مردم گیلان همواره در پایبندی به سنتها و احیای آداب و رسوم پیشتاز بودهاند و هر ساله آئینهای سنتی نوروز در این استان با ویژگیها و جذابیتهای خاصی برگزار میشود.
از گیلان، نوروز میراث مشترک و نماد وحدت فرهنگی ایرانیان، در طول تاریخ همواره با آداب و رسوم و آئینهای ویژهای برگزار شده است.
اگرچه آئینهای نوروزی و آغاز سال نو ریشه جهانی دارد اما از منظر اسطورهشناسی، آئینهای نوروزی ایرانیان بومی و مختص این سرزمین است؛ آیینهایی که با اشکال متفاوت و با محتوا انجام میشود. در این گزارش به بررسی آئینهای ویژه نوروز در خطه سرسبز استان گیلان میپردازیم.
آئینهای نوروزی در گیلان از اسفند آغاز میشود و تا سیزدهبدر ادامه پیدا میکند. این آئینها در سه بخش آئینهای پیشواز از نوروز، آئینهای ویژه عید نوروز و آئینها و مراسم مربوط به سیزدهبدر جای میگیرد.
استقبال از نوروز در گیلان با دیچینواچین (خانهتکانی) آغاز میشود و با برگزاری آئینهای مختلف و چهارشنبهسوری به پایان میرسد.
دیچین واچین (خانه تکانی)
یکی از آئینهای پیشواز نوروز در استان گیلان، مراسم «دیچین واچین» است که با خانهتکانی، نظافت و تزئین پوشش دیوارها و کف اتاق خانهها آغاز میشد.
در گذشته که خانههای محلی مردم گیلان از مصالح بومی چون گل و چوب تهیه میشد، بانوان گیلانی در اسفندماه در هر خانواده با تهیه گل رس برای گیله کار کف خانه را تمیز میکردند و با نوعی گل به نام سیفیده گیل که در برخی مواقع رنگهایی همچون سبز و آبی کمرنگ که نمودی از طبیعت زیبای گیلان را به خانهها میبخشید دیوارها را تزئین میکردند و پرچینهای خانههای روستایی خود و نردههای روی ایوان را نیز رنگ میزدند.
«دیچین واچین» را میتوان مراسمی مترادف با خانهتکانی عنوان کرد اما ازآنجاکه مصالح ساختمانی گیلانیان در قدیم از طبیعت و اقلیم آن گرفته میشد گیلانیان خانهها را تمیز، سقف و دیوار خانهها را از نو مرمت میکردند و شیای کهنه نظیر کاسهها و کوزههای گلی را شکسته و دور میانداختند و حصیرها را از نو میساختند؛ از اینرو دیچین واچین که در گیلان یکی از سنتهای مرسوم برای استقبال از عید نوروز است کار بانوان را بسیار سختتر میکند.
در گذشته خانهها از کاه و گل بود، هنوز نیز چنین خانههایی که در برخی گویشها به آن تلاری خانه میگویند و ایوان بزرگی در طبقه فوقانی خانه که اتاق بهارخوابی در آن قرار دارد، معمولاً اتاقها و ایوانها از حصیر پوشانده میشد، مردم پیش از آمدن فصل بهار حصیرهای ریز و درشت را به دور خانه میبردند و میشستند وسایل خانه را در حیاط خانه خاکمال یا با خاک و کاه شستشو میکردند.
سبزه سفره هفت سین
ماه اسفند، ماه کاشتن دانه، غلهها است. در استان سر سبز گیلان همانند سایر استانهای کشور، کاشتن سبزه، صورتی نمادین دارد. بانوان گیلانی ۱۰ یا ۱۵ روز مانده به نوروز، در ظرفهای کوچک و بزرگ و کاسهها و بشقاب و کوزهها، ابتدا گندم یا عدس و تخم شاهی را در ظرفی خیس میکنند. پس از آنکه این دانهها جوانه زد، آن را در ظرف جداگانهای میریزند و روی آن را با پارچههای نازکی میپوشانند و اعتقاد دارند که اگر چشم ناپاکی بر آن بیافتد، سبزه رشد نمیکند و سبز نمیشود. سبزه هنگام تحویل سال نو به خوبی رشد میکند و به سفرهی «هفت سین زیبایی و طراوت خاصی میبخشد. مردمان گیلان همانند سایر هموطنان کشورمان سبزه را تا آخرین روزهای تعطیلات نوروز (یعنی سیزده بدر) نگه میدارند و بعد آن را به آب روان رودخانه میسپارند.
تخممرغ رنگی
هنوز در گیلان رسم است پوست پیاز، گردو یا برگ برخی درختان را درون دیگ پر آبی بریزند و تخممرغهای خام را در آن بچینند و روی اجاق بگذارند تا پخته و رنگی شود. این تخممرغهای رنگی را روی سفره هفتسین میگذارند و به کسانی که به دیدن آنها میآیند عیدی میدهند.
شیرینیپزان نوروز
۱۰ تا ۱۵ روز مانده به سال نو، اهالی ساکنین مناطق کوهستانی گیلان، شروع به پختن شیرینیهای رنگی میکنند. شیرینیهایی چون، میانبر، نخودی، قطاب در شرق و شکری حلوا در ضیابر و حلوای دنگی ماسال در غرب استان از نمونهای بارز این شیرینیها هستند.
نوروزخوانی
یکی از مراسم سنتی گیلان نوروزخوانی است که طبق آن هنرمندان به در خانههای مردم میروند و با خواندن آواز، آمدن بهار را نوید میدهند.
بر اساس این آئین، یک هفته مانده به شب عید، چند نفر شب هنگام فانوس به دست میگرفتند؛ دو چوب بر میداشتند به هم میکوبیدند و به حیاط خانه مردم میرفتند؛ به در هر خانهای که میرسیدند اجازه نوروزخوانی میگرفتند و این شعر را میخواندند: “در اول عرض من باشد سلامی تو ای آقای من، خوش فکر عالی بده اِذنی بخوانیم چند کلامی”
اگر صاحب خانه مشکلی نداشت، مثلاً کسی از اعضای خانواده او در آن سال فوت نکرده بود، یا بیمار در خانه نداشت، به آنها اجازه میداد. نوروزی خوانها نیز اشعاری را در مدح ائمه اطهار (ع) میخواندند، بعد از آن صاحب خانه هدیهای مثل پول، برنج یا تخم مرغ به آنها هدیه میداد.
آنگاه نوروزی خوانها از حیاط خانه به خانه بعدی میرفتند و این کار در تمام محل اجرا میشد. نوروزی خوانها معمولاً بعد از اجرای مراسم به صاحبخانه، یک شاخه شمشاد به عنوان نماد سبزی و نیکبختی، هدیه میدادند و اگر صاحبخانه در خانه حضور نداشت، شاخه شمشاد را بریکی از ستونهای ایوان خانه نصب میکردند.
«تَکم گردانی»
آئین تکم گردانی یکی از مراسم سنتی استان گیلان است و بیشتر در مناطق آذری نشین شهرستانهای آستارا و تالش برگزار میشود.
واژه تَکَم از دو بخش ˈتکهˈ و ˈمˈ تشکیل شدهاست. ˈتکهˈ در زبان ترکی به معنی بز نر قوی هیکل که همیشه در رأس گله حرکت میکند و گله را به چراگاه و محلهای معین هدایت میکند و ˈمˈ ضمیر ملکی دوم شخص مفرد است و تکم در واقع به معنی ˈبز نر منˈ است. تکم عروسکی است که به شکل حیوانی چهار دست و پا با تخته و پارچههای رنگی و آینه به اندازه حدوداً دو کف دست انسان ساخته و دستها و پاهایش متناسب با بدن گردانده میشود. این مراسم در بین دو چهارشنبه آخر یعنی ˈکول چرشنبهˈ و ˈگول چرشنبهˈ برگزار میشود.
“تکم چی ها” در دهه آخر اسفند در مناطق مختلف شهری و روستایی حضور پیدا میکنند با تکان دادن تکم و خواندن اشعاری زیبای آذری، فرارسیدن بهار و نوروز به مردم نوید میدهند.
هر گاه تکم چی شعری را اجرا میکند. صاحبخانه با توجه به امکانات و وضعیت مالی خود چیزی را به عنوان هدیه به او اهدا میکند. البته تکم چی هم با اجرای شعر یادآور میشود که باید هدیهای هم دریافت کند.
باهار آمد، باهار آمد، خوش آمد / علی با ذوالفقار آمد، خوش آمد
بره دگنی
در خانههای قدیمی گیلانی معمولاً دور خانهها را پرچین میکردند و خانهها معمولاً یا درب نداشت یا با چند چوب محوطه ورودی خانه را مشخص میکردند.
در مراسم بره دگنی دو یا چند نوجوان، معمولاً یک هفته یا ۱۰ روز مانده به نوروز بره زیبایی را از میان گله برداشته یا از چوپانان فامیل به امانت میگیرند، گردن بره را با دستمال ابریشمی رنگین میبندند و آن را تزئین میکنند اوایل شب پشت در خانههای روستایی (که اغلب حیاط و دروازه ندارند) میروند و در خانهها را نیمهباز میکنند و بره را به داخل حیاط میاندازند.
ساکنان خانه بهخصوص بچهها با دیدن بره خوشحال میشوند و بهرسم کهن نوروز باستانی در گیلان هر صاحبخانهای بهقدر وسع خود، شیرینی یا سکهای گوشه دستمالگردن بره میبندد و بهعنوان عیدی به کسی که بره را به داخل خانه فرستاده میدهند، اجرای این مراسم بهعنوان پیک بهاری، توسط دستههای متحرک انجام میشود و تا شب عید نوروز ادامه پیدا میکند.
آینه تاودانی
یکی دیگر از سنتها و رسوم گیلانیها برای استقبال و به پیشواز نوروز رفتن، مراسم آینه تاودانی یا آینه انداختن است، این مراسم در استان گیلان و شهرستان صومعه سرا برگزار میشود، با نزدیک شدن نوروز چند تن از جوانان در پی تهیه آئینه، گل بنفشه و پامچال و شاخههای کوتاه شمشاد برآمده و آینهای مستطیل شکل را با گل و دیگر تزئینات مزین میکنند تا کوتاه و بلند نباشد.
مردم محلی این آینه زیبا را به ریسمان بلندی وصل میکنند و شب پس از خوردن شام به در خانه دیگر هممحلیها میروند، آینه را به داخل اتاق همسایگان میاندازند، سپس فردی از اعضای خانه متوجه حضور آنان شده و به صاحب آینه سکه و تخممرغ و مقداری حلوا هدیه میدهد.
بازی آهوچره
این بازی یکی از رسمهای کهن شرق گیلان است که در شمار بازیها و نمایشهای مقدمه نوروز در روستاها به شمار میرود. گروه آهو چره سه بازیگر دارد. محور بازی، آهو است. با وسایل مختلف چیزی شبیه کله آهو یا بز درست میکنند. بازیگر آهو گونی یا کیسهای پارچهای روی سر خود میکشد. به طوری که تمام بدنش را میپوشاند. از داخل آن چوبی را که کله آهو بر سر آن قرار دارد به دست میگیرد. نفر دوم گروه با خواندن شعر و با چوبی در دست، نمایش را هدایت میکند. نفر سوم توبره کش است. هر سه با هم کوچه به کوچه به خانههای روستا میروند. بازی آهو چره را اجرا میکنند، شعر میخوانند و از هر خانه هدیهای دریافت میکنند.
آهو چره، آهو چره، ببین چقدر خوب میچره…
آهو از باغ آمده، چریده و چاق آمده…
آهو مُرغانه خوره، صدتا به کمتر نخوره…
به اینجا که میرسید آهو غش میکرد و تا تخم مرغ یا چیز دیگری از صاحب خانه نمیگرفت حالش جا نمیآمد. بعد از خواندن هر بند، همان قسمت اول – آهو چره، آهو چره، ببین چقدر خوب میچره – به صورت ترجیع بند تکرار میشد. سپس خواننده بند دیگری را تکرار میکرد.
با این کارها از صاحب خانه هدایایی چون برنج، تخم مرغ و شیرینی میگرفتند. این گروه کارشان را از غروب آغاز میکردند و در چند روستا و آبادی نزدیک میگشتند.
جوانان و نوجوانانی که در آئین نمایشی آهو چره شرکت میکنند در پایان این مراسم هدیهها و عیدیهای گرفته شده را میان خود تقسیم میکنند. همچنین با راهنمایی فرد امینی مثل ریش سفید و پیرِ روستا به خانههایی سر میزنند که بزرگان خانواده برای تهیه ملزومات برگزاری جشن نوروز وسع مالی کافی نداشتند.
گل گل چهارشنبه و رسوم زیبای آن
گیلانیها در غروب آخرین سه شنبه سال پشته هایی از خار، بوته، گون و کاه را رو به قبله درست میکنند. آتش میزنند سپس از روی آتش میپرند و شعر زیر را میخواندند:
گل گل چهارشنبه به حق پنجشنبه
زردی بشه، سرخی بایه نکبت بشه، دولت بایه
ترجمه این شعر بدین شرح است: ای شعله آتش چهارشنبه، به حق پنج شنبه، زردی و ضعف و بیماری رخت بر بندد و نوبت سرخی و نشاط و خرمی فرا رسد. دوره نکبت و ناکامی به سر آید و دولت و اقبال روی نماید.
اسپند دود کردن
اسپندی که از سادات خریداری و دود میکنند و به هنگام دود کردن آن میخوانند:
عاطتیل کن، باطیل کن تی مرده ماره بیرون کن
اسفند دوکن چاووس بایه مردمار به هوش بایه
ترجمه این شعر بدین شرح است: عاطل و باطلش کن و چشم زخم را از وجودها دور ساز. مادر شوهرت را بیرون کن. اسپند دود کن تا چاووش بیاید. مادر شوهرت به هوش بیاید.
شکستن ظروف
مردم گیلان در چهارشنبه سوری به منظور دور ساختن نفرت، رفع قضا و بلا؛ کاسه، کوزه و ظروف کهنه را میشکنند.
فالگوش ایستادن
مردم گیلان در چهارشنبه سوری در گذرگاهها میایستند. با شنیدن پنهانی اولین کلمات عابران، مفهوم آن را حمل بر توفیق یا ناکامی خود در سال آتی میشمارند. این مراسم فالگوش ایستادن نام دارد.
قاشق زنی
جوانان و بیشتر دختران گیلانی برای اجرای قاشق زنی به در خانه همسایهها میروند، با پنهان کردن روی خود خواستار هدیه میشوند.
زیارت اهل قبور
مردم گیلان بر اساس رسم دیرینه در آخرین چهارشنبه سال در اماکن زیارتی و بر سر مزار نزدیکان خود در آرامستان ها حاضر میشوند و با قرائت فاتحهای یاد درگذشتگان خود را گرامی میدارند.
پختن گردبیج ماهی
گردبیج ماهی با پلوسبزی، غذای ویژه گیلانیها در شب سال نو است. بانوان استان یک روز مانده به نوروز به بازار میروند و ماهی سفید مادهای (فرق ماهی سفید ماده با نر به راحتی قابل تشخیص است) را خریداری میکنند. شکم ماهی را خالی و اشپل (خاویار) آن را جدا میکنند. بعد شکم ماهی را با خمیری که از گردوی سابیده شده، سیر، سبزیهای معطر و رب انار ترش تهیه میشود، پر میکنند. بعد شکم ماهی را با نخ و سوزن میدوزند و سر و دم ماهی را به هم وصل میکنند و آن را درون «گمج» که دیگی سفالی است، قرار میدهند و روی اجاق میگذارند تا پخته شود. نوعی سُس از گردوی سابیده شده، سیر و آب انار ترش را نیز برای نرمکردن گوشت ماهی پخته تهیه میکنند.سبزی پلو را هم اغلب با یک نوع سبزی محلی به نام «انارجه» میپزند. خاویار ماهی را نیز با یک نوع سبزی محلی به نام «وارنبو» و رب انار مخلوط و با آن کوکویی درست میکنند که به آن «اشپل کوکو» میگویند.
رسوم ویژه تحویل سال
مردم گیلان در آخرین ساعتهای سال کهنه و در آستانه حلول سال نو، سفره هفت سین یا سفره عیدی را در اتاقی از خانه با شیرینی و تخم مرغهای رنگین، آب، آینه و اسفند و هفت سین سیر، سبزه، سرکه، سماق، سمنو، سیب و سکه، قرآن کریم، شمع و چراغ و میوه، شیرینی و آجیل میگذارند و با تنقلات از مهمان پذیرایی میکنند.
آمدن «سبک پا» یا «خوشقدم» هنگام تحویل سال نو یا صبح نوروز نیز در اغلب نقاط گیلان مرسوم بود. مردم فرد خوشقدم را از قبل انتخاب میکردند و او صبح نوروز با قرآن، آئینه، آب و شاخههای گل و شکوفه و شمشاد به عنوان اولین فرد پا در خانه اهالی میگذاشت. مبارک باد میگفت و از صاحب خانه عیدی و شیرینی میگرفت. خوشقدم همچنین «خانه پازن» نیز نامیده میشد.
یکی از برنامههای ویژه سال نو در گیلان قیچیکردن سبزی به ترتیب سن از سوی همه افراد خانواده است. همچنین رسم است دانههای اسفندی را که غروب چهارشنبه سوری برای سفره هفتسین خریدهاند پس از تحویل سال بسوزانند و دود کنند. رسم است همزمان با تحویل، سکه یا اسکناسی در دست بگیرند. مردم عقیده دارند با این کار تا پایان سال دچار بیپولی نمیشوند. طبق رسمی دیرین نیز خانوادههای عزادار گیلانی سفره عیدی نمیچینند. شیرینی، میوه و آجیل تهیه نمیکنند و مهمانانشان را با چای، حلوا ترک و خرما پذیرایی میکنند.
مردم منطقه تالش برای همسایههای سوگوار خود حنا و لوازم سفره عیدی میبرند، سفره میچینند و در آن شمع و چراغ روشن میکنند و افراد خانه را از سوگ درمیآورند.
در قدیم روزهای عید دید و بازدیدها رونق بسیار داشت. بنا به سنت کهن و دیرین ایرانیان، در ایام عید، کوچکترها به دیدن بزرگترهای خانواده میرفتند و بچهها عیدی سکه، حلوا، شیرینی، تخم مرغ رنگ شده هدیه میگرفتند.
سیزده بدر
آئین سیزده بدر در در گیلان هم در کنار دریا و ساحل، لب رودخانهها و چشمهها، جنگلها و کوهها، حاشیه پارکها و تالابها برگزار میشود.
دختران دم بخت برای گره گشایی سبزه گره میزنند و هر یک از اعضای خانواده با انتخاب هفت عدد سنگ، آن را به سوی نزدیکترین رودخانه پرتاب میکند و این شعر را میخوانند: سیزده بدر، سال دیگر، بریم سفر، با یکدیگر.
یکی از باورهای شرق گیلان (املش و اشکور) این است که برای رفع نحسی در روز سیزده صبح زود از خواب بر میخیزند و به کنار رودخانه میروند، سیزده سنگ به آب میاندازند و نیت میکنند که نحوست از آنها دور شود، در بعضی نقاط نیز نیت میکنند و خود را به آب میزنند و بر این باورند اگر کسی در این روز خود را به آب دریا یا رودخانه بزند و شنا کند هر گونه بیماری داشته باشد، از بین میرود و سالم و تندرست میشود.
گیلانیها به مردمانی خونگرم، مهماننواز و مهربان معروف هستند. آنها تمام آداب و رسوم غنی خود را از گذشته حفظ و میراث گذشتگان را به نسلهای آینده منتقل کردهاند. آئین نوروزی گیلان نیز مانند سایر نقاط ایران نشان از اصالت و فرهنگ مردم این سرزمین کهن دارد.
ایمنا