کارگردان فیلم «سرهنگ ثریا» که این روزها روی پرده است گفته به خاطر ساخت این فیلم «بسیاری از دوستانش را در تئاتر از دست داده است.»
«لیلی عاج» کارگردان فیلم «سرهنگ ثریا» در گفتگو با فرهیختگان دربارهی برخوردهایی که بعد از ساخت این فیلم با او شد میگوید: «برخوردهای بدی با من شد و خیلی از دوستانم در تئاتر را از دست دادم. برخی من را آنفالو کردند و جالب است که برخی از دوستان روشنفکر تئاتری من همزمان که آنفالو میکردند، زنگ میزدند و میگفتند ببین من آنفالویت کردم و فلانی و فلانی هم آنفالویت کردند.»
او همچنین گفته است: «قبل از کار کردن سوژه منافقین، در تئاتر هم اینطور بود. وقتی ما اجرای صحنهای میرفتیم، منتقدی که خیلی کارهای کارگری من را دوست داشت، گفت آدم حکومت شدی و کار درباره ابراهیم هادی میسازی. به او گفتم من واقعا ابراهیم هادی را دوست دارم. من گاهی به او میگویم آقا ابراهیم من الان بارم روی زمین افتاده و کارم اینجا گیر کرده، به من کمک کن و واقعا به من کمک میکند. من به این منتقد گفتم به هیچکس کاری ندارم اما واقعا این شخصیت را دوست دارم. گفتم من فکر نمیکردم سازمان منافقین سمپات پنهان داشته باشد. آن هم سازمانی که بچههای برخی پدر و مادرهای بدبخت را ربوده.»
لیلی عاج در پاسخ به اینکه واکنشهای اینچنینی را پیشبینی میکرده یا نه میگوید: «آدم تا وقتی با شرایط مواجه نشده، با سماجت بله را میگوید. من خیلی وقتها از دست دوستان تئاتری دلم میشکست. برخی میگفتند چقدر از اینها پول گرفتی. فکر میکردند من یک عدد عجیبوغریبی گرفتم. برخی افراد یکسری مفروضات ذهنی هم دارند که واقعا میتوانم بگویم اغلب آنها کاملا اشتباه است.»
کارگردان سرهنگ ثریا همچنین ادامه داد: «اصلا هیچ آدمی روی این کره خاکی به من نگفته که بیا درباره منافقین فیلم بساز. من خودم فکر کردم یک گوشهای، یک درامی هست که جذاب است. یعنی رخدادگاهی است که دوربین نرفته و حتی در توضیح صحنههای فیلمنامه هم این معلوم است. مثلا میگویم صحنه یک؛ فلانی میآید به رخدادگاه. بعد همه را عربی مثل خودشان مینوشتم؛ مثلا سیاجها (آنها به سیمخاردار سیاج میگویند). مادرها پشت سیاجها ایستاده و فریاد میزنند. مثل شیون و استغاثه پای دیوار بزرگ شهر؛ یک دیوار ردنشدنی که آدمهایی پای آن شیون و استغاثه میکنند. چه میخواهند؟ هیچچیزی جز اینکه بچهشان را یکبار ببینند.»
نسیم نیوز