- فیلم و سینما

اکران «موسی کلیم الله» در نوروز، اشتباهی که دوباره تکرار می‌شود

فیلم سینمایی «موسی کلیم الله» به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا، امسال در جشنواره فیلم فجر رونمایی شد؛ پروژه‌ای که در اصل قرار است به صورت سریال ارائه شود و منتظران سال‌ها به دنبال آن بوده‌اند. اما قرار است در اکران نوروزی نسخه سینمایی آن به نمایش عموم گذاشته شود و این تغییر رویکرد می‌تواند موجبات کاهش علاقه مخاطبان به نسخه تلویزیونی پروژه را فراهم آورد، چرا که اگر نسخه سینمایی در فضای عمومی مردمی به همان اندازه استقبال شود، مخاطب تلویزیون که سال‌ها منتظر سریالی گرانقیمت بوده‌اند، در نهایت ممکن است ترجیح دهند آن اثر را در سالن‌های سینما تماشا کنند و این امر موجبات ریزش مخاطب تلویزیون را به همراه داشته باشد.
در همین میان، نقدهای تخصصی درباره مسائل فنی و فیلمنامه نیز به شدت مطرح شده است. از سوی منتقدان، نسخه سینمایی این اثر به دلیل مشکلات فنی متعددی همچون نورپردازی نامناسب در برخی صحنه‌ها، نقص در ضبط صدا و تدوین‌های نیمه‌کاره با انتقاد روبرو شده است؛ نکاتی که نه تنها تجربه بیننده را مختل می‌کند بلکه بر اعتبار هنری اثر نیز سایه افکنده است. افزون بر این، فیلمنامه پروژه که به طور قابل توجهی ضعیف و دور از انتظارات اولیه بوده، از سوی برخی از مخاطبان و کارشناسان به عنوان اصلی‌ترین نقطه ضعف اثر تلقی می‌شود؛ به گونه‌ای که ساختار داستانی آن، دیالوگ‌های خشک و بدون عمق و نداشتن تناسب منطقی بین صحنه‌ها، بر هم ریختگی روایت را به همراه داشته و از انتقال مفاهیم اصلی و احساسی آن کاسته است.
این مسائل، همزمان با تلاش برای جذب مخاطبان و افزایش ارزش تجاری اثر، باعث شده است که فضای نقد و بررسی درباره آن، بیشتر به سمت جنبه‌های فنی و ساختاری معطوف شود تا به ارزش‌های هنری و پیام اصلی آن. در همین راستا، آنچه که قرار بود موجبات اتحاد و همبستگی میان هنر و مخاطب باشد، به واسطه‌ی تصمیمات مدیریتی و انتخاب‌های اجرایی، دچار تردید و انتقاد شده است، چرا که اگرچه انتظار می‌رفت یک اثر که سال‌ها در انتظار آن بودیم، بتواند معیاری از شکوفایی، خلاقیت و نوآوری در عرصه سینما باشد، اما در عوض شاهد کمبودهایی در زمینه‌های فنی و روایت داستانی بودیم که نشان‌دهنده ناهماهنگی و فقدان دیدگاه روشن در پس پرده تولید اثر است. به عبارتی، این تغییر جهت از سریال به نسخه سینمایی، علاوه بر این که می‌تواند بسیاری از مخاطبان تلویزیونی را از تماشای نسخه اصلی منصرف می‌کند، همچنین می‌تواند به عنوان نشانه‌ای از دستکاری در سیاست‌های فرهنگی تعبیر شود، سیاست‌هایی که در آن هنر به جای ابزاری برای ارتباط عمیق با مردم، به وسیله‌ای برای تأمین منافع تجاری و تبلیغاتی تبدیل شده است. از این رو، واکنش‌های منفی نه تنها از سوی منتقدان فنی و کارشناسان سینما بلکه از سوی بخشی از مخاطبان و علاقه‌مندان به هنر نیز نشان از نارضایتی و نگرانی دارد. آن‌ها بر این باورند که نسخه سینمایی، علیرغم بودجه‌ی بالا و انتظارات فراوان، نتوانسته به درستی داستان را روایت کند و فضای اصیل سریالی که قرار بود در تلویزیون به نمایش درآید، به طور کامل بازتاب دهد و این مسئله می‌تواند پیامدهایی منفی بر روی روند تولیدات آینده داشته باشد.
همچنین، این تغییر مسیر می‌تواند زمینه‌ساز کاهش تعامل بین مخاطب و رسانه‌ی ملی گردد، چرا که آن دسته از علاقه‌مندانی که همیشه منتظر سریالی با ارزش و پر از نوآوری بوده‌اند، ممکن است از تماشای نسخه سینمایی در سالن‌ها به دلیل نقص‌های فنی و ضعف روایت، دست بکشند و این امر به تدریج باعث کاهش جذب مخاطب برای برنامه‌های تلویزیونی شود.
فیلم «موسی کلیم الله» امسال با رونمایی در جشنواره فیلم فجر، علاوه بر ایجاد انتظارات و هیجان در میان دوستداران هنر، موجبات نگرانی‌هایی را نیز در خصوص آینده تولیدات سینمایی و تلویزیونی به همراه داشته است؛ نگرانی‌هایی که اگر مسئولین فرهنگی و هنری با دقت به آن‌ها توجه نکنند، ممکن است به شکل جدی‌تر در روند توسعه و پیشرفت هنری کشور تأثیر منفی بگذارند. این واقعه نشان‌دهنده آن است که در عصر حاضر، نیاز به همگرایی واقعی میان صنعت سینما و تلویزیون به همراه یکپارچگی در برنامه‌ریزی‌های فنی و داستانی بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود؛ تا هنر بتواند همچنان به عنوان پل ارتباطی میان نسل‌ها و وسیله‌ای برای انتقال ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی در کشور بدرخشد و نام ایران را به عنوان سرزمینی سرشار از استعداد و نوآوری در عرصه‌های مختلف به رخ جهان بکشد.