او در مجموعههای تلویزیونی محبوبی مثل «خوشرکاب» و «سه در چهار» هم بازی کرد و با شخصیتهایش توانست مخاطبان زیادی را بخنداند و به فکر فرو ببرد. کاسبی فقط بازیگر نبود؛ او نویسنده، کارگردان و فعال فرهنگی بود و در رشد هنرهای نمایشی ایران نقش مهمی داشت. توانایی محمد کاسبی در بازیگری به خاطر صداقت و طبیعی بودن اجراهایش بود. او همیشه با قلبش بازی میکرد و این باعث میشد هر نقشی که ایفا میکرد، زنده و باورپذیر باشد.
چلیپا: بازی کاسبی در «دو چشم گیسو» درخشان بود
کاظم چلیپا، هنرمند نقاش پیشکسوت و از هنرمندان نسل اول انقلاب که از روزهای شکلگیری حوزه هنری حضور داشته است، درباره خاطرات مشترک با محمد کاسبی به خبرنگار ایمنا اینگونه میگوید: لحظه به لحظه سالهای اوایل انقلاب و ورود به حوزه هنری برای ما خاطره است. در آن زمان با آقای مخملباف، آقای کاسبی و دیگر دوستانی مانند آقای تاجبخش، سلحشور و بهزادپور در کارهای تئاتر و سینمایی فعالیت داشتیم. تئاتر «دو چشم گیسو» از کارهای شاخص ایشان بود. این اثر به کارگردانی آقای هنرمند اجرا شد و بازی ویژهای از آقای کاسبی به نمایش گذاشته شد. شاید چهرههای حرفهای هنر و تئاتر هم فکر نمیکردند که در حوزه هنری چنین بازیگری و چنین کاری ارائه شود. این خاطره خیلی خوبی است که درباره بازی ایشان در تئاتر «دو چشم گیسو» وجود دارد.
این هنرمند نقاش پیشکسوت، ارتباط هنرمندان نسل اول حوزه هنری را نقطه قوت آنها میداند و عنوان میکند: معمولاً در کشورهای جهان سوم، هنرمندان رشتههای مختلف و چهرههای شاخص شناخت کافی از رشتههای دیگر ندارند. در کشورهایی مانند فرانسه یا کشورهای اروپایی، ممکن است فیلسوف، نمایشنامهنویس، منتقد، نقاش، بازیگر و سینماگر دور هم جمع شوند و درباره هنر گفتوگو کنند، اما اینجا چنین چیزی نداریم و حتی برجستهترین افراد در رشتههایی مثل ادبیات تخصصی در زمینه سینما یا نقاشی ندارند اما ما در سال ابتدایی انقلاب در حوزه هنری چنین ظرفیت و فضایی را داشتیم و بخاطر شبهایی که در حوزه میماندیم چنین ظرفیتی رقم میخورد.
گبرلو: هیچ منتقدی به بازی محمد کاسبی نقد وارد نکرده است
همچنین، محمد گبرلو کارشناس و منتقد سینما در گفتوگو با خبرنگار ایمنا درباره علت ماندگاری محمد کاسبی بخاطر نقشهایی که بازی کرده است، میگوید: به نظر من، محمد کاسبی بازیگری بسیار مناسب برای ایفای نقش بود، چون درام را خوب و دقیق میشناخت. طبیعتاً کسی که ساختار درست درام، داستان، شخصیتپردازی و مراحل مختلف فیلمنامه را بشناسد، سعی میکند بازی خود را بر اساس استانداردهای حرفهای سینمایی ارائه دهد، به گونهای که کسی نتواند به آن ایرادی بگیرد. من آثار و نقدهای فیلمهایی که او بازی کرده را مرور کردم و هیچیک از منتقدان به نوع بازی کاسبی نقد منفی نداشتند. این نشان میدهد که جدا از ضعف یا قوت کارگردان و فیلمنامه، محمد کاسبی نقش را درست ایفا کرده و اجرا کرده است. به همین دلیل هم به عنوان بازیگری محبوب در دل مردم جای ویژهای باز کرده است.
وی تاکید میکند: این بسیار مهم است؛ یعنی محمد کاسبی میتواند یک الگوی درست برای بازیگران سینما و تلویزیون باشد تا بفهمند چرا او به این اندازه منحصر به فرد بوده و جایگاهی ویژه میان تماشاگران یافته است. یکی از اصول بازیگری چشمان نافذ بازیگر است که بتواند با میمیک صورت و حرکات ظریف، بسیاری از مفاهیم درونی را به تماشاگر منتقل کند. محمد کاسبی استاد بازیگری در این زمینه بود. مخصوصاً در دهههای گذشته بازیگران کمی چنین توانمندی داشتند.
این کارشناس و منتقد سینما تصریح میکند: نوع بازی او کاملاً هوشمندانه بود؛ محمد کاسبی بر اساس نگاه و اندیشه شخصی که داشت، فیلمها و نقشهایشان را انتخاب میکرد. ممکن بود برخی فیلمها و سریالها از قلم او عبور کنند، اما این به معنای کمکاری یا بیتأثیری او نبود. برعکس، او با دقت، ظرافت و حساسیت قصههایی را انتخاب میکرد که بتواند نقش درستی ایفا کند.
گبرلو معتقد است: میشود گفت که کاسبی بازیگر بود، کاسب نبود. خیلیها الان بازیگرانی هستند که صرفاً به دنبال درآمدزایی از طریق بازی در فیلمهای کمدی هر شبکه یا سینما هستند، بدون توجه به کیفیت نقش و شخصیت. اما محمد کاسبی هر فیلم و سریال را با دقت انتخاب میکرد؛ تکتک آثارش میتوانند به عنوان یک درس آموزشی و تحلیل در بازیگری مطرح شوند.
این کارشناس و منتقد سینما تاکید میکند: به نظر من، این قدرت یک هنرمند حرفهای است که توانسته به خوبی توانمندیهای خود را در بازیگری نشان دهد. من بازی محمد کاسبی در آثار مجید مجیدی را بسیار دوست دارم، چون رابطه فکری نزدیک بین کارگردان و بازیگر وجود داشت. مثلاً در فیلم «بدوک» که به نظرم نمایشی زیبا از قدرت یک پدر است، اتفاقات ناخوشایندی که با او درگیر است، خیلی خوب توسط کاسبی ایفا شده است. حتی به خاطر یکی از بازیگران آن فیلم، کاسبی سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد.
وی ادامه میدهد: این نشان میدهد که او بازیگر حرفهای و مستعدی بود که توانست نظر داوران جشنواره را جلب کند و اول از همه مخاطبان با او ارتباط برقرار کنند. ضرورت داشت که او معرفی شود، چرا که در فضای نسل جدید که امروز علاقه زیادی به بازیگری و دیده شدن در تصویر وجود دارد، نیاز به الگوهای مناسب و خوب هست. محمد کاسبی و نوع بازیگریاش میتواند الگوی مناسبی برای نسلهای علاقهمند به بازیگری باشد تا بازیگران حرفهای واقعی باشند و در دل مردم جای باز کنند.»
به گزارش ایمنا؛ محمد کاسبی بدون شک یکی از بازیگران ماندگار و قابل احترام سینمای ایران است که علت اصلی این ماندگاری، نگاه دقیق و حرفهای او به بازیگری بوده است. چیزی که باعث میشود یک بازیگر از دل مردم جا باز کند، فقط بازی کردن نیست، بلکه شناخت عمیق از درام، شخصیتها و داستان است. کاسبی دقیقاً همین ویژگی را داشت. او به جای انتخاب صرفاً نقشهای پرشمار و کمکیفیت، همیشه نقشهایی را انتخاب میکرد که بتواند با ظرافت و حساسیت، شخصیت را به بهترین شکل ممکن به تصویر بکشد.
چشمهای نافذ کاسبی و توانایی او در انتقال احساسات عمیق به تماشاگر از برجستگیهای بازی او بود. این موضوع برای بازیگری بسیار کلیدی است؛ انتقال احساسات از طریق نگاه و حرکات ظریف بازیگر، چیزی است که فیلم و سریال را زنده میکند. کاسبی این توانایی را به شکلی خاص داشت که شاید خیلی از بازیگران معاصر کمتر به آن توجه میکنند.
نکته دیگر این است که او بازیگر بود، نه کاسب؛ یعنی به جای اینکه دنبال نقشهای پر درآمد و راحت باشد، نقشهایی را میپذیرفت که برایش ارزش هنری داشت. همین باعث شد آثار او به عنوان درسهای حرفهای برای بازیگران جوان شناخته شود. حتی همکاریهای او با کارگردانهایی مثل مجید مجیدی هم نشاندهنده احترام و اعتبار او در سینما بود.
در نهایت، محمد کاسبی نه تنها بازیگری حرفهای و قابل تحسین بود، بلکه الگوی خوبی برای نسلهای آینده است؛ کسانی که میخواهند با هنر واقعی و تلاش، دل مردم را به دست بیاورند و در میان تماشاگران جایگاهی خاص پیدا کنند. ماندگاری او در سینما حاصل دقت، حساسیت و عشق به هنر بازیگری بود که امروز هم برای همه قابل احترام است.