- فرهنگی

هنر قصه‌گویی، ارتباط دلی و روحی بین قصه‌گو و مخاطب را شکل می‌دهد

آرزو حقیقی، مدرس و داور قصه‌گویی، در دومین کارگاه آموزشی آنلاین قصه‌گویی گفت: قصه‌گویی یک هنر ارتباط ‌محور است؛ هنر گفت و شنودی که ارتباط دلی و روحی بین قصه‌گو و مخاطب را شکل می‌دهد.

به گزارش روابط عمومی اداره‌کل کتابخانه‌های عمومی استان فارس، دومین کارگاه آموزشی آنلاین قصه‌گویی با عنوان «قصه‌گویی صحنه‌ای»، روز شنبه ۱۵ دی‌ماه، با تدریس آرزو حقیقی، قصه‌گو، مدرس و داور قصه‌گویی برگزار شد.

آرزو حقیقی در آغاز این نشست با اشاره به ویژگی‌های لازم برای تبدیل‌شدن به یک قصه‌گوی حرفه‌ای، تاکید کرد: یک فرد، در این حوزه باید آنقدر قصه بخواند تا به مهارت کافی برسد. قصه‌گوی حرفه‌ای هرگز سطحی به قصه نگاه نمی‌کند و هیچ‌وقت به اولین قصه‌ای که پیدا می‌کند، اکتفا نمی‌کند. او همواره شکارچی قصه‌های ناب خواهد بود و پس از انتخاب تعداد زیادی قصه و گلچین کردن آن‌ها، در نهایت به مجموعه‌ای از قصه‌های قابل ‌قبول خواهد رسید.
وی افزود: قصه‌گویی یک هنر ارتباط ‌محور است؛ هنر گفت و شنودی که ارتباط دلی و روحی بین قصه‌گو و مخاطب را شکل می‌دهد. به همین دلیل، نمی‌توان صرفاً بر اساس انتخاب شخصی، قصه‌ای را برای روایت انتخاب کرد.
این مدرس قصه‌گویی، ادامه داد: هنگام انتخاب قصه باید بسنجیم که آیا این قصه مناسب است یا خیر. قصه مناسب، قصه ‌ای است که کشش داشته و دارای روح باشد. برخی قصه‌ها فاقد کشش لازم هستند. به عنوان مثال، گاهی یک سریال با وجود داشتن بازیگران مطرح، هیچ جذابیتی برای مخاطب ندارد و به همین دلیل انتخاب نمی‌شود.

هنر قصه‌گویی، ارتباط دلی و روحی بین قصه‌گو و مخاطب را شکل می‌دهد

ضرورت توجه قصه‌گو به ساختار قصه‌ها در انتخاب آنها

وی خاطرنشان کرد: برای انتخاب قصه، باید ساختار آن را در نظر بگیریم. قصه‌ای که انتخاب می‌شود باید ملودرام باشد؛ یعنی دارای شخصیت، حادثه و مکان مشخص باشد. از سوی دیگر، نباید تنوع بیش از حد در قصه وجود داشته باشد، چرا که این امر هم باعث طولانی‌شدن داستان و هم موجب سردرگمی مخاطب، به ‌ویژه کودکان و نوجوانان، خواهد شد.
در ادامه، حقیقی به چند نمونه از قصه‌هایی با تنوع در سیر داستانی اشاره کرد و گفت: از جمله این قصه‌ها می‌توان به «بزبز قندی»، «طوطی و خرپشته»، «کلوچه‌های خدا» و … اشاره کرد که دارای تنوع در خط داستانی هستند. صرف دوست‌داشتن یک قصه، دلیلی برای انتخاب آن برای اجرا در برابر عموم نیست. قصه باید از نظر صدا، فیزیولوژی و اعتقادات با قصه‌گو تناسب داشته باشد.
در بخش دیگری از این نشست، حقیقی به روش‌های قصه‌گویی اشاره کرد و تصریح کرد: انتخاب قصه، تنها قدم اول است و نمی‌توان همان قصه را بدون تغییر برای قصه‌گویی استفاده کرد و ابتدا باید آن را بازنویسی کرد.

هنر قصه‌گویی، ارتباط دلی و روحی بین قصه‌گو و مخاطب را شکل می‌دهد

قصه‌گو در مرحله بازنویسی باید به توانایی‌های خود توجه کند

حقیقی در ادامه، توضیح داد: بازنویسی به این معناست که متن نوشتاری به زبان محاوره‌ای و گفتاری تبدیل شود، برای مثال، اگر در متن آمده باشد که «در یک روستای کوچک، پیرزنی زندگی می‌کرد»، باید این جمله را به زبان محاوره و کودکانه تبدیل کنیم و بگوییم که «توی یه ده کوچیک، یه پیرزنی بود که توی یه خونه کوچیک، کنار یه قربیل زندگی می‌کرد.»
این قصه گوی باسابقه در ادامه، به مرحله دوم بازنویسی قصه پرداخت و تصریح کرد: مرحله دوم بازنویسی، شامل معادل‌سازی واژه‌های دشوار است. گاهی اوقات، کلماتی در متن قصه وجود دارند که در دایره لغات کودکان نیستند و باید به آن‌ها توجه کنیم. البته، همیشه نمی‌توانیم سطح خود را برای مخاطب پایین بیاوریم. یکی از وظایف کتابخانه‌ها این است که دایره لغات کودکان را گسترش دهند. یک نویسنده، حتی به اندازه یک پله بالاتر که باشد ، باید مخاطب را به سطح بالاتری ببرد.
حقیقی، ادامه داد: در مرحله بازنویسی، باید به توانایی‌های خودمان نیز توجه کنیم. اگر در بیان برخی کلمات مشکل داریم، بهتر است از بیان آن اجتناب کنیم. به‌عبارت دیگر، در بازنویسی باید توانایی بیان و حافظه خود را بسنجیم و در صورت نیاز، معادل مناسبی برای کلمات دشوار پیدا کنیم.
وی همچنین به اهمیت خلاقیت در بازنویسی اشاره و خاطرنشان کرد: گاهی اوقات می‌شود عناصر جدیدی به قصه اضافه کرد، بدون اینکه شاکله اصلی داستان آسیب ببیند. این به معنای بازنویسی قصه به سبک و طبع خودمان است؛ مثلاً در قصه تلق و ملق، ما آن را به لهجه شیرازی بازنویسی کردیم و در آن، عناصر محلی مانند آش شیرازی و مکان‌های شیراز را گنجاندیم. این تغییرات به غنای قصه کمک بسیاری کرد.
این مدرس قصه‌گویی در ادامه، به تشریح مرحله بعدی قصه‌گویی، یعنی خوانش متعدد قصه، پرداخت و توضیح داد: بعد از بازنویسی قصه به زبان عامیانه و محاوره‌ای، لازم است چندین بار قصه را خوانش کنیم. این کار، در به دست آوردن ریتم قصه و رسیدن به مناسب‌ترین زمان برای قصه‌گویی کمک می‌کند. زمان خوانش قصه، باید حدود یک‌سوم زمان قصه‌گویی باشد. برای مثال، اگر قرار است پانزده دقیقه قصه‌گویی شود، خوانش قصه به حدود پنج دقیقه برسد. این امر به دلیل این است که در جریان قصه‌گویی، زبان بدن و اتفاقات غیرمنتظره به زمان اضافه می‌کند.

آرزو حقیقی در ادامه به مرحله تمرین قصه‌گویی پرداخت و گفت: قصه‌گویی، نیاز به استفاده از دوربین یا آیینه برای تمرین دارد. در این فرایند، صحنه‌ها و اجراهای مختلف را باید تجربه کنیم، مثلاً فیگورهای مختلف غم، خوشحالی یا ترس را امتحان کنیم تا ببینیم کدام‌یک با اجرای ما همخوانی دارد. تمرین زبان بدن و تعامل چشمی، موضوعی حیاتی است. چشم‌های قصه‌گو، اولین عامل تعامل با مخاطب هستند و ما حق نداریم تعامل چشمی را از مخاطب بگیریم. همچنین، قصه‌گویان نباید دچار استرس شوند، زیرا این احساس بر اجرا و تعامل با مخاطب تأثیر می‌گذارد.
در پایان، این مدرس قصه‌گویی به معرفی چند کتاب در حوزه قصه‌گویی صحنه‌ای پرداخت. او کتاب‌های «رازهای قصه‌گویی»، نوشته باتریس مونته‌رو؛ «هنر قصه‌گویی»، نوشته علی خانجانی؛ «قصه‌گویی و نمایش خلاق»، نوشته علی‌محمد پشت‌دار و «مقالات برگزیده قصه‌گویی» را معرفی کرد و پس از آن به سوالات افراد حاضر در این کارگاه آنلاین پاسخ داد.