- ورزش

مربی برزیلی، فرضیه جدید در انتخاب جانشین یحیی

 فرض را بر این می‌گیریم که یحیی گل‌محمدی قطعا رفته و اینک پرسش این است که گزینه داخلی باید انتخاب شود یا خارجی؟

۱- داخلی‌ها را بررسی کنید، چند مربی خوب و تراز که بیکار هم باشند در دسترس  داریم؟من به شما می‌گویم صفر نفر. حسین عبدی هیچ تجربه‌ای در لیگ ندارد و امثال تارتار و حسینی هر دو در لیگ جاری تیم دارند (البته حسینی دستیار یحیی بوده و افکارشان به هم نزدیک است) پس باز گردیم به گزینه خارجی.

۲- شاید لیست بلندبالایی را با قیمت حدود سالی یک تا یک و نیم میلیون یورو بشود تهیه کرد، لیستی که در آن نام برانکو و اسکوچیچ به چشم می‌خورد، اما هر دوی آنها در دو تیم‌ ملی مشغول به کارند، یکی در تیم ملی بزرگسالان عمان و دیگری در تیم زیر ۲۱ ساله‌های کرواسی. شاید نام کی‌روش خیلی‌ها را وسوسه کند اما اکثر قریب به اتفاق هواداران پرسپولیس با او زاویه حاد دارند و بعید است با حضور او موافقت شود.

کالدرون هم بیشتر شبیه جوک است تا واقعیت. یک مربی کاملا شکست‌خورده پس از خروج از پرسپولیس. اگر بحث جذب مربیان خارجی که سابقه حضور در فوتبال ایران را ندارند، مطرح باشد یک ریسک تمام عیار است. 

در نیم‌فصل تصور کنید یک مردی وارد این فوتبال می‌شود که نه بازیکنان خودی را می‌شناسد نه استانداردهای فوتبال ایران و نه هیچ چیز دیگر را. طبیعتا یک نیم‌فصل و یک جام فدای این موضوع می‌شود. از این رو شاید کم‌خطرترین گزینه، سرمربی شدن دستیار نخست یحیی باشد؛ “اوسمار ویرا” برزیلی هم از بازیکنان خودی کاملا شناخت دارد و هم با فوت و فن در فوتبال ایران آشناست. در اینکه او توانایی کنترل رختکن را دارد یا نه هیچ چیز نمی‌دانیم، اما با هر متر و معیاری حضور او «ریسک کمتری» نسبت به سایر گزینه‌ها دارد.

پرسپولیس می‌تواند با تقویت در نیم‌فصل تیم کاملی را در اختیار  اوسمار بگذارد. در پایان فصل هم جایگاه پرسپولیس تعیین‌کننده بقای اوست؛ اگر از حیث نتیجه‌گیری و نوع فوتبال راضی کننده نباشد، آن وقت قرمزها در تابستان می‌توانند روی تمام گزینه‌ها فکر کنند. شاید تا آن روز تکلیف برانکو و تیم ملی عمان هم مشخص شده باشد. بدون شک برانکو محبوب‌ترین و مقبول‌ترین گزینه‌ای است که هواداران پرسپولیس برای بازگشتش ثانیه‌شماری می‌کنند حتی ممکن است قبل از شروع نیم‌فصل دوم، با توجه به نتایج کسب شده برانکو با تیم ملی عمان این گزینه حقیقتا در دسترس باشد. از آن سو شاید نتایج خوبی را کسب کند که طبیعتا ابقایش تا جام جهانی ۲۰۲۶ محتمل می‌شود. 

در هر صورت مدیریت پرسپولیس باید همه متغیرهای موجود را در نظر بگیرد. هر انتخابی ریسک‌های خودش را دارد. شاید از این روست که آنها این‌چنین برای عوض شدن نظر یحیی پافشاری می‌کنند. چه کسی می‌داند حقیقتا در چند روز آینده چه اتفاقاتی رخ می‌دهد؟ 

اما رفتن یحیی و آمدن مربی جدید، تجربه خوبی برای هواداران دهه هشتادی پرسپولیس است تا با پوست، گوشت و استخوان لمس کنند بعضی اوقات چگونه ناکامی‌ای حتی قبل از پایان لیگ به سراغ یک تیم می‌آید. از تابستان سال‌ ۱۳۸۲ تا بهار ۱۳۹۵ را به‌طور اجمالی در ذهن‌تان مرور کنید. طبیعتا خیل عظیمی از هواداران دهه هشتادی با توجه به سن‌شان، درک جامعی از فوتبال نداشتند، بسیاری کم سن و سال بودند. اگر متولد ۱۳۸۰ باشند، در اول دبستان تنها یک قهرمانی را دیدند.

بی‌ثباتی بزرگ‌ترین نقص تیم‌های بزرگ به مانند استقلال و پرسپولیس است. نبود ثبات روی نیمکت می‌تواند باعث خلق مجموعه‌ای شود که محمد رویانیان در رأسش بود. هم پول بود، هم بازیکن خوب، هم حمایت هوادار، اما خبری از جام نبود. رویانیان با انتخاب بازیکنان درست و صحیح، زیربنای تشکیل پرسپولیس «جام‌ربا» را پایه‌ریزی کرد. آن روز که هواداران پرسپولیس بعد از دست دادن جام در رقابت با استقلال خوزستان، ۲۰ دقیقه ایستاده و‌ با چشمان گریان برای برانکو و شاگردانش کف زدند، سنگ‌بنای تیم موفق آینده پایه‌گذاری شد. جام‌های متعددی که از فصل دوم حضور برانکو سه بار متوالی صید شد. در ادامه یحیی آمد و پرچم را کماکان بالا نگه داشت.

 

اما فقط ۷ ماه بعد از دبل قهرمانی و درست همان اندازه که در فصول گذشته پرسپولیس در نیم‌فصل نخست امتیاز کسب کرده بود، یحیی گل‌محمدی خسته از همه چیز، گذاشت و رفت.

تعجب‌آور اینکه عده‌ای از این جدایی استقبال کردند و در تظاهر به دوست داشتن او و پرسپولیس گفتند برای گل‌محمدی بهتر است که برود. خرداد ۱۴۰۳ از راه می‌رسد. آن روز قضاوت خواهیم کرد… وقت استخوان ترکاندن و لمس حقایق توسط نسل جدید است و چندی بعد همین نسل باید آنچه ما امروز در مورد ثبات گفتیم را به دهه نودی‌ها شرح ماوقع دهد…

این چرخه همچنان ادامه دارد، اما به امید روزی که بهای «این تجربه» این‌همه گران و سنگین نباشد.

ورزش سه