- ورزش

افشاگری خبرنگار معروف از فاجعه رخ داده در باشگاه استقلال ؛ هول هلیم هلدینگ !

جمعه شب آنچه دیدیم تفاوت نگاه نکونام و سهراب بود.

سه گل در کیسه استقلال آن هم در یک بازی خانگی .سه ضد حمله.آن هم وقتی در نیمه نخست استقلال تیم بهتر ‌و برتر بود…

این فوتبال است، در عین سادگی ، وسیع ترین پیچیدگی‌های عالم امکان را در دل خویشتن پرورانیده .

این فوتبال است با تصمیم احساسی و صدا کلفت کردن در کلاب هوس و حرف های احساسی زدن، هیچ تحولی در آن خلق نمی شود جز سقوط چترباز ها از قهوه خانه به وسط اتاق مدیریت!

فوتبال قاعده‌مند است، با لشکرکشی مجازی،هشتگ زدن هیج اتفاق مثبتی رخ نمی دهد
استقلال حدود ۱۸ ماه با افکار تدافعی نکونام جان گرفت.

اصلا همه چیز بر مبنای ابتدا گل نخوردن ‌و‌ سپس گلزنی چیده شده بود، اما نکونام بخاطر فشارهای بیرونی مجبور شد تغییراتی را در خریدهایش بوجود بیاورد ‌و عینا همان باعث سقوطش شد!

عاقبت ساده انگاری
در این سو سهراب هم سعی کرد تیمش را جذاب و هجومی به میدان بفرستد.

اما حواسش نبود استقلال تعلیم کافی برای این تغییر سبک را ندیده است.ذوب مترصد همان چند اشتباه ساده بود.

به راحتی آنها را دید‌ و ۳ گل‌زد. استقلال در نبود گلر اصلی اش که گرو رفته مدیریت بود،خالد آبادی را به زمین فرستاد و او هم به هیج توپی نه نگفت ، در این مواقع یک گلر خوب است که در تک‌به تک‌ها تیمش را زنده نگه می دارد.

اما استقلال همه چیز را ساده انگاشت.
فشار برای تغییر نکونام اشتباه بود و حالا باید دعا کنند سرمربی جدید، بر خلاف سهراب نخواهد به یکباره سبک ابی ها را بدون پشتوانه عقلانی تغییر دهد.

وضعیت امروز استقلال اینه تمام قدی است برای پرسپولیسی‌ها.
خوب نگاه کنند چگونه دو مالک با دو نگاه متفاوت، سرنوشت زیر مجموعه های متبوعشان را تغییر دادند!
در این سو هلدینگ که ثروت و قدرت بی مثالی را دارد با یک پز خاص وارد معرکه شد.

برکناری شبانه خطیر و انتخاب سمیعی به جای او که در طول ۳ سال گذشته از یک وکیل ساده پله پله خودش را به صندلی مدیریت نزدیک کرد.

بدون هیچ سابقه روشنی در مدیریت فوتبال بر این پست مهم تکیه زد اما‌همه می دانند او هیچکاره است جر ماشین امضا برای تصمیمات شهریاری .
اصولا هیات مدیره جنبه نمایشی دارد، رئیس هلدینگ که از روزهای نخست خرداد مرتب در شش و بش تغییرات است، خودش را کنار کشیده تا مبادا‌ جرقه های استقلال دامنش را نگیرد.
اما هر آنچه دیدیم در این ۴ ماه یک مجموعه تصمیمات غلط بود.

آنها توان اخراج نکونام را نداشتند و‌ به زور تحملش کردند اما عاقبت را همه دیدند. همان ۲ خرید عجیب بوسنیایی نشان داد در استقلال هرچیزی داریم جز استقلال و یکپارچکی آرا.

درسی به قرمزها

هوادار پرسپولیس خوب نگاه کند، همان هایی که در تابستان داغ، در کلاب هوس مدعی بودند درویش با خروج این بازیکنان و اوسمار در حال سوزاندن زمین پرسپولیس برای نفر بعدی است، همان افرادی که همه چیز را تمام شده می دانستند یک شباهت با امروز هواداران استقلال داشتند ؛ هر دو با سوار شدن به موج احساسی ( اما هدایت شده از اتاق فکر خاص) خواهان جدایی و به زعم‌ خود آزادی تیم شان بودند

اما یک تفاوت بزرگ در سرخابی ها وجود داشت؛
در پرسپولیس ، کنسرسیوم بانکی دخالت مستقیمی ندارد و همه امور را به درویش سپرد. پرسپولیس با زلزله ۵ ریشتری مواجه شده بود، جدایی ۴ ستاره و‌ رفتن‌ اوسمار سرمربی تیم قهرمان !

درویش در خریدهای تابستانی با صبر و تعلل عجیبی کار را پیش می برد و حتی ۳ خرید خارجی در آخرین ثانیه ها کنسل شد. از یحیی عطیه الله تا قلی زاده و نیانگ! اما کنسرسیوم بانکی نه دلال برای خرید بازیکن معرفی کرد و نه پشت درویش را خالی.
وضعیت را هم امروز همه می بینند. همه خرید ها عالی از آب در آمدند و عجیب تر از همه گاریدو تبدیل به بهترین خرید تابستان شد!

اگر به فضای کلاب هاوس و مجازی بود دقیقا داوود های پرسپولیس با چتر به میانه اتاق مدیریت باشگاه سقوط می کردند و همان بلایی را سر پرسپولیس می آورند که سلف شان سر استقلال !
پرسپولیس مزد اعتمادش را گرفت و الان تقریبا در وضعیت با ثبات و خوبی است اما در استقلال هیچکس نمی داند برنامه چیست.

حاج داوودها آمدند و رفتند .

هلدینگ که خودش نمی داند در سلسله تغییرات وزارت نفت در دولت جدید چه سرنوشتی در انتظارش است، با همان تک برگ احمد شهریاری کار را پیش می برند
سهراب را به میانه آتش آوردند و طبیعتا او سیاوش وار قادر به عبور از نار نبود.
و اینک استقلال در شوک باخت ۳ گله در تهران است.
گویی کلاب هوس، سمش را به رگ‌های آبی‌ترین تیم آیی ایران ریخت
فضای احساسی , بلایی را سر استقلال آورد که می توان ادعا کرد مشابهش در دهه هشتاد تا اواسط نود به جان سرخ ها افتاده بود. همانند سرطان است. ناگهان خودنمایی می کند و گویی هیچ راهکاری برای علاج ندارد
جواد نکونام تیمی را بسته که برای تغییرات می‌بایست به آرامی تغییر رویه دهد.نمی‌شود ناگهان دستور فوتبال هجومی صادر کنی. بی محابا پیش رفتن می شود دیدار با ذوب.

گذار سخت ترین راه ممکن

کار استقلال برای عبور از دوره گذار بسیار سخت است. اما آنها بهتر است چند وقتی کلاب هاوس را تعطیل کنند، اتاق مدیریت این تیم، در ابتدا برود ماندن یا رفتن خودش را مشخص کند.
اجازه ندهند یک عده ناشناخته با سو استفاده از احساسات جریحه دار شده هواداران ، چتربازهای جدید را به آسمان این تیم گسیل دارند .

قطعا از حیث نیروی انسانی آبی ها بازیکن شاخص فراوانی دارند اما نمی شود به یکباره تفکر فوتبال اتوبوسی را تغییر داد. سهراب تست کرد نقره داغ شد.

هواداران پرسپولیس هم به خوبی تحرکات آبی ها را رصد کنند.خوب ببینند تجویز های کلاب هاوسی و تشویق به تزریق غیرت ، انتهایش چیست! مثل این می ماند که برای هر دردی مرتب چای نبات‌ تجویز کنید

سخت ترین کار جهان

استقلال و سپاهان این روزها چوب نداشتن ثبات مدیریت را می خورند،دو تیم پر مهره که سقف را شکافتند‌ اما نفهمیدند مشکل اصلی کجاست .
کنار هم قرار دادن اتفاقات و تنبیهی که اخیرا متوجه حسینی شده، می گوید ، پیتسو موسیمانه کار سختی را پیش رو دارد.
اینکه معجزه وار قادر به پاک کردن همه گندکاری هاست یا نه را نمی دانیم اما می دانیم اگر هلدینگ کماکان بخواهد اینگونه مدیریت کند، پیتسو که سهل است پپ هم قادر به قدرت نمایی در این مجموعه نیست

در واقع تیمی که‌ خلاف نام پر مفهومش هیج مستقل بودنی در آن دیده نمی شود.

مراقب سقوط چتر بازهای آویزان از قلب قلیان سراها باشید ،اشتباهات قبلی را کنار بگذارید
پیشکسوتان شروع به خالی کردن دل هواداران نکنند ‌‌و دست آخر همه هواداران و مدیران دسته جمعی کلاب هوس را دی اکتیو کنند.

تابستان هر چه خوردند از این قماش آقاجان مسلکان بود.

بی ارزشان و تشنگان قدرت و صندلی و‌ثروت
همان هایی که هوادار را نردبان‌ کردند تا خودشان را برسانند به طبقه چهارم .در ضمن حواس هواداران پرسپولیس هم جمع جمع باشد، هزاران می در رگ این تاک خواب است.

حاج داوودهایی‌ هم همانند همین تابستان گذشته، مترصد چند شکست بودند تا بپرند وسط گود و‌ بگویند ، دیدید دیدید ، حق با ما بود !

حواستان را خوب جمع کنید، قارچ های سمی در تاریکی محض، در فضای نمور و آلوده ،شبانه رشد می کنند.

فاصله استقلال و پرسپولیس چیزی نبود جز یک انتخاب در مالک!شاید هم از درویش تا شهریاری …
ابی ها ار هول هلدینگ و پولش افتادند در هلیم.