خداحافظی یورگن کلوپ از هواداران لیورپول هرگز اتفاق سادهای نخواهد بود.
عمولی ترین چهرههای خاص فوتبال بوده و هیچ شکی وجود ندارد و مرد محبوب آنفیلد حالا با کولهباری از جامها و افتخارات زیادی که در لیورپول به جا گذاشت، امروز برای آخرین بار جایی در نزدیکی خط سفید رنگ و طولی ورزشگاه خاطرهانگیز لیورپول تیمش را همراهی خواهد کرد.
۸ سال همراه با بهترین چهرههای دنیا رقابت کرد و در شطرنجی که یک سمتش گواردیولا مینشست، بهترین نمایش ممکن را ارائه داد و حتی قصه خداحافظی او میتوانست بسیار خاصتر باشد؛ درست از زمان انتشار خبر خداحافظی او، تیمش هر کاری کرد تا بتواند این فصل تلخ را با کسب یک جام دیگر شیرین کند اما قصه کلوپ و اهالی قرمزپوش بندر مرسی ساید، عمیقتر از قصهای است که در گروی جامهای فلزی باشد.
وقتی به لیورپول آمد، اینجا هیچکس تنها قدم نمیزد چرا که لحظهای تنها بودن، با بارش تفکرات وحشتناک صحنه لیز خوردن جرارد مقابل دمبابا همراه میشود و کلوپ همان زمان که اولین قدمش را برداشت تا از هواپیما پیاده شود و به سمت این باشگاه برود، از غم نهفته در دل هواداران این تیم که با لبخند در گوشهای از دلشان مخفی شد، آگاه بود.
او از جایی آمده بود که معنای هوادار را میدانست. او متولد محله کروکودیل لیورپول نبود و در زمان تولدش، آلمان با دیواری در مرکز برلین به دو قسمت تقسیم شده بود اما مردی که در وستفالن دیوار زرد دورتموندیها را دیده بود، میدانست که نفوذ به قلب کوپهای جایگاه جنوب غربی به مراتب سختتر از تخریب دیوار برلین خواهد بود.
امروز که او قصد خداحافظی آنها دارد، بدون شک آنها دو خواسته خواهند داشت؛ خواسته اول آنها توقف زمان در همین نقطه است و دیگری معاشرتی یک ساعته با مرد آلمانی نیمکتشان تا با توجه به میزان محبوبیت و علاقهشان او را برای ادامه حضورش در آنفیلد مجاب کنند.
هیچوقت تنها قدم نخواهیم زد، هیچوقت!
جذب یورگن کلوپ یک کودتا در انگلیس بود. لیورپول در سال ۲۰۱۵ هیچ شباهتی با تیم امروز نداشت. او مشخصا قرار بود تیمش را تغییر دهد و از همان لحظهای که وارد آنفیلد شد، با به زبان آوردن عنوان یک آقای معمولی، نشان داد که قصد دارد خاصترین خاطرات آنها را نویسندگی کند.
این همان شروع یک فیلم درام است…
چهاردهمین بازی دوران سلطنت کلوپ و هشتمین بازی آنها در لیگ برتر، یک اتفاق زشت بود. لیورپول به لطف گل تساوی دیووک اوریگی در دقیقه 95، توانست برابر وست بروم کامبک بزند و نتیجه را 2-2 کند. عجیب بود و هیچکس از تیمی که 5 لیگ قهرمانان اروپا را برده بود، انتظار نداشت که از کسب یک امتیاز مقابل وست بروم، اینگونه خوشحالی کند اما کلوپ تمام تیمش را به صف کرد، دست به دست یکدیگر آرام آرام به سمت جایگاه هواداران قدم زدند تا جشن بگیرند. این اتفاق با تمسخر هواداران تیمهای رقیب همراه شد اما بدون شک، اکنون هیچکس جرات مسخره کردن آنها را ندارد.
این مدال رنگش قطعا تغییر خواهد کرد
دل شکستگی بخشی جدانشدنی از قصه پرفراز و نشیب یورگن کلوپ در لیورپول است. لیورپول در مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا، منچسترسیتی را در مجموع با نتیجه 5 بر یک شکست داد و یک پیروزی دراماتیک را در دوئل با گواردیولا جشن گرفت و در ادامه آاس رم هم مقابل با سناریویی دراماتیکوار، سلاخی شد. فینال مقابل رئال مادرید در کیف برگزار میشد و شاگردان کلوپ خیالشان از همه چیز راحت بود به غیر از مردی که درون دروازه ایستاده بود. این ترس برای دلهره داشتن کافی بود تا اینکه سرخیو راموس با خطایی که بر روی صلاح مرتکب شد، ضربهای دیگر به پیکره ترکیب آنها زد. نتیجه در ذهنتان است. کاریوس با واکنشهای عجیب خودش قفل دروازه را برای ستاره رئال مادرید باز کرد تا شاگردان زیزو در خاک کیف، سومین قهرمانی متوالی خودشان را جشن بگیرند و کلوپ با قبول دو شکست در فینالهای لیگ قهرمانان اروپا، هیچوقت نسبت به آینده نترسید. آنها ناامید بودند ولی کلوپ در مسیر بازگشت به خانه به وضوح از تغییر رنگهای نوار جام لیگ قهرمانان صحبت میکرد!
گاهی جوان ز حادثهای پیر میشود
شکستی دیگر برای لیورپول اما مگر میشود در مرور خاطرات کلوپ و آنفیلدیها، رقیب آبی آسمانی پوش آنها را فراموش کرد؟ رقیبی که هر هفته و هر روز باعث دگرگون شدن چهره کلوپ میشد و برای این موضوع کافی است که چهره کلوپ را در طی این 8 سال بررسی کنید. مرد جوان آلمانی، روز به روز در انگلیس تحت فشار سنگین این لیگ و رقابت جانانه با سیتیزنها پیرتر شد و مردی که با موهای قهوهای روشنش در مراسم معارفه حضور پیدا کرد، این روزها موهای سفید و ریش جو گندمیاش تصویری است که قابهای تلویزیونی قرار است شکار کنند. فاصله 11 میلی متری در فصل 2018/19، طلسم قهرمان شندن لیورپول را علیرغم کسب 97 امتیاز در طول فصل، سی ساله کرد ولی این پایان قصه کلوپ نبود.
اینجا آنفیلد است!
لیونل مسی فوق ستاره آرژانتینی جهان با اینکه قهرمان جام جهانی شد و خاطرات تلخ گذشته را با تکمیل کردن کلکسیون افتخاراتش فراموش کرده اما قطعا شب دراماتیکی که شاگردان کلوپ در نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا خلق کردند، چیزی نیست که با قهرمانی در کوپا امریکا یا جام جهانی فراموش شود. کامبک معجزهآسای شاگردان کلوپ آن هم با تیمی نصف و نیمه، همان چیزی بود که در تاکتیکهای سرمربیان و تکنیکهای فوق ستارهها قرار نبود، پیدایش کند و برای ریشهیابی آن کامبک فوقالعاده فقط و فقط باید به رختکن لیورپول رجوع کنید تا پشت در رختکن آنها، به صحبتهای یورگن کلوپ گوش داد.
جشن در هیاهوی سکوت پرشورترین نقطه جهان
تلخ است. خیلی تلخ؛ طلسم سی ساله قهرمانی در لیگ جزیره شکسته شد اما هیچکس در آنفیلد جز بازیکنان و کادرفنی این تیم حضور نداشت که همراه با یورگن کلوپ در این ورزشگاه شعار You’ll Never Walk Alone سر دهد و مرد آلمانی تنها میتوانست به احترام هواداران خاص این تیم، روبهروی سکوی خالی آنها سر تعظیم فرود بیاورد. تیم او در طی 13 ماه، در لیگ برتر، لیگ قهرمانان اروپا، جام باشگاههای جهان و سوپرجام یوفا قهرمان شده بود و افسوس که برخی از این جامها در سکوت مرگبار جایگاههای پرشور آنفیلد به دست آمد.
در شکست هم قهرمان باشید!
او از شاگردانش میخواست اگر قرار به شکست است، با بهترین نمایش ممکن شکست بخورند. شاید کسی درباره نایب قهرمانها یا شکست خوردهها هیچوقت صحبت نکند اما حداقل خودشان خیالشان راحت است که در ماجراجویی پرپیچ و خمشان، تمام توانشان را به کار گرفتند. درست در آخرین هفتههای لیگ جزیره بود که سهمیه اروپایی در آستانه از دست رفتن بود که او به آلیسون اشاره کرد تا در بازی مقابل وست بروم به محوطه جریمه آنها برود. ارسال، ضربه سر از دروازهبان برزیلی و این شروعی برای تغییر سناریو پایان فصل بود. آنها از کلوپ، هنر جنگیدن در زندگی را آموختند که قطعا هیچکس در این کره خاکی نمیتوانست این درس را به خوبی او به آنها بیاموزد.
خوب گوش کنید، صدای خنده انگلیسیهاست!
تحقیر، تحقیر و تحقیر! شیاطین سرخ مقابل تیم کلوپ به زنجیر کشیده شده بودند و هیچ راهی برای فرار از مجازات نداشتند. شکست 7 بر صفر، یعنی سنگینترین باخت به رقیب قدیمی. شکست 5 بر صفر در الدترافورد یعنی هواداران تیمی که به افتخار آفرینی عادت دارند مقابل چهره درهم فرگوسن، آرام آرام به سمت درهای خروجی قدم بردارند. تمام این نتایج به واسطه تیم بیرحم کلوپ به دست آمد. تمامی تیمهای این لیگ از رفتن کلوپ نفسی راحت خواهند کشید. سیتیزنها از رفتن یک رقیب جنگجو خوشحال هستند، توپچیها از خداحافظی رهبر آلمانی ارکستر آنفیلد لبخند میزنند و یونایتدیها از رفتن کسی که رسالتش ثبت سنگینترین شکست آنها بود، قهقهه خواهند زد.
در پایان باید نقل و قولهای خاص او را مرور کنیم:
اولین کنفرانس مطبوعاتی – سال 2015
از ایجنتم وقتی شنیدم که لیورپول به قرارداد با من علاقه دارد، احساس عجیبی داشتم. درست به مانند روزی که با همسرم آشنا شدم، با خودم گفتم: اوه خدای من. با او حتما ازدواج خواهم کرد چون این هدیهای مستقیم از سمت تو است.
شبی که سیتی را در آنفیلد شکست دادند – آوریل 2018:
به گوگل یا ویکی پدیا اگر دسترسی دارید، تعلل نکنید. هر چه زودتر «شبهای رویایی» را سرچ کنید و اگر جوابتان آنفیلد نبود، حتما به مسئولان آن اعلام کنید تا این را تغییر دهند.
کامبک برابر بارسلونا – می 2019:
به پسرها گفتم: فکر میکنم غیرممکن است اما چون شماها را داریم یعنی برای 90 دقیقه دیگر شانس داریم. ما به شانسمان ایمان داشتیم و نمیدانم آنها چگونه این کار را کردند. آنها باورنکردنی هستند، باورنکردنی!
انتشار خبر خداحافظی از آنفیلد – ژانویه 2024:
نمیدانم چگونه میتوانم بگویم. الان مشکلی ندارم چون بدیهی است که باید این خبر را روزی اعلام کنم اما اکنون زمان مناسبی برای خداحافظی است چون میدانم با گذر زمان، هر بار که امتحانش کنم، نمیتوانم.