به گزارش شهرآرانیوز؛ سرانجام زندگینامه روبرتو باجو در دسترس قرار گرفت. کتاب دری به آسمان تنها نوشته این قهرمان، بدون گزیدهگویی است که در آن خاطرات، رازها، افشاگریها و طغیانهای ملایم دوران حرفهایاش به عنوان یک فوتبالیست را نوشته است. در این کتاب از شروعی بسیار زود تا سری آ و عذاب بیپایان زانوی آسیبدیده، روابط با مربیان، باشگاهها همتیمیها و هواداران، شماره ۱۰، تیم ملی و پنالتیها و نیز محبتها، دوستان، موارد ناچیز هرروزه، ندای طبیعت و بالاتر از همه کشف بُعد معنوی زندگی… است.
این کتاب با عنوان Una porta nel cielo: Un’autobiografia در سال ۲۰۲۱ توسط انتشارات تیا در ایتالیا و با اجازه رسمی ناشر ایتالیایی در ایران ترجمه و منتشر شده است.
قسمتی از متن کتاب
انتقال تو به یوونتوس در هجدهم مه رسمی و در فلورانس جنگ شروع شد. در آن شرایط سورئال، چگونه زندگی میکردی؟
خیلی بد. من در کالدونیو بودم. گریه میکردم و آنچه را باور نمیکردم که در تلویزیون میدیدیم یا در روزنامهها میخواندم. من، شخصی آرام و عاشق آرامش و مسالمت، مسئول و بهانه آن وضعیت بسیار وخیم شده بودم، در شهری که از همه بیشتر دوستش داشتم. پذیرش آن سرنوشت آسان نبود.
با این حال، حتی امروز کسانی هستند که میگویند تو برای پول به یووه رفتی.
وقتی به یووه رفتم، سه برابر آنچه به دست آوردم که در فلورانس میگرفتم، اما هرگز ارزشی برایم نداشت، تا جایی که میتوانستم، به صورتی واهی، جنگیدم ولی بعد خسته شدم. آندرینت باردارد و جام جهانی نزدیک بود، چگونه من، به تنهایی با سیستم مبارزه میکردم؟ اگر مصرانه ادامه میدادم، مرا خرُد میکردند. اینگونه من به تورین رفتم. خب اگر واقعا مجبور بودم که از آنجا بروم، میارزید که حداقل از نظر اقتصادی برایم مطلوب باشد. واقعا خداحافظی تقریبا ناامیدانهای بود. آن نبرد درونی برای من غمی عمیق بر جای گذاشت، طعمی تلخ که هرگز از من دور نشد. من شخصیت خاصی دارم. مطمئنا به این خاطره دردناک نیاز نداشتم و هرگز هم تظاهر به قهرمان بودن نکردم.
چندین بار، در طول دوران حرفهای سرگشته تو، از بازگشت به فلورانس صحبت شده است.
«زندگی رویا است». این سخن پدرو کالدرون است که واقعا یکی از بزرگان اسپانیا محسوب میشود. این حرفها بیشتر شایعات روزنامهنگاری هستند تا احتمالات مشخص. من هرگز به عنوان یک فوتبالیست به فلورانس باز نخواهم گشت. خو گرفتن به محیط بسیار سخت خواهدبود و همه با اسلحههایی آماده به شلیک دربرابرم خواهند ایستاد. ترجیح میدهم خاطراتم را در جایی برای خودم حفظ کنم و به عنوان یک عاشق ساده به فلورانس بازگردم.
میتوان گفت. تاکید میکنم که من تقابلی با یووه نداشتم. فقط اگر به خودم بستگی داشت، آنجا نمیرفتم.
این داستان زندگی توست…
سعی میکنم بهتر توضیح دهم. لحظاتی از روشنگری وجود دارد. ان وقت است که متوجه چیزی بسیار قوی میشوی. این یک احساس کوتاه و بسیار شدید است. روشنگری، همچنین، زمانی است که میفهمی در شادی دیگران سهیم بودهای.
بیش از حد کلی است… یک مثال ملموس برای من بزن.
بعد از سیزده سال تمرین، زمان خوبی است. من خوبم، خیلی خوب. همانطور که توضیح دادم، آسان نیست که هر روز از صفر شروع کنی. هرچند، امروز، مطمئن هستم به طور کامل خوب هستم.» (صفحه ۸۶ و ۸۷)
کتاب دری به آسمان، خاطرات روبرتو باجو ستاره تاریخ فوتبال ایتالیا نوشته روبرتو باجو و ترجمه احمدرضا زریو در ۲۳۱ صفحه و قطع رقعی، در شمارگان ۵۰۰ نسخه در سال ۱۴۰۱ منتشر شد.
ایرنا