- فرهنگی

آثار ادبی قرن ۱۹ دوره تولدی انسان با رویکرد نو است

آذربایجان شرقی- یک منتقد کتاب و دانش آموخته دکترای فلسفه علوم تربیتی آثار ادبی قرن ۱۹ یا همان عصر ویکتوریایی را دوره‌ای ارزیابی کرد که در آن انسان با ارزش‌های قدیمی خداحافظی کرده و با رویکرد نو می‌خواهد مسیر تولدی جدید را در پیش گیرد.

 

در تبریز، سجاد یوسفی در اولین نشست نقد و بررسی رمان «پدران و پسران» نوشته ایوان تورگینف در کتابخانه مرکزی تبریز اظهار داشت: این کتاب به موضوع شکاف بین نسلی پرداخته به طوریکه از یک سو افراد کهنسال نماینده و پشتیبان تمامی سنت‌های غلط و ‌درست قرار داشته و در طرف دیگر جوانانی صف کشیده‌اند که هیچ ارزشی را پذیرا نبوده و دست به شکستن ارزش‌ها می‌زنند.

وی با بیان اینکه رمان پدران و پسران بیست و چهارمین کتاب درحال مطالعه اعضای گروه کتابخوانی «وادی حیات» است، یادآور شد: به فراخور بحث در فاز جدید مطالعاتی گروه کتابخوانی، وارد بررسی وادی حیرت شده‌ایم و نهلیست گزارش شده در رمان‌های قرن نوزدهم شرقی و غربی مورد نقد و بررسی قرار می‌گیرد.

این روانشناس و منتقد آثار ادبی تصریح کرد: در قرن نوزدهم نویسندگان بزرگ روسی همچون گوگل، پوشکین، تورگینف، داستایوفسکی و تولستوی به زیبایی به موضوع حیرت و سرگشتگی در پی معنا باختگی ارزش‌ها، پرداخته‌اند.

یوسفی گفت: کتاب پدران و پسران تورگینف نیز به مانند رمان سقوط فرشتگان اثر شوالیه ترایسی با محوریت شکاف بین نسلی بررسی می شود.

وی با بیان اینکه بشر برای ساختن ارزش‌های شخصی نیازمند عبور از گذرگاه پوچی و نهلیست است، تصریح کرد: کلام و نشانه‌های تمامی فیلسوفان  قرن ۱۹ نظاره گر تولد انسان معاصر است به طوریکه اندیشمندان این قرن، تصوری از ابر انسان بودن از تولد بشر معاصر دارند.

این روانشناس تبریزی در ادامه سخنان خود پوچ گرایی را به دو نوع منفعل و فعال تقسیم کرد و افزود: نهیلیسم منفعل هیچ گرایی مطلق است به طوری که در این چهارچوب، هیچ چیز فایده و معنا نداشته و با هر نوع زندگی معنا داری سر ستیز و جنگ دارد؛ولی در نوع نهیلیسم فعال، آدم به مرگ معنا رسیده است ولی کور سوی امیدی برای ساختن معنای نو برای حیات بشری وجود دارد.

این روان‌درمانگر و تحلیلگر موضوعات فلسفی با بیان اینکه جامعه ایرانی نیز در مسیر گذر از سنت قرار دارد، گفت: آدمیان در وادی نقمت  میراث دار ارزش‌هایی هستند که اقدام‌به درونی سازی آن نکرده‌اند به طوری که ارزش‌ها تبدیل به عادت شده و در بسیاری از موارد پشتوانه منطقی ندارند. اما در وادی حیرت و سرگشتگی، ارزش‌ها اعتبار خود را از دست می‌‍دهند بعبارتی خزان خوب و بد در آن اتفاق می‌افتد. گویی انسان خانه قدیمی را ویران کرده است و هنوز دست به ساختن ارزش ها با محوریت خودش اقدام نکرده است.

ایبنا
 

دیدگاهتان را بنویسید