جشنواره پانزدهم سینماحقیقت به پایان رسید و برترین مستندهایی که در این دوره به نمایش درآمد رونمایی شد؛ مستندهایی که اگرچه آیینه تمام نمای تولیدات مستند ایران در طول سال 1399 و 1400 نیستند اما بیتردید میتواند تصویری کلی از فضای مستند ایران در این مدت به نمایش بگذارد؛ تصویری که میتوان در قالب چند مستند مورد توجه قرار داد.
جشنواره پانزدهم سینماحقیقت به پایان رسید و برترین مستندهایی که در این دوره به نمایش درآمد رونمایی شد؛ مستندهایی که اگرچه آیینه تمام نمای تولیدات مستند ایران در طول سال 1399 و 1400 نیستند اما بیتردید میتواند تصویری کلی از فضای مستند ایران در این مدت به نمایش بگذارد؛ تصویری که میتوان در قالب چند مستند مورد توجه قرار داد.
«تابناگ»- مهدی خرم دل؛ پانزدهمین جشنواره سینماحقیقت به عنوان مهمترین جشنواره مستند ایران و خاورمیانه، نسبت به دو دوره پیشین از هر نظر روندی نزولی داشت. بخشی از این نزول کمی و کیفی متاثر از شیوع کرونا، کاهش منابع مالی و افزایش ریسک تولید مستند بوده که شمار مستندهای باکیفیت را کاهش داده است.تبلیغات
یک کلوزآپ از کودکان زباله گرد در «گود»
زباله گردی یکی از اتفاقات مرسوم در شهرهای بزرگ ایران است که حتی باندهایی حول آن شکل گرفته است. علت شکل گیری این باندها ضایعات فلزی و پلاستیکی است که مجموعاً یک گردش مالی صدها میلیارد تومانی را شامل میشود. گاه و بیگاه خبرهایی درباره فروش این زبالهها توسط شهرداریها به برخی پیمانکاران یا درگیریهای شدید میان گروههای ذینفع نیز منتشر میشود که با توجه به ابعاد این تجارت سیاه، دور از انتظار نیست.
فیلم مستند نیمه بلند «گود» به کارگردانی مشترک آیدین حلال زاده و سپیده سالاروند زوایتی از کودکان کار دارد که به عنوان زباله گرد، در پی ضایعات فلزی و پلاستیکی در میان زبالهها میپردازند و بدین شکل کسب درآمد میکنند. آنها به «گود سعید» از پاتوقهای زباله گردها در جاده خاوران اطراف تهران رفتهاند و سراغ کودکانی را گرفتهاند که لزوماً سربازان یک ارتش مخفی یا بخشی از یک مافیای زباله نیستند، بلکه بسیاری از آنها برای اقوامشان نظیر پدر یا عمویشان کار میکنند؛ کودکانی که برخی از آنها ایرانی و برخی دیگر کودکان پناهجوی افغانستانی هستند.
اگرچه سازندگان این مستند، مستندساز حرفهای نیستند و به صورت تجربی کوشش کردهاند، بر تکنیک مستندسازی مسلط شوند اما مستند از جنبههای بصری ارزشهای ویژهای دارد و فیلمسازان قابهای خوبی انتخاب کردهاند. این انتخابهای درست نتیجه چندین سال حضور در میان این کودکان است که به صمیمت میان فیلمساز و سوژهها نیز منجر شده و غیرطبیعی شدن رفتار سوژهها در مواجهه با دوربین را به حداقل رسانده است. اتفاق مهمی که در این مستند رخ داده، عدم سانسور رفتار این کودکان ولو به مقاصد خیرخواهانه است که فضای مستند را به واقعیت نزدیکتر کرده است.
بحشی از شکل گیری فرم نسبتاً قابل قبول این مستند به عنوان نخستین تجربه این فیلمسازان، تدوین این مستند توسط بهمن کیارستمی فرزند عباس کیارستمی است که تجربه خوبی در مستندسازی دارد و تدوین فیلمهای مستند دارد. او حتی برای بهبود کیفیت مستند حین تدوین، به این فیلمسازان ضبط صحنههایی تازه را توصیهکرده که در نهایت این فیلم مستند نیمه بلند را جزو بهترین مستندهای سینمای ایران در یک سال اخیر نموده است.
نبرد برای حیات در «قلعه برقرار»
فرشاد فدائیان جزو مستندسازان پرسایقه ایرانی است که درک مناسبی از فرم برای روایت یک واقعه دارد. فدائیان مثل هر فیلمساز حرفهای دیگر میداند که ابعاد یک رویداد یا میزان اهمیت عمل یک سوژه، ضامن خلق یک مستند درخشان نیست و آنچه از این مولفهها پراهمیتتر است، فرم روایت است. مستندهایی از مهاجرت معکوس ساخته شده اما فدائیان پرداخت متفاوتی داشته و با فرم منحصر به فردش، مستند «قلعه برقرار» را خلق کرده است.
مرتضی، همه زندگیاش را در شهر فروخته و قلعهای قدیمی در حاشیه کویر متصل به هکتارها زمینِ رها شده را میخرد و میکشوید این زمین وسیع بایر را حاصلخیز کند و مراتع نیمه خشک را برای چرای گله مختصری که دارد، احیا نماید. مرتضی به کمک همسر و گاه پسرانش، قنات مخروبه متصل به این زمینها را احیا و زمین را برای کشت آماده می کند. او حالا سی سال است که همه زندگی اش را به مزرعه خودش منتقل کرده است. داستان ظاهراً درباره یک زندگی کشاورزی دور از جامعه است اما فرم فیلم چیزی فراتر از این را در دل خود جای داده است.
مستندساز با درک اینکه تماشاگر احتمالاً با منظرههای مرسوم در مزارع آشنایی بصری دارد، کوشیده از ظرفیت پهپادها برای ثبت بخشی از سکانسها از هلی شات استفاده کند و از قضا این شات، زاویهای را در خود جای دارد که برای بخشی بزرگی از تماشاگران بکر است. ظهور پهپادها فرصت تازهای به فیلمسازان داده تا نمایی که تنها با ابزاری چون هلی کوپتر و صرف بودجهای قابل توجه ممکن بود، به مستندهای مستقل و کم بودجه نیز افزوده شود.
«قلعه برقرار» در دورانی که مردم جهان نگران تغییرات اقلیمی هستند، عملاً راهکار عبور از این بحران بین المللی را بازگشت به ریشهها میداند که از قضا قنات به عنوان یکی از قدیمیترین شیوههای توزیع آب جزو ریشههاست. عنوانی که برای این مستند انتخاب شده که اشاره به پابرجا ماندن قلعه دارد نیز تلویحاً به سی سال استقامت سوژه مستند و تاکیدی بر مسیری دارد که او پیموده است. سوای اینکه تا چه حد با این داوری موافق باشیم، میتوانم تاکید کنم که با مستندی مواجهیم ارزش یک بار دیدن را دارد.
تابناک