سریال «نون خ ۵» برمدار هویت ملی میچرخد و بازتاب دهند بخش مهمی از این هویت به شکلی زیبا و بسیار جذاب است.
سریال «نون خ» به کارگردانی سعید آقاخانی امسال برای پنجمین سال متوالی تولید و به پخش نوروزی تلویزیون رسید و در رده یکی از پربینندهترین سریالها قرار گرفت.
فیلم ایرادهای فیلمنامه و کارگردانی کم ندارد، اما یک برگ برنده بسیار بزرگ دارد که میتواند تمامی ایرادهای تکنیکی و فنی سریال را پوشش دهد؛ سریال «نون خ ۵» برمدار هویت ملی میچرخد و بازتاب دهند بخش مهمی از این هویت به شکلی زیبا و بسیار جذاب است.
در «نون خ ۵» برای اولینبار زیباییهای چابهار و مردم با صفای آن به شکلی ارزشمند و جذاب دیده میشود. احتمالا قبلا هم تلویزیون در مورد این منطقه برنامههای فراوانی تولید کرده، اما باید پزیرفت که جذابیت هیچ کدام از این برنامهها به پای نون خ نمیرسد و هیچ کدام به اندازه نون خ دیده نشده اند.
به روایت نون خ، در منطقه چابهار ایران مشکلاتی مانند قاچاق پرنده و حیوانات وحشی، کمبود آب، کمبود دکتر، فقر مالی و کپرنشینی وجود دارد، اما در کنار تمام این مشکلات و زشتیها، انسانهای بسیار شریف و ارزشمندی مانند ناخدا وجود دارند که مثل نور میدرخشند؛ افرادی از خود گذشته و با ایمان که حاضر هستند به خاطر مهمان سند خانه خود را گرو بگذارند و حتی کلیه خود را به نیازمندان اعطاء کنند.
در مورد سریال ایرادهایی هم وجود دارد که از آن نباید غافل شد. گفتوگوهای داخل مینیبوس زیاد است و در برخی موارد آن قدر ادامه پیدا میکند که بیننده را از ادامه تماشای سریال باز میدارد. برخی از ایدههای ناب موجود در سریال بدون پرداخت کافی رها شده و فرصت رسیدن به بلوغ نهایی را نیافته است. مهمترین این ایدهها معتاد شدن پرنده شکاری شاهین است که میتوانست چند برابر مقدار موجود از تماشاگر خنده بگیرد، اما متاسفانه اینگونه نشد.
نون خ ۵ از آغاز تا قسمت هشتم کمی گیج و سردرگم است. تا قسمت هشتم داستان حول پرندهای میچرخد که معلوم نیست این پرنده از کجا آمده و قرار است کجا برود. شاید اگر داستان این پرنده از کمی قبلتر و از جایی که عموخلیل وعموکیوان برای گرفتن و معتاد کردن این پرنده نقشه میکشیدند شروع میشد خیلی بهتر و جذابتر بود و بطور حتم قسمتهای ابتدایی این سریال دچار این سر درگمی نمیشد.
چگونگی معتاد شدن پرنده شکاری و ترک کردن این پرنده آن قدر جذاب است که میتواند به تنهایی بار یک سریال طنز را به دوش بکشد مخصوصا وقتی که پای عموخلیل و عموکیوان و سلمان وسط باشد.
عشق و عاشقی نورالدین که در قسمتهای قبل تعدادی از بهترین و زیباترین لحظات سریال را رقم زد متاسفانه در «نون خ ۵» ادامه پیدا نکرد. در قسمت قبل یکی از زیباترین سکانسها زمانی بود که نورالدین به همراه همسر متوفی اش زیر درخت نشست و صحبت کرد و نان و پنیر و چای خورد. پرداختن به انرژی هستهای و بیماران سرطانی کردستان و کوله بران از دیگر نقاط قوت سریال است. تاکنون هیچ گروهی به این زیبایی و جذابی به مساله کوله بری در ایران نپرداخته و آن را به این خوبی روایت نکرده است.
سعید آقاخانی و گروهش تواضع به خرج دادند و در اقدامی تحسین برانگیز در کنار کوله بران کردستان قرار گرفتند و در کوه و سرما در کنار آنها کولهبری کردند و از کوه پرت شدند و مورد حمله مار قرار گرفتند و شکسته شدن دست و پا را تجربه کردند و این سوال مهم را به زیباترین شکل ممکن پیش روی تمام مسئولان ایران گذاشتند که چه کنیم تا شغلهای کاذب از شهرهای مرزی ایران برچیده شود.
سفر گروه نون خ به چابهار این منطقه از کشورمان را زنده کرد و روحی تازه به آن دمید. چابهار بعد از نون خ را مقایسه کنید با چابهار قبل از نون خ یا مثلا با تبریز فعلی و ارومیه فعلی که تاکنون هیچ تصویر جذاب و دلنشینی از آنها در قاب تلویزیون دیده نشده یا بندر ترکمن که آنها هم سالها است از سریالهای تلویزیون ایران بهرهای نبردهاند و گروه نون خ میتواند به آنجا نیز سفر کند.
دفاع پرس