سرگئی میخائیلویچ آیزنشتاین کارگردان، تئوریسین سینما و از پایهگذاران مکتب مونتاژ اهل اتحاد جماهیر شوروی بود.
او در ریگا پایتخت لتونی (در آن زمان بخشی از امپراتوری روسیه در استان لیوونی) در ۲۳ ژانویه ۱۸۹۸به دنیا آمد. پدرش – میخائیل اسیپوویچ آیزنشتاین – پدری آلمانیتبار و مادری سوئدیتبار بود. . پدرش سرمعمار شهر ریگا بود. او در ۷ سالگی به همراه مادرش به پترزبورگ آمد. تنها فرزند خانواده بود.
در ۶ سالگی و در سفری که با پدر و مادرش به پاریس داشت برای اولین بار با سینما آشنا شد. از همان کودکی به نقاشی علاقه زیاد داشت و تا پایان عمر هم این علاقه از بین نرفت. در ۱۱ سالگی پدر و مادرش از هم جدا شدند، مادرش پترزبورگ را ترک کرد و او توسط بستگان پدرش بزرگ شد. در ۱۹۱۵ (۱۷ سالگی) به خواست پدرش به انستیتو مهندسی عمران شهر پتروگراد وارد شد تا شغل پدرش را پیش بگیرد اما در طی دوران تحصیل ساعات فراوانی را در سالن تئاتر و سینما گذراند.
چنانکه خود او میگوید «اگر انقلاب اکتبر نبود نمیتوانستم آن سنتی را که مرا وامیداشت شغل پدرم را ادامه دهم بشکنم. مایه و توانایی شکستن این سنت در من وجود داشت اما فقط انقلاب به من این آزادی را داد که سرنوشتم را به دستان خودم بگیرم».
پس از ۱۹۱۷ آیزنشتاین در ارتش سرخ داوطلب شده و به عنوان تکنیسین به خدمت واحد مهندسی درآمد. به زودی استعدادهای هنری او شناخته شد و آیزنشتاین به واحد تئاتر بخش سیاسی جبهه غرب فرستاده شد در آنجا به طراحی واگنهای قطار تبلیغاتی و آثار تئاتری آماتوری مشغول شد.
پس از ۱۹۲۰ و پایان جنگ داخلی، آیزنشتاین از ارتش خارج شده و کارش را را در جنبش تئاتر پیشرو پی گرفت. او بر این عقیده بود که آنچه مردم و انقلاب از تئاتر میخواهند آن چیزی است که در نمایشهای سنتی یافت میشود یعنی در سیرک.
او میخواست که تئاتر «مونتاژی (ملغمهای) از جذابیتها باشد و پیوسته تماشاگر را شوکه کند.» نمایش در هر مرد خردمند به قدر کفایت سادگی هست؟ که در ۱۹۲۳ در تور نمایشی آیزنشتاین به اجرا درآمد بازیگرانش تعداد زیادی آکروباتیست، و بندباز و دلقک بودند. اما به زودی از امکاناتی که تئاتر در اختیارش میگذاشت سرخورده شد و راه سینما را در پیش گرفت.
وی هدفش را در سینما خلق «هنری انقلابی بدون مصالحه» و «وارد کردن ضربات پی در پی بر آگاهی و احساسات تماشاگر عنوان میکند.»
برخی از فیلمهای مشهور او
فیلم ایوان مخوف – Ivan The Terrible
سال تولید : ۱۹۴۴
کارگردان : ایزنشتاین
فیلمبردار : ادوارد تیسه و آندری موسکوین.
آهنگساز(موسیقی متن) : سرگئی پروکوفییف.
هنرپیشگان : نیکلای چرکاسوف، لودمیلا تسهلیکوفسکایا، میخائیل ژاروف، فسیهوالات پودوفکین، سرافیما بیرما، اریک پیرییف
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۱۰۰ دقیقه. (قسمت اول)، سیاه و سفید و رنگی، ۸۸ دقیقه. (قسمت دوم)
تاجگذاری “ایوان” (چرکاسوف)، تزار جوان، در هفده سالگی و مشکلاتی که برای حفظ قدرت در قابله با اشراف و عمهاش (ببرما) باید از پیش پا بردارد: عروسی “ایوان” با “آناستازیا” (تسهلیکوفسکایا) و پیروزی بر طغیانی که به تحریک دشمنان صورت گرفته است / بیماری شدید “ایوان” که بسیاری را به امید مرگ زودرس از دور و برش میپراکند / گرفته شدن قدرت از “ایوان” / پراکنده شدن آخرین وفاداران “ایوان”، پس از اینکه عمهاش، “آناستازیا” را مسموم میکند / عزلت گزیدن “ایوان” در گوشهای و آمدن مردم به تبعید گاهش و در خواست از او برای بازتشگت به اریکه قدرت / تشکیل حکومتی بر پایه ترور و وحشت، بهعلت خاطرات تلخ گذشته و خیانتهای اطرافیان “ایوان”.
قسمت اول فیلم که در همان زمان جنگ به نمایش در میآید، با موفقیت روبهرو میشود وجایزهای مخصوص و دولتی نیز نصیبش میگردد. اما همزمان به پایان تدوین قسمت دوم، هنگامی که ایزنشتاین بر اثر حمله قلبی از کار افتاده است، انتقادهای تند کمیته مرکزی به ایزنشتاین و ایوان مهیب آغاز میشود. تا آنجا که سالها (تا سال ۱۹۵۸، ده سال پس از مرگ ایزنشتاین) در انبارها خاک میخورد تا امکان نمایش بیاید.
فیلم الکساندر نوسکی – Alexander Nevsky
سال تولید : ۱۹۳۸
کارگردان : سرگئی ایزنشتاین
فیلمنامهنویس : پیوتر پاولنکو و ایزنشتاین.
آهنگساز(موسیقی متن) : سرگئی پروکوفییف
هنرپیشگان : نیکلای چرکاسوف، نیکلای اوخلوپکو، الکساندر آبریکوسوف، دمیتری اورلوف و واسیلی نوویکوف.
نوع فیلم : سیاه و سفید. ۱۱۱ دقیقه.
در قرن سیزدهم میلادی، تجاوز کاران آلمانی به روسیه حمله و مناطقی را تصرف میکنند. “الکساندر” (چرکاسوف) با تکیه برنیروهای مردمی (بهخصوص دهقانان) به مقابله با متجاوزان برمیآید و در جنگی نهائی آنان را شکست میدهد. آلمانیها در دریاچهای غرق میشوند.
فیلمی به سفارش استالین برای اعاده میل به میهنپرستی در مردم کشور شوراها. اما ایزنشتاین به جای جامعه عمل پوشاندن به سفارشهای حزبی با کمک موسیقی نابغهای دیگر (پروکوفییف) یکی از تجربههای نادر سینما را در زمینه تلفیف صدا و تصویر ارائه میکند و یکی از بهترین فیلمهایش را به یادگار میگذارد. فیلم، مبین این واقعیت است که استاد اگر میخواست میتوانست ورای ایدئولوژی زمانهاش حرکت کند.
فیلم رزمناو پوتمکین – BATTLESHIP POTEMKIN
سال تولید : ۱۹۲۵
کارگردان : سرگئی ایزنشتاین، بر مبنای طرحی نوشته ایزنشتاین و نونه آگاژانووا ـ شوتکه
فیلمنامهنویس : سرگئی ایزنشتاین، بر مبنای طرحی نوشته ایزنشتاین و نونه آگاژانووا ـ شوتکه
فیلمبردار : ادوارد تیسه
هنرپیشگان : ملوانان نیروی دریائی، اهالی ادسا، اعضاء گروه تئاتری پرولتکولت، الکساندر آنتونوف و گریگوری الکساندروف
در رزمناو پوتمکین، با ملوانان مثل خوک رفتار میشود و دادن گوشت فاسد به آنها، باعث آغاز یک شورش میشود. رهبری رزمناو به دست ملوانان میافتد. مردم ادسا در تشییع جنازه رهبر طغیان شرکت میکنند. سربازان تزار مردم را در پلکانی به گلوله میبندند. رزمناو به مقابله برمیآید و جلوی سرکوب را میگیرد. سپس در حال ترک بندر است که ناوگانی جلویش را سد میکند. با اعلام برادری، کشتیهای دیگر راه را برای پوتمکین میگشایند و رزمناو رهسپار آبهای آزاد میشود.
رزمناو پوتمکین از پرآوازهترین فیلمهای تاریخ سینما است. بارها در رأیگیریهای مختلف از منتقدان در رده بهترینهای تمامی دوران قرار گرفته.
فیلم به سفارش حزب کمونیست ساخته شد؛ به این نیت که در بیستمین سالگرد انقلاب شکستخورده سال ۱۹۰۵ به نمایش دربیاید و تجلیلی باشد از مبارزات مردم روسیه در سراسر کشور. اما برحسب یک تصادف ایزنشتاین تصمیم میگیرد شورش در رزمناو پوتمکین و مقاومت مردم ادسا در مقابل نیروهای تزار را نمونه انقلاب قرار بدهد.
اما برخلاف آنچه که در نظر اول به چشم میآید، در رزمناو پوتمکین با آوردن مراسمی غیرواقعی (مثل کشتار روی پلکان ادسا یا راهگشائی کشتیها برای رزمناو) در تجلیل وقایعی از گذشته انقلاب، فیلمساز به خدمت قانونی کردن سیستم جدید درمیآید. ای
مفاهیمی گزینش شده از واقعیت را به تماشاگر تحمیل میکند. او تماشاگر را مجبور میکند تا فقط با استفاده از چشم و گوش او واقعیتی تحمیلی را در ذهن خلق کند.
فیلم اعتصاب – STRIKE
سال تولید : ۱۹۲۵
کارگردان : سرگئی ایزنشتاین
فیلمنامهنویس : ایزنشتاین، گریگوری الکساندروف، والری پلتنوف و ا.کراوچونوفسکی
فیلمبردار : ادوارد تیسه و واسیلی خواتوف
هنرپیشگان : ماکسیم استروخ، الکساندروف، میخائیل گوموروف، ا.ایوانوف، الکساندر آنتونوف و پوریس یورتسف
روسیه بیش از انقلاب اکتبر. کارگری در یک کارخانه به ناحق متهم به سرقت یک ریزسنج میشود و وقتی که او را تهدید به اخراج میکنند خود را به دار میآویزد. تحتتأثیر این ماجرای دردناک، همقطارانش دست به اعتصاب میزنند. اما سرانجام پلیس تزار، وحشیانه، تظاهرات کارگران را درهم میکوبد.
نخستین فیلم ایزنشتاین . اینجا، روشنفکر ۲۶ ساله روس که مدتی است صحنه تئاتر را برای عینیت بخشیدن به نظریههای نوین خود کوچک میبیند، سرانجام موفق میشود به دنیای سینما پای بگذارد.
از نکتههای به یادماندنی فیلم تصاویری کاریکاتوری (از حتی کارگران)، نمادهائی تصویری (از جمله، در جهت خفیف نمودن مأموران تزار) و تدوینی کوبنده (از جمله در قطعهای ناگهانی و درهمآمیزی صحنههای کشتار کارگران و ذبح گاو در سلاح خانه) است.
فیلم اکتبر – OCTOBER
سال تولید : ۱۹۲۸
کارگردان : سرگئی ایزنشتاین
فیلمنامهنویس : گریگوری الکساندروف و ایزنشتاین
فیلمبردار : ادوارد تیسه
هنرپیشگان : سربازان ارتش سرخ، مردم شهر لنینگراد، و. نیکاندروف، ولادیمیر پوپوف و بوریس لیوانوف
روسیه. طی ده روز از ماه اکتبر سال ۱۹۱۷ انقلاب پیروز میشود و بلشویکها به حکومت میرسند.
فیلمی به مناسبت دهمین سالگرد انقلاب اکتبر و بر مبنای کتاب ده روزی که دنیا را تکان داد جان رید که بهدلیل موقعیت زمانی خاص (اختلاف لئون تروتسکی با یوسیف استالین) به موانعی برخورد. چرا که ایزنشتاین در بازسازی وقایع انقلاب هیچ وجه تمایزی میان انقلابیون (آنان که حالا حکومت را در دست داشتند و آنان که حالا نقش اپوزیسیون را بهعهده گرفته بودند) قاتل نشده بود و فیلم در داخل کشور شوراها، برخلاف تقریباً بقیه جهان، بسیار مورد حمله قرار گرفت.