تهیه کننده دو فیلم کوتاه جشنواره فیلم تهران گفت: ما میتوانیم در یک اثر آسیبشناسانه، نقد اجتماعی جدا از سیاهنمایی داشته باشیم.
زینب اکبری: محمد گودرزی در این دوره از جشنواره فیلم کوتاه تهران تهیهکنندگی دو اثر «راوی» و «آپاترید» را برعهده دارد. او پیش از این هم تهیهکننده تعدادی از آثار فیلم کوتاه بوده و سال گذشته نیز مجری طرح فیلم سینمایی «باغ کیانوش» برعهده داشت که در جشنواره فیلم حضور پیدا کرد.
با گودرزی در رابطه با فضای متفاوت «راوی» و «آپاترید» به گفتوگو نشستیم.
– سیر کاری شما در پروسه تهیهکنندگی چگونه طی شده است؟
از سال ۹۰ وارد حوزه سینما شدم و با گذراندن دورههای مختلفی در زمینه بازیگری، کارگردانی، فیلمنامهنویسی و طراحی گریم، پروسه فیلمسازی را در پیش گرفتم و یک فیلم کوتاه ساختم. بعد از مدتی به تهیهکنندگی علاقهمند شدم. در مرحله پایه تهیهکنندگی، ابتدا باید مجری طرح باشید. از سال ۹۳ مجری طرح فیلمهای کوتاه بودم. از سال ۹۶ در باشگاه فیلم سوره مسیر جدی تهیهکنندگی را گذراندم و چند فیلم در باشگاه تهیه کردم.
به عنوان تهیهکننده، چطور ریسک فضای فانتزی«راوی» را میپذیرید؟ اساسا ممکن است برای مخاطب عام این فضای فانتزی چندان جذاب نباشد.
در باشگاه فیلم سوره این گونه است که فیلمساز آن جهانی را که خودش در ذهن دارد میسازد و ما بیشتر مسیر را برای به تصویر کشیدن جهانشان هموار میکنیم. «راوی» جهان محمد پایدار است که فضای فانتزی و رویاگونه دارد. علاوه بر آن ما سعی داریم که ژانرهای روتین که همه به دنبال آن میروند را کنار بگذاریم و به سمت چیزی برویم که تولیدات کمتری در آن ژانر اتفاق افتاده است.
به نظر من این یک پیشرفت است که به سمت فضای فانتزی برویم و این یکی از ویژگیهای باشگاه فیلم سوره است که کمک میکند جهان فیلمساز به تصویر کشیده شود.
در رابطه با جلوههای ویژه بصری «راوی» برایمان بگویید. چه بخشهایی از تصاویر و لوکیشنها حقیقی هستند و چه بخشهایی طراحی شدهاند؟
تیمی که جلوههای ویژه «راوی» را انجام داده است، همان تیمی است که جلوههای ویژه «باغ کیانوش» را هم انجام داده است و جایزه جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان را دارد. در ابتدا قرار بود که تنها «قلب» و «هلیکوپتر» را با جلوههای ویژه به تصویر بکشیم اما بعد که استوریبرد آن آماده شد، شرایط تولید به نحوی جلو رفت که حجم این جلوههای ویژه بیشتر شد.
اما مثلا لوکیشنی که راویان در آن مدیریت میشدند، کاملا رئال است. در ابتدا قرار بود از کتابخانه ایرانمال برای آن صحنه استفاده شود اما چون از لحاظ زمانی نتوانستیم هماهنگ شویم، در نهایت آن صحنه را در برج آزادی تصویربرداری کردیم. فضای خیالانگیزی که ایجاد شد زحمت بچههای طراحی صحنه است و بخشی از آن هم فضاسازی خود برج آزادی است.
با توجه به بودجه محدودتر فیلم کوتاه، چطور حجم جلوههای ویژه را مدیریت کردید؟
زمانی که استوریبرد آماده میشود، کارشناسی میشود و طی آن باید هزینه جلوههای ویژه نسبت به هزینههای کل پروژه منطقی باشد. فضای فیلم کوتاه همیشه یک فضای حمایتی بوده و نگاه آدمها در آن نگاه درآمدزایی نیست. ما نیز سعی کردیم با کیفیت خوب و هزینه معقول جلوههای ویژه را مدیریت کنیم.
این نگاه در «راوی» که میگوید که جهان ما به واسطه راویهایی مدیریت و روایت میشود و راویها هستند که قصه آدمها را تعیین میکنند، هم موافق دارد و هم مخالف. شما چه پاسخی به مخالفان این نگاه که فضای فانتزی را نمیپذیرند، میدهید؟
فضای فانتزی خاص است. مانند این میماند که خوابی که دیدهاید را از زاویه نگاههای مختلف بررسی کنید؛ خواب و رویا را که نمیتوان نقد کردم. به نظر من به فضای رویاگونه «راوی» هم نمیتوان نقد داشت که چرا به آن پرداختهایم. قصه آدمها را خداوند نوشته است و این که فضای فانتزی فیلم را در مقابل این امر قرار دهیم، نادرست است.
جهان «راوی» و «آپاترید» کاملا با یکدیگر متفاوت است. در ذهن شما دستهبندی این فیلمها و ژانرهایشان چگونه است؟ یعنی ترجیح و انتخاب شما بوده و یا نگاه حمایتی داشتید؟
بخشی از آن طبیعتا حمایتی است. پایه باشگاه فیلم سوره این است که از فیلمساز حمایت کند. قصهها هم از جهان خود کارگردانان است. مثلا قصه «آپاترید» بر اساس واقعیتی بود که کارگردان در پزشکی قانونی دیده بود. وقتی این قصه با من مطرح شد، من استقبال کردم.
«آپاترید» نگاهی به آسیب اجتماعی دارد که درگیر آن هستیم. بخش دیگر آن هم نگاه کلی به بحث مهاجرت به ویژه مهاجرت غیرقانونی دارد و این پرسش را مطرح میکند ک چرا مهاجران افغان سازماندهی نشدند. به نظر من فیلمهای آسیبشناسانه، فیلمهایی است که جدای از سیاهنمایی باید به آن پرداخت. ما میتوانیم نقد اجتماعی داشته باشیم اما سیاهنمایی نکنیم و آن را درست روایت کنیم.
خود شما کدام یک از فضای رئال و فانتزی را میپسندید؟
فضای رئال قابل درکتر است و مخاطب آن فضا را بیشتر میپذیرد؛ حال آن که درک فضای فانتزی برای مخاطب سختتر است. به عقیده من مهم است که در هردو ژانر فیلم ساخته شود تا تنوع ژانر داشته باشیم. هرکدام جذابیتهای خاص خود را دارد و باید هرکدام را جدا بررسی کرد و نمیتوان گفت که کدام بهتر از دیگری است.
«آپاترید» سوژه ملتهبی دارد که در ایران موافق و مخالف دارد. نگاه شما و فیلم نسبت به این مسئله چگونه است؟
دیدگاه «آپاترید» نقد یک آسیب اجتماعی بود. اصولا وقتی به آسیب اجتماعی میپردازید، موافقان و مخالفان خود را دارد. از یک زاویه خانوادهای را مورد بررسی قرار میدهیم که مهاجرت غیرقانونی داشته و باید شرایط را طوری مدیریت میکرد که دچار بحران نشود. از زاویه دیگر، ایران یکی از کشورهایی است که از کشورهای همسایه مهاجرپذیر است؛ بنابراین مسئله، قوانین و سازماندهی مهاجران را مورد بررسی قرار میدهیم.
نگاه ما، نگاه آسیبشناسانه بود است تا بگوییم در مسئله مهاجران مانند همه جای دنیا، باید سازماندهی صورت بگیرد.
در جشنواره فیلم فجر امسال هم فیلم بلند دارید؟
من مجری طرح پروژه «تاکسیدرمی» هستم که انشاءالله به جشنواره فیلم فجر برسد.
شما فضای کوتاه را تجربه کردید وبعد از آن سال گذشته مجری طرح یک فیلم بلند بودید. اکنون دوباره به فضای کوتاه بازگشتید؟ آیا فضای فیلم کوتاه، برای شما خاص است؟
برگشتی وجود ندارد. برای این که به جایی برسید، نیازمند طی کردن مراحلی هستید. مراحل یعنی این که من در ابتدا مدیرتولید و مجری طرح فیلم کوتاه بودم، بعد از آن مجری طرح یک سریال بودم، مجددا به فیلم کوتاه برگشتم و تهیهکننده فیلم کوتاه بودم. فیلم کوتاه برای من بسیار جذاب است و حتی اگر یک روزی فیلم بلند تهیه کنم، مجددا کار تهیه فیلم کوتاه هم انجام خواهم داد.
این مراحلی که طی کردم، به نظرم هر آدمی باید برای تجربه و پخته شدن باید طی کند و اصولی است.
بسیاری از افراد این مسیر را نمیروند و نسبت به ارتباطات و یا این که سرمایهگذار هستند، مستقیما تهیهکنندگی میکنند. اما درست آن است که ابتدا در حوزه مجری طرح و مدیر تولید تجربه کسب کنیم تا بعدتر در حوزه تهیهکنندگی بدرخشیم.
خبرآنلاین