در سال ۱۹۳۹ اروپا و ایالات متحده آمریکا درگیر جنگ جهانی دوم بودند و صنایع فیلم این مناطق به شدت تحت تأثیر قرار گرفتند. اروپا به علت موقعیت آن و ایالات متحده به دلیل استفاده از مواد مورد استفاده برای تولید فیلم (مانند سلولز)، کم و کم شد. در سال ۱۹۴۲، زمانی که زیردریاییهای آلمانی یک تانکر مکزیک را تخریب کردند، مکزیک در جنگ علیه آلمان پیوست.
مکزیک محبوبت بالایی بین کشورها به دست آورد؛ و صنعت فیلم مکزیک منابع جدیدی از مواد و تجهیزات را پیدا کرد و موقعیت خود را در تولید فیلمهای با کیفیت در سراسر جهان تأمین کرد. در طول جنگ جهانی دوم، صنعت فیلم در فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، آرژانتین و ایالات متحده بر روی فیلم جنگ تمرکز کردند، که باعث شد صنعت فیلم مکزیک، با موضوعات بسیار متنوع، در بازارهای مکزیک و آمریکای لاتین غالب شود.
مکزیک محبوبت بالایی بین کشورها به دست آورد؛ و صنعت فیلم مکزیک منابع جدیدی از مواد و تجهیزات را پیدا کرد و موقعیت خود را در تولید فیلمهای با کیفیت در سراسر جهان تأمین کرد. در طول جنگ جهانی دوم، صنعت فیلم در فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، آرژانتین و ایالات متحده بر روی فیلم جنگ تمرکز کردند، که باعث شد صنعت فیلم مکزیک، با موضوعات بسیار متنوع، در بازارهای مکزیک و آمریکای لاتین غالب شود.
از زمان آغاز گفتگوها در مکزیک، بعضی از فیلمها مانند بابا نوئل به کارگردانی آنتونیو مورنو محصول ۱۹۳۱ و زن بندر به کارگردانی آرکادی بویتلر محصول سال ۱۹۳۴، به مانند یک بمب افکن بزرگ بودند که نشان دادند صنعت سینمای مکزیک تجهیزات و استعدادهای مورد نیاز برای حفظ یک صنعت فیلم قوی دارد. از تاثیرگذارترین فیلمهای این دوران فیلم Allá en el Rancho Grande ساخته فرناندو د فوئنتس بود که اولین فسلم سینمای کلاسیک مکزیک بود و به عنوان آغازگر «صنعت فیلم مکزیک» نامگذاری شدهاست. در اوایل دهه ۱۹۴۰ ظهور استودیوهای بزرگ مکزیکی فیلم در مکزیکوسیتی آغاز شد، آنها شروع به حمایت از تولید انبوه فیلمها کردند.
تاریخ سینمای مکزیک از اواخر سده ۱۹ میلادی آغاز میشود. زمانی که برخی از علاقهمندان این رسانه اتفاقات تاریخی، به خصوص انقلاب مکزیک، را مستند کردند و فیلمهایی ساختند که به تازگی کشف شدهاند. جشنواره بینالمللی فیلم گوادالاخارا که معتبرترین جشنواره فیلم آمریکای لاتین است، در مکزیک برگزار میشود. جشنواره دیگر سینمای مکزیک، جایزه آریل است. سینمای مکزیک دوبار برنده نخل طلایی جشنواره فیلم کن شده است؛ یکی برای فیلم ماریا کاندلاریا در ۱۹۴۶ و دیگری برای ویریدیانا در ۱۹۶۱ که مکزیک را صاحب بیشترین نخل طلا در آمریکای لاتین میکند. سینمای مکزیک، چهارمین صنعت فیلم آمریکای شمالی و اولی در آمریکای لاتین است.
زمانی که صنعت فیلم مکزیک به سطح بالایی از تولید، کیفیت و موفقیت اقتصادی فیلمهای خود رسید، علاوه بر آنکه در سطح بینالمللی به رسمیت شناخته شدهاست. در این سالها صنعت فیلم مکزیک تبدیل به مرکز فیلمهای تجاری در آمریکای لاتین شد.
عصر طلایی به طور نمادین با فیلم بیا با پانچو بییا برویم در سال ۱۹۳۵، به کارگردانی فرناندو د فوئنتس آغاز شد. در سال ۱۹۳۹، در طول جنگ جهانی دوم، صنعت فیلم در ایالات متحده و اروپا کاهش یافت. زیرا مواد اولیه که پیش از این برای تولید فیلم در حال تولید بود، برای صنعت اسلحه جدید بود. بسیاری از کشورها شروع به تمرکز در ساخت فیلمهای مربوط به جنگ کردند، این فرصت را برای مکزیک فراهم کردند تا فیلمهای تجاری برای بازارهای مکزیک و آمریکای لاتین تولید کند. این محیط فرهنگی، به دنبال ظهور نسل جدیدی از مدیران و بازیگران به حساب میآید، شامل مکزیک، کشورهای اسپانیایی و مخاطبان اسپانیایی زبان.
منبع: همشهری آنلاین