به نقل از سایت خبرسراسری، محمدعلی ابطحی، فعال و تحلیلگر سیاسی که در فضای مجازی هم فعالیتهای گستردهای دارد، درباره رویکرد صداوسیما در محدودکردن شبکههای نمایش خانگی گفت: «در مورد رفتارهای اخیر صداوسیما یک مدل ظاهرگرایی و در حقیقت گزارشدهی به مقامات بالا بدون توجه به بافت فرهنگی جامعه سالهاست در رسانه های رسمی و حتی در مدیریت رسمی شکل گرفته است. بنظر می رسد اگر قرار باشد توطئهای در این بین شکل گرفته باشد کسانی که این تلاشها را برای دورکردن جامعه از فرهنگ و حتی مبانی دینی میکنند بهترین روش برای نفوذ و توطئه را انتخاب کردهاند. من نمی دانم این کارها از توطئه است یا بیسلیقی اما صداوسیما در شرایط فعلی در پایینترین مرحله و میزان مخاطب قرار دارد طبیعی است که صداوسیما اگر دلش برای فرهنگ کشور می سوزد باید هر عامل اضافی را از خود دور کند».
وی در ادامه نسبت به رجوع جامعه به پلتفرمهای خارجی در پی بستن فضای رسانههای داخلی افزود: «باید اشاره کرد که وقتی تلگرام بسته شد عدهای تصور میکردند مردم سمت برنامه سروش میروند و آن را بهعنوان یک جایگزین داخلی استفاده میکنند. صداوسیما نیز پول زیادی در اینباره گرفته بود تا مردم از پلتفرمهای خارجی به سمت داخلی بیایند اما وقتی جامعه به این سمت آمد پس از گذشت مدت اندکی مشخص شد اینقدر زیرساختهای این پلتفرم ضعیف است که همه به سمت پلتفرمهای خارجی رفتند».
این فعال سیاسی سپس درباره علت رفتارهای صداوسیما در این زمینه اشاره کرد: «این کارها برای گرفتن بودجه و نابود کردن فرهنگ داخل انجام می شود. نکته بعد اینکه باید صداوسیما هر چه میتواند تلاش کند تا فیلم های نمایش خانگی را به داخل خود از نظر محتوایی بکشاند و به پخش آنها بپردازد و با انعقاد قرارداد از آنها حمایت و آثار داخلی را تقویت کند اما موج بزرگی از سانسور در صداوسیما وجود دارد که عدهای تصور میکنند آن را میتوانند در نمایش خانگی نیز اعمال کنند؛ مثلا نگاه کنید ماجرای حذف اسم وریا از برنامه خندوانه یک نکته مهم داشت و نشان داد که چنان فضایی بر صداوسیما حاکم است که برگزارکنندگان یک برنامه تصور میکنند باید پیش از صداوسیما خودشان سانسور کنند».
ابطحی در پایان درباره نتیجه نگاه حذفی در حوزه رسانه و فرهنگ به سایت «خبرسراسری» گفت: «نمایش خانگی بالاخره در داخل کشور است و امکان تهاجم امنیتی و فرهنگی در آن وجود ندارد اما با این کارها مخاطبهای خود را از دست میدهد. من فکر میکنم که اینها هنوز تصور می کنند که میتوانند یک دنیای ما قبل فضای ارتباطی را در جامعه به وجود بیاورند در حالیکه نه خودشان نه فرزندانشان بلکه نوههای کوچکشان هم ارتباطاتشان را با سیستمهای بیرونی تنظیم میکنند. متاسفانه دلسوزی برای نسل جوان و فرهنگ جامعه درون آنها وجود ندارد».