- فرهنگی

لحظات هفده‌گانه بهاران، یک اثر زیبای روسی

این روزها که اخبار و حوادث جهان را خبرهای مربوط به کشمکش روسیه و غرب تشکیل می‌دهد، کتاب لحظات هفده‌گانه بهاران این اثر زیبای جاسوسی روسی خواندنی و تامل‌برانگیز است.

«لحظات هفده‌گانه بهاران» روایت تلاش اشتیرلیتز جاسوس روسی  در زمان جنگ جهانی دوم است که برای اطلاع از کم‌و‌کیف توافق احتمالی متفقین در پایان جنگ دوم با نازی‌ها از سرویس‌های اطلاعاتی آلمان جاسوسی می‌کند و البته هم‌زمان برای نجات در دام‌‌افتادگان نازی‌ها نیز در تکاپویی ستودنی است.
«ابتدا که اشتیرلیتز چهچهه بلبل را در باغ شنید، باور نکرد. هوا سرد و نیلگون غرق در سکون و آرامش بهاری بود و به ظرف شیشه‌ای ظریفی می‌ماند که در آب راکد آن ماهی‌های کوچک و بی‌حرکت نفس می‌کشیدند، ولی سطح زمین را هنوز قشر فشرده‌ای از برف پوشانده بود و از آن کبودی مات و رنگ‌پریده‌ای که همیشه از درون برف پوک بهاری، پیش از آب‌شدن شبانه متشعشع می‌شود، اثری نبود.محیط پارک بوی ماهی تازه یخ‌زده می‌داد. ولی بلبل از ته دل چهچهه می‌زد و نغمه می‌سرود، نغمه‌ای سرد و جانگداز و در آن پارک خاموش و سیاه، غریب و بی‌نوا. خورشید ناپدید شد و تنه‌های سیاه درخت‌های پارک با سایه‌های صاف و کبود بر سطح برف سفید نقش بست. اشتیرلیتز فکر کرد: بلبل بیچاره یخ می‌زند. کمکی هم به او نمی‌شود کرد، چون بلبل تنها پرنده‌ای است که به انسان اعتماد نمی‌کند. بعد لبه‌های شنلش را جمع کرد و از آنجا به سوی خانه بازگشت».
  «لحظات هفده‌گانه بهاران» یکی از کتابهای مهم ژانر جاسوسی است که مطالعه آن سرشار از پیام‌هایی انسانی در نبرد با دیو خودکامگی هیتلری است.
 اشتیرلیتز این جیمزباند روسی در نقش سرهنگ ارتش ویژه آلمان فاشیستی به‌نام ماکسیم ایسایف یعنی نام حرفه‌ای‌اش در روسیه معروف شده، در صورتی که گویا نام واقعی‌اش وسوولود ولادیمیرف است.  
در «لحظات هفده‌گانه بهاران» ما صرفا با یک جاسوس در برابر یک سیستم ویرانگر امنیتی روبه‌رو نمی‌شویم، بلکه درحقیقت یک انسان را رودرروی هیولایی با ابعادی وحشتناک می‌بینیم که آفریده برخی انسان‌ها با خلق‌و‌خوی فاشیستی است. به همین جهت روایت داستان پیچیده و بسیار غم‌انگیز پیش می‌رود و تنهایی عمیق قهرمانی را نشان می‌دهد که در مصاف با اهریمن سیاه فاشیسم بسیار تنهاست اما ناامید هرگز.
 اشتیرلیتز با تمام وجود سرمای سهمگین مناسبات فاشیستی را درک می‌کند و تنها اما با امید نشانه‌ای می‌جوید که در جای‌جای رمان طنینی بس زیبا یافته است.  
نکته جالبی که رمان «لحظات هفده‌گانه بهاران» را متمایز می‌کند، زیرپوستی‌بودن شخصیت اشتیرلیتز است و اینکه او به‌جای عملیات محیرالعقول جیمزباندی در جدال با تبهکاران بیشتر درگیر یک نبرد همه‌جانبه فکری و ذهنی با هیولای فاشیسم است که ابعادی ورای باندهای تبهکار دارد.
 دیالوگ‌های هوشمندانه رمان که بین اشتیرلیتز و افسران نازی ردوبدل می‌شود، به‌اضافه فضاسازی درخشان از لحظات تنهایی و عمل اشتیرلیتز، تصویری از این نبرد را در رمان نشان می‌دهد.
رمان «لحظات هفده‌گانه بهاران»اثر یولیان سمیونوف با ترجمه رصدی را نشر دنیای نو در ۴۳۱ صفحه رهسپار بازار کتاب کرده است.
 
مردم سالاری
 

دیدگاهتان را بنویسید