«گیلدخت» سریال آخر هفتهای شبکه یک است که از اواسط آبان ماه روی آنتن رفته و قصهای عاشقانه را در بستر تاریخی قاجار روایت میکند. خط اصلی قصه سریال تقابل خیر و شر است و اگرچه قصه با ماجرای عاشقانه «گلنار» آغاز میشود اما در ادامه رؤیای سلطنت آصف میرزا و توطئهاش علیه تقیخان، تعلیق و کشمکش ماجرا را بیشتر کرده و مخاطبان را در انتظار اتفاقهای پیشبینی نشده بعدی نگه داشته است. پیشتولید این سریال ۶۰ قسمتی به کارگردانی مجید اسماعیلی و تهیهکنندگی مجتبی شفیعی از ابتدای سال ۹۸ آغاز شد و تا سال ۱۴۰۰ در استان گیلان ادامه داشت. سریال «گیلدخت» تا اواخر بهار سال ۱۴۰۲ روی آنتن شبکه یک خواهد بود. با «محمد فیلی» یکی از بازیگران پیشکسوت سریال که در نقش «حکیم» ظاهر شده است گفتوگو کردیم که میخوانید.
چطور به بازی در «گیلدخت» دعوت شدید و همکاری با مجید اسماعیلی چطور بود؟
همکاری با آقای اسماعیلی برای من ارزش داشت چون آدمی کاربلد و حرفهای بود. وقتی کارگردانی، کاردان باشد عوامل به راحتی با او کار میکنند. ایشان کارش را بلد بود و نسبت به آن مقطع تاریخی، آشنایی داشت در حالی که ساخت اثر تاریخی، حساسیتهای زیادی دارد و کار دشواری است. قصه «گیلدخت» در بستر تاریخی قاجاریه روایت میشود و در کنار اینکه تجربهای دلچسب و جذاب بود، دشواری هم داشت.
کارهای دشوار معمولاً چالشهای جدیدی را برای یک بازیگر به وجود میآورد، از دشواریهای کار در یک اثر تاریخی بگویید.
معمولاً کارهای تاریخی، سخت است هم به لحاظ تدارکات صحنه، طراحی لباس و گریم و هم از نظر شکل بازی. در چنین آثاری، یک گروه بایستی همدل باشند تا بتوانند کاری شسته و رفته بسازند و این اتفاق در «گیلدخت» رخ داد. البته مشکلاتی هم در کار به وجود میآمد چون امنیت دکور صحنه یا سکانسهایی که نیاز به سوارکاری داشت امکان به وجود آمدن حوادث را ناگزیر میکرد حتی احتمال اتفاقهای پیشبینی نشده هم وجود داشت چون نیاز به دکورسازی داشتیم و دکورهای چوبی ممکن است با جرقهای، حادثه ناگواری را رقم بزند. تجهیزات زیادی هم باید به لوکیشن برده میشد، تأمین سرمایش و گرمایش لوکیشن هم از دیگر سختیهای کار بود. خوشبختانه «گیلدخت» از شرایط سخت تولید به سلامت عبور کرد.
دلیل اینکه فیلمسازان در سالهای اخیر به ویژه در سریالسازی به دوره تاریخی قاجار، توجه نشان دادهاند چیست؟ این دوره چه ظرفیتهای دراماتیکی برای ساخت سریال دارد؟
به هر حال دوره قاجار مربوط به تاریخ معاصر است و از زمانه کنونی خیلی دور نیست. مردم شناخت دورادوری از این دوره دارند و قدیمیها هم با این دوره تاریخی آشناترند. نگاهی به تاریخ قاجار نشان میدهد مردم در شرایط اسفباری زندگی میکردند و حاکمان لایقی هم در این دوره بر سر کار نبودند، فساد در دربار قاجار زیاد بود و تقابل خیر و شر هم اساس درام را شکل میدهد. البته در سریالهای مربوط به این دوره تاریخی، تخیل هم وجود دارد و قصههای تخیلی در یک بستر تاریخی روایت میشوند. به بیان دیگر وفاداری نعل به نعل نسبت به اتفاقهای این دوره تاریخی وجود ندارد، آنچه در ساخت درام مهم است، جنبه سرگرمکننده و آگاهیدهنده آن است.
در «گیلدخت» بازیگران کمتر شناخته شده در کنار بازیگران باتجربه و پیشکسوت قرار گرفتهاند، ترکیب بازیگران این سریال را چطور دیدید؟
به نظرم ترکیب بازیگران خوب بود اما زمانی این کار ساخته شد که کرونا بیداد میکرد. ماه اول را نقش دیگری بازی کردم ولی پس از اینکه تولید به خاطر کرونا، موقتاً تعطیل شد، نتوانستم مدتی در کار حضور پیدا کنم و به همین دلیل نقشم تغییر کرد. کار کردن در شرایط کرونا، علاوه بر استرسهایی که بابت حفظ سلامتی گروه داشت، ناچار به تعطیلی موقت کار در شرایط قرمز هم بود که به کلیت کار آسیب میزد و یکدستی بازیها را تحت تأثیر قرار میداد.
ضمن اینکه بازیگران پیشکسوت به دلیل بالا بودن سنشان در شرایط کاری سختتری از نظر احتمال ابتلا به کرونا قرار داشتند. بسیاری از بازیگران پیشکسوت در دوران کرونا، خانهنشین شدند تا سلامتیشان حفظ شود اما از نظر معیشتی در تنگنا قرار گرفتند.
البته فرصتی هم برای جوانان و تازهکارها شد چون جوانان مستعدی در بازیگری داریم که امیدوارم این فرصت و میدان به آنها داده شود. اگرچه کمتر تهیهکنندهای این فرصت را به جوانها و نوچهرهها میدهد. مسیر تولید فیلمها و سریالها به سمت ساخت آثار تجاری رفته که کمتر به جوانها فرصت کار داده میشود.
وقتی وارد دفتر فیلمسازی میشوید کارگردان، هیچکاره و تهیهکننده همهکاره است در حالی که تهیهکننده باید بستر تولید یک اثر خوب را فراهم کند ولی کارگردان ملزم به اجرای دستورات تهیهکننده است. نگاه برخی از تهیهکنندهها هم کاسبکارانه است و حتی عدهای، نقش میخرند. به همین دلیل برخی از آثار، سطح کیفی نازلی دارند. وقتی هم چند بازیگر باتجربه در کنار آنها قرار میگیرند آن قدر خسته و آزردهشان میکنند که انگیزه کار از بازیگر پیشکسوت هم گرفته میشود.
دستمزد برخی بازیگران پیشکسوت در برخی پروژهها بالا نیست به طوری که با آنها قراردادی بسته نمیشود و بابت ایفای نقشهای فرعی به صورت جلسهای و دستمزد روزانه ۵۰۰ هزار تومان، تن به همکاری میدهند؟
متأسفانه همین طور است. بازیگر پیشکسوتی که مشتاق کار کردن است نباید از اشتیاق و علاقه او سوءاستفاده شود، عدهای حتی دستمزد هم نمیگیرند! حتی سرویس رفت و برگشت هم برای آنها نمیگیرند، باید با لباس شخصی خودشان سر صحنه بیایند. من سر بسیاری از کارها با لباسهای خودم میروم و گاهی بحث میکنم که این کت و شلوار را در ۶ کار دیگر هم پوشیدهام! پس برآورد هزینهها کجا میرود؟ کسی پاسخگو نیست.
این اتفاقها بیشتر در تولیدات تلویزیونی رخ میدهد و همیشه میگویند پول نداریم! بارها گفتهام دلیل قهر مردم با تلویزیون به دلیل کیفیت پایین آثار است. بودجه کافی نمیدهند و توقع اثر خوب دارند. پیش آمده که پای قرارداد نشستهام و مدیر تولید مبلغ دستمزد را با برآورد هزینه تولید مربوط به سه سال پیش میگوید! خب قیمتها و دستمزدها مگر نسبت به سه ماه پیش ثابت مانده که شما نسبت به سه سال پیش برآورد هزینه میکنید؟ شرایط تولید در تلویزیون بسیار بد شده است. شبکه نمایش خانگی هم در شرایط قهر مردم با تلویزیون، آثار باکیفیت میسازد، مردم هم حاضرند پول بدهند و سریال خوب ببینند. امیدوارم تلویزیون در این شرایط رقابتی، تکانی به خودش بدهد.
اولویت شما برای پذیرش نقش در یک اثر نمایشی چیست؟ نوع مدیوم هم برایتان مهم است؟
برای من مدیوم نمایشی فرقی ندارد اینکه سینما باشد یا تلویزیون، برایم قصه خوب و کارگردان حرفهای مهم است. متأسفانه اکنون تعداد قصههای خوب بسیار کم شده است، فیلمنامهنویس خوب کم داریم و به همان تعداد کم هم کار داده نمیشود در حالی که اگر به نویسندگان خلاق و خوب، میدان داده شود، آثار خوبی تولید میشود. تلویزیون فقط میخواهد کارهایش ارزان تمام شود پس نباید انتظار کیفی بالایی از یک اثر ارزانقیمت داشت.
قدس آنلاین