در روزهای عادی سال کارگاه نجاری است و در محرم و صفر تکیه عزاداری؛ آن را تکیه «درخونگاه» مینامند و قدمتش به دوره قاجار میرسد. درباره نام تکیه روایت بسیار است، ولی پرشمارترین باور بر این است که نام تکیه از «خون» گرفته شده است.
درخونگاه یکی از خُرده محلههای سنگلج بود که یکی از قدیمیترین تکیههای تهران در آن قرار داشت. این تکیه سالهای زیادی میزبان یکی از نخلهای قدیمی بود که روایت است به هیأت «چال میدانیها» تعلق داشت و به عنوان «خونبس» و به دستور ناصرالدین شاه قاجار به تیکه درخونگاه داده شد.
ماجرا از این قرار بود که هیأت چال میدانیها و درخونگاه با هم بر سر نخل قدیمی درگیری داشتند و در یکی از این درگیریها، یکی از اعضای هیأت در خونگاه کشته میشود و ناصرالدین شاه برای پایان دادن به این خونریزیها دستور میدهد نخل چال میدانیها را به تکیه درخونگاه ببرند.
البته، نصرالله حدادی ـ پژوهشگر تهران قدیم ـ این ماجرا را طور دیگر روایت کرده است: «دعوای این دو محله بر سر نخل نبوده و دعوا سر این بوده که کدام یک از دستههای عزاداری زودتر وارد بازار تهران شوند.»
عبدالله مستوفی نیز در کتاب «شرح زندگانی من» این ماجرا را اینطور تعریف کرده است: «ناصرالدین شاه برای خجالتزده کردن چال میدانیها دستور میدهد که نخل آنها را به تیکه درخونگاه ببرند.»
در برخی دیگر از روایتها آمده است: نام این محله و تکیه آن از همین دعواها و خونریزیها برگرفته شده است، اما در روایت دیگری اشاره شده که به دلیل سکونت تعداد زیادی از وزرا در این محله، از جمله مشیرالسلطنه، مجدالدوله، مستوفیالممالک و …به این محله «خانگاه» گفته میشده است و نام آن درخانگاه است و نه درخونگاه.
این تکیه قدیمی هنوز هم در ماههای محرم میزبان عزاداریهای مردم و در مابقی سال گفته شده کارگاه نجاری است. باورهایی هم وجود دارد، مثلا بانوان برای حاجتروایی در روز تاسوعا زیر نخل سیصد ساله آن حلوا درست میکنند.
ایسنا