوم دانش سواد رسانه‌ای که سطح پیشرفته‌ای هست و به ما قدرت تجزیه و تحلیل پیام‌ها را می‌دهد که بتوانیم ۶ عنصر را تشخیص بدهیم، این که پیام را چه کسی صادر کرده؟ خود پیام چه چیزی هست؟ چه زمانی پیام گفته شده؟ پیام چگونه گفته شده؟ پیام چرا گفته شده؟ و چطور گفته شده؟ این ۶ عنصر پیام‌های ارتباطی یعنی سه تا چه و سه تا که، که مخاطب باید به این‌ها اشراف پیدا بکند خیلی مهم است. در بین این عناصری که در مورد پیام ما باید مطلع بشویم بحث چرایی و چگونگی اهمیت زیادی دارد یعنی این که اگر ما بتوانیم تشخیص بدهیم که این پیام چرا و چگونه به دست ما رسیده و از چه روش‌هایی در آن استفاده شده؟ خیلی برای ما ارزش دارد و ما را می‌تواند به سطوح بالای سواد رسانه‌ای برساند، چون بیشتر اوقات مخاطبان فقط ممکن است به ۴ عنصر چه کسی؟ چه چیزی؟ چه وقت و این‌ها توجه کنند، اما خیلی کمتر بتوانند متوجه چرایی و چگونگی تولید پیام بشوند. اگر کسی بتواند به مرحله‌ی پیشرفت سواد رسانه‌ای برسد و بتواند پیام را تجزیه و تحلیل کند، خودش یک سطح عالی است که کمتر در دام اخبار جعلی می‌افتد.
مثلا ما در تحریریه‌های خبر و تحریریه‌های روزنامه‌ها سردبیرانی داریم، دبیران خبر با تجربه‌ای داریم که می‌توانند لایه‌های مختلف پیام را تحلیل کنند، مثلا شما وقتی که یک خبر را به ایشان می‌دهید می‌توانند به شما بگویند که آیا این خبر درست است یا تحلیل درستی از آن پیام را به شما ارائه بدهند؛ بنابراین من می‌خواهم امشب به شنوندگان عزیز بگویم که وقتی یک پیامی دست شما می‌رسد حتما این ۶ عنصر پیام را که ۶ تا سوال است از خودمان بپرسیم، این پیام را چه کسی به ما داده؟ یا از چه منبعی صادرشده؟ در واقع این پیام چه زمانی صادر شده؟ خود پیام چه چیزی هست؟ آیا پیام صوتی است؟ تصویری و یا مکتوب هست؟ و در واقع همه این عناصر را که کنار هم می‌گذاریم، آن وقت ما به دانش خوبی در حوزه‌ی سواد رسانه‌ای می‌توانیم دست پیدا کنیم که خیلی می‌تواند ما را کمک کند.
بیشتر اوقات ما موقعی دچار ابهام می‌شویم که به چرایی و چگونگی پیام‌ها نمی‌رسیم. اینجاست که تفسیر و تحلیل به کمک ما می‌آید، یعنی شما می‌بینید که در انواع پیام‌های رسانه‌ای که ما با آن‌ها روبرو هستیم، وقتی که از یک پیام رسانه‌ای مطلع نمی‌شویم، می‌آییم از تحلیل‌ها و تفسیر‌ها استفاده می‌کنیم و نقش تعلیم گران خیلی می‌تواند به ما کمک کننده باشد؛ بنابراین در حوزه سواد رسانه‌ای آن بحث تجزیه و تحلیل پیام‌های رسانه‌ای خیلی مهم است که ما آن سه زیرمتن و فرامتن و متن را ما می‌توانیم با آن تشخیص بدهیم.
سوال: یک مسئله‌ی خیلی مهم است در مورد تجزیه و تحلیل پیام‌ها که چه کسی و چگونه این پیام‌ها را تجزیه و تحلیل کند، اگر به اشتباه این پیام‌ها تجزیه و تحلیل بشوند آثار منفی دارند به جای آثار مثبت داشتن، درست است؟
البرزی: بله، قطعا همین طور است. برخی از این سوال‌ها را ما در مورد یک پیام راحت‌تر می‌توانیم جواب بدهیم، مثلا فکر کنید که یک عکسی به شما رسیده که می‌خواهید به چه وقتی آن پی ببرید و این که شب هست؟ روز هست؟ چه ساعتی است؟ این‌ها می‌تواند کمک کننده باشد. مثلا رسانه‌های بیگانه یک خبر منتشر کردند که در ساعت مثلا هشت صبح یک اتفاقی در یک جایی افتاده، شما می‌خواهید پی ببرید در آن می‌گردید، آن نشانه‌های زمان را پیدا بکنید که آیا این اتفاق در ظهر افتاده؟ در شب افتاده؟ یعنی در آن پیام از تاریکی عکس، از سایر شاخص‌های عکس می‌توانید پی ببرید که آیا آن هشت صبح درست است یا نیست؟ در واقع زمان را می‌توانید شاید خیلی راحت‌تر به دست بیاورید، یا این که این پیام را چه کسی گفته؟ آیا این منبع، منبع مستندی هست؟ یعنی پیدا کردن برخی از این سوالات راحت است، اما چرایی و چگونگی پیام یک مقدار مهارت می‌خواهد کسی را می‌خواهد که سال‌ها تجربه داشته باشد، بنابراین رسانه‌ها می‌توانند مخاطب را کمک کنند در حوزه‌های مختلف و به ایشان بگویند که چگونه به موضوعات مختلف در آن تجزیه و تحلیل کمک شان کنند و مخاطب را به جایی برسانند که با یک کمک بتواند تشخیص بدهد که آیا آن پیامی که به دستش رسیده بوده درست بوده یا نادرست.
این جا سرعت رسانه‌ها می‌تواند مخاطب را کمک کند، اما مخاطب هم در موقعی که چرایی و چگونگی را خوب دریافت نمی‌کند باید به رسانه‌های معتبر مراجعه کند، ببیند رسانه‌های دیگر راجع به این موضوع چه گفتند و آن رسانه‌ها هم می‌توانند به عنوان منابع موثق به مخاطب کمک کنند.
یک بار من در بحث هایمان گفتم، گفتم حداقل اگر ما یک خبر را می‌بینیم لازم است که در سه تا منبع موثق آن‌ها چک کنیم، سه تا سایت معتبر، سه تا خبرگزاری معتبر راجع به آن مطلب سخن گفته باشند.
سوال: یک نکته را راجع به سرخط خبر‌ها گفتید، گفتید که اگر مخاطبان به سرخط رسانه‌های معاند نگاه بکنند، می‌توانند بفهمند که دستاورد‌ها چیست و کجا سانسور شده؟ کجا سکوت بی دلیل کردند؟ این‌ها هم خیلی می‌تواند موثر باشد برای تجزیه و تحلیل مخاطب.
البرزی: دقیقا همین طور است، شما وقتی که رسانه‌های معاند را پیگیری می‌کنید مثلا می‌بینید یک دستاورد یا خبر روزی امروز اتفاق افتاده، اما هیچ اشاره‌ای در رسانه‌ها به این موضوع نشده، مثلا بار‌ها ما موشک آزمایش کردیم همان موشک فتاح که چند روز پیش در کشور ما آزمایش شد رسانه‌های معاند نسبت به این از تاکتیک سکوت استفاده کرده بودند و هیچگونه این را بازتاب نداده بودند؛ بار‌ها این اتفاق افتاده در مورد دستاورد‌های هسته‌ای و فناوری‌هایی که در کشور ما اتفاق می‌افتد می‌بینیم که این رسانه‌ها سکوت می‌کنند یا نکته‌ای را بیان نمی‌کنند و در مورد این دستاورد‌ها هیچ مطلبی را نمی‌روند و یا به طور قطره چکانی به موضوع می‌پردازند، یکی از تاکتیک‌هایی که ما الان می‌توانیم به آن پی ببریم مقایسه نحوه‌ی بازنمایی رویداد‌ها در رسانه‌های معاند است، یعنی شنوندگان عزیز وقتی که یک مطلبی را می‌بینند و انتظار دارند که رسانه‌ها به آن بپردازند وقتی که با سکوت رسانه‌ها مواجه می‌شوند، این به آن‌ها کمک می‌کند که نحوه‌ی بازنمایی رویداد‌ها را در رسانه‌های بیگانه به آن پی ببرند، ببینند کجا‌ها این‌ها سکوت می‌کنند؟ کجا‌ها موضوعات را بازتاب نمی‌دهند؟ و بعد می‌توانند وارد لایه‌های بعدی بشوند، فهمیدن سانسور خیلی راحت است، اما تشخیص ساید تاکتیک‌ها یک مقدار سخت‌تر است که این‌ها هم رفته رفته که مهارت ما اضافه شد می‌توانیم این تکنیک‌ها را تشخیص بدهیم. من شب‌های آینده می‌توانم بعضی از این تکنیک‌های پوشش خبری را با همدیگر مقایسه کنیم که شنوندگان با آن‌ها آشنا بشوند.

صداو سیما

دیدگاهتان را بنویسید