فرهنگ، کلیت درهمتنیدهای ازدانش،هنر، اخلاقیات، آداب و رسوم است و نشان میدهد که چگونه باورها و اساطیر مردم طی سالها و قرنها دوام یافته و تابهامروز زنده ماندهاند. اشتیاق و آگاهی انسان به فرهنگ و هنر، ریشه نمایان و مشهودی در ماقبل تاریخ دارد و هنر طیف گستردهای از فعالیتهای انسانی را دربر میگیرد.
سیر تحول هنر میناکاری در ایران و تمدن باستانی
میناکاری، نقاشی و تزیین فلزاتی همانند طلا، نقره و مس به وسیله رنگهای لعابدار مخصوصی است که در حرارت بسیار زیاد پخته میشود. اطلاق نام مینا به این هنر بهدلیل رنگ آبی و سبز ظروف لعابدار و زیورآلات است. این هنر قدمتی ۵۰۰۰ساله در جهان دارد که در تمامی شئون آن جای پای هنر ایرانی دیده میشود. بهطور مثال یکی از نمونههای قدیمی میناکاری، کاسه برنزی موجود در موزه هنر لسآنجلس است که یکی از نمونههای ایرانی این هنر است و قدمت آن به ۵۵۰ پیش از میلاد بازمیگردد.اما در سیر تاریخی این هنر خاستگاه آن را در فلزکاری مقدونیایی و به قرون۱۱تا۱۳قبل از میلاد نسبت میدهند. آثار یافت شده از یک مقبره قرن سیزدهم قبل از میلاد در کوکلیا (نزدیک پافوس قدیم)، در قبرس شش حلقه طلا با طرحهای ابتدایی از میناکاری را نشان میدهد. لعابهای شیشهای کاوش شده از مصر نیز آشکارکننده هنر میناکاری این کشور هستند. مهرههایی از جنس طلای میناکاری شده مسینیها (۱۴۵۰ قبل از میلاد) و جواهرات میناکاری و مطلای یونانی (سه تا شش قبل از میلاد) نشاندهنده میناکاری یونان هستند. یونانیان زیورآلاتی را به وسیله ملیلهکاری با سیمهای نازک طلا و نقره میساختند و با لعاب تزیین میکردند. رومیها نیز برای تزیین قطعات زیورآلات با سنگهای قیمتی ازمیناکاری استفاده میکردند.هنرمندان سلتی نیز در۴۰۰قبل از میلاد میناکاری را در جواهرسازی به کارمیبردند.همچنین مردم هند،چین،کره وژاپن به شکل وسیعی ازمیناکاری استفاده میکردند.
تاریخسازی با هنر و پاک کردن ردپای گذشته
اگرچه هنر میناکاری، تاریخی به وسعت تمدن بشری در ایران، مصر، چین ویونان دارد اما ازقرن۱۶ و شروع تاریخ استعمارگری هنر میناکاری به یکی از ابزار برای ساخت تاریخ و قدمت تمدنی کشورهای استعمارگر قرار گرفت. مثلا هنر میناکاری به دلیل شکلگیری هنر بیزانسی در اروپای شرقی که نزدیکی بسیاری به تمدن ایرانی داشت، شکل گرفت و شاهزاده تئوفونو این هنر رابه آلمان معرفی کرد وباعث شد که میناهای آلمانی تحت تأثیر ریشههای بیزانسی این هنر قرار بگیرند.در اروپای غربی در قرن دوازدهم و در قرون وسطی نیز میناکاریهایی با مضمون مذهبی تولید میشد اما در اوایل قرن شانزدهم فرانسویها در تکنیک مینای نقاشی تحولی به وجود آوردند که بسیار تحت نفوذ تحولات عصر رنسانس بود و تا اواسط قرن نوزدهم رایج شد. فرانسه در توسعه این تکنیک شهرت یافت و بعد از انقلاب صنعتی یک انگلیسی و یک حکاک فرانسوی میناهایی به بازار عرضه کردند که کیفیت بالایی داشتند و به مینای عکسبرگردان موسوم شدند. بسیاری از آثار میناکاری اروپایی دورههای مختلف درشهر لیموژ فرانسه نگهداری میشود و برخی دیگر در موزه کریستانوی واتیکان وجود دارند. پس از این بود که روسها از قرن ۱۹ شیوه خاصی در میناکاری ابدا کردند که امروزه به «مینای روسی» معروف است و بازار جهانی این هنر را به خود اختصاص داده است. این در حالی است که میناکاری در طول تاریخ تحت تمدن ایرانی فعال بوده و همچنان بهترین نمونههای آن را تولید میکند.
هنر میناکاری ایران به روایت مستشاران غربی
پروفسور آرتور پوپ سابقه هنر میناکاری در ایران را متعلق به هزارههای پیش از میلاد میداند. نمونههای اولیه میناکاری در ایران در حفاریهای حسنلو در آذربایجان یافت شد. این نمونهها شش عدد مهره گردنبند شیشهای است که به سالهای ۸۰۰ تا ۹۰۰ پیش از میلاد میرسد. اثر دیگر یک صلیب طلایی از گنجینه زیویه کردستان است. میناکاری دوره هخامنشیان با توجه به پیشرفت صنایع فلزی پیشرفت بسیاری کرد. بهطوری که یک جفت حلقه طلا از این دوره برجا مانده که اثر میناکاری در آن مشهود است و در موزه ویکتوریا و آلبرت نگهداری میشود. این هنر در زمان اشکانیان نیز مرسوم بود و در دوره ساسانیان دچار تحولی بزرگ شد. بنابر نظر بسیاری از محققان تاریخ هنر، این دوره اوج شکوفایی هنر میناکاری است و معتقدند که میناکاران بیزانس و بهدنبال آن سایر ممالک خارجی، این هنر را با ویژگیهای عالی و شگفتانگیزش، از هنرمندان ایرانی در دوره ساسانیان فراگرفتند. در صدر اسلام این هنر رونق چندانی نداشت و محصور به تزیین کتب اسلامی بود ولی پس از این دوره ابهت گذشته خود را به دست آورد و در دورههای مختلف اسلامی به شکلهای مختلفی از قبیل نقوش تجریدی یا هندسی، گل و مرغ و در نهایت به صورت و پیکرهها تبدیل شد. یکی از آثار میناکاری که اکنون در موزه آرمیتاژ وجود دارد، کتیبهای به نام محمدبن عبدالوحید هراتی به تاریخ ۵۵۹ هجری قمری یکی از باارزشترین آثار میناکاری ایرانیان در دوره اسلام است. موضوع پرندگان، جانوران، گل و تاک و نیز کتیبههایی با خط کوفی تحولات طراحی هنر ایرانی است که با ظهور اسلام در ظروفی مثل هاون، لگن، شمعدان برنجی و میناکاری مسی و برنجی در زمان سلجوقیان آشکار شد. حتی در موصل و دمشق نیز هنر میناکاری رواج داشت و در زمان سلجوقیان، موصل مرکز تهیه ظروف برنجی و میناکاری محسوب میشد. آفتابه نقره میناکاری شده متعلق به سال ۷۶۳ هجری قمری که به امضای موصلی ساخته شده و اکنون در موزه متروپولیتین نگهداری میشود، نشانی از رونق این هنر در موصل دارد. در دوره مغولان و تیموریان میناکاری ایرانی دچار تحولاتی شد. در دوران مغول سبک جدیدی در فلزسازی و میناکاری ایران به وجود آمد و اشکال و تصاویر درباری جای اشکال و تصاویر عربی دوره قبل را گرفتند. تیموریان به مینای مرصع توجه بسیاری داشتند و شمعدانها و چلچراغهای مرصع بسیاری در این دوره ساختند. در دوران صفویه نقشهای مینیاتوری همانند مجلسهای بزم در دربار، شکار و اسب سواری بیشتر رواج داشت و میناکاری روی نقره انجام شد. همچنین نقشهای اسلیمی، ختایی، گل و بوته به طرحها افزوده شد و رنگ قرمز نیز بیشتر از همه دورهها به کار میناکاران آمد. در دوران قاجار میناکاری شکل تازهای گرفت و پا فراتر از اشیایی مانند تخت، تاج، صندلی و قلیان گذاشت و ضریح اماکن متبرکه را نیز در برگرفت. گنجینه آثار مینایی خزانه جواهرات ملی ایران بستر مناسبی برای مطالعه آثار میناکاری این دوره بهشمار میروند.
از انحراف یک هنر تا پاسداری از هنر ایرانی
هنر میناکاری اما در دوره فتحعلیشاه و ناصرالدینشاه متأثر از فرهنگ غرب شد.دراین دوره برای ترویج این هنر،کارگاه میناسازی در وزارتخانه فرهنگ و هنر به وجود آمد ولی درنهایت اواخر این دوره هنر میناکاری به انحطاط گرایید. حتی در دوره معاصر و حکومت پهلوی نیز مدت زمانی این هنر به دلیل مدرنسازی در ایران فراموش شد و کم فروغ بود اما پس از پیروزی انقلاب بهویژه در سالهای اخیر، روزهای پرشکوه گذشته مجدد سراغ این هنر آمده و آن را احیا کرده است و حتی منتج به ثبت جهانی هنر میناکاری در سال جاری به نام ایران شد. اکنون بسیاری از هنرمندان باتجربه و خوشذوق در این زمینه روی طلا و مس فعالیت میکنند و مرکز این هنر خوش و آب و رنگ، شهرهای اصفهان و اهواز است. میناکاری امروز بیشتر روی ظروف (با طرحهایی هندسی اسلیمی و ختایی)، فرش(گل، مرغ و گیاه) و زیورآلات(حیوانات، درخت و آسمان) مشاهده میشود. در ساخت میناکاری باید توجه داشت سطح زیر ساخت صاف و یکدست، لعاب مینا بدون ترک، پریدگی، حباب و پوسته و غلظت آن در همه قسمتها یکسان باشد. مینای اصیل و مرغوب باید دارای نام هنرمند، تاریخ و محل ساخت باشد. در کشور چند نوع مینا کاری وجود دارد که از آن میان میتوان به مینای خانه بندی، مینای نقاشی، میناکاری روی سفال، میناکاری برجسته، میناکاری مرصع، میناکاری روحی و میناکاری روی البسه اشاره کرد.
میناکاری و ترویج هنر اسلامی- ایرانی
دگرگونی شکل زندگی و نیاز انسانها در عصر جدید که عصر صنعت و تکنولوژی نامیده میشود، آنها را ملزم به تغییر در سبک زندگی و شیوه استفاده از کالاها و ملزومات زندگی کرده است. امروزه انسان چنان از اشکال مختلف صنایع دستی غافل شده که این هنر که از دیرباز به عنوان ابزار و لوازم مورد نیاز و در دسترس اقوام و مردمان هر کشور بوده به یک کالای لوکس و تجملاتی تبدیل شده و به سوی کنج ویترین خانهها و تزیین دیوارهای منازل و اشیای تزیینی برای اندام بشر عقبنشینی کرده است. این در حالی است که میتوان با تغییر کاربری صنایع دستی و فرهنگسازی استفاده از این هنر فراموش شده را رواج داد. این کار نهفقط باعث اشتغالزایی میشود که قادر است بازارهای بینالمللی را در تسخیر خود درآورد. میناکاری بهعنوان زیر شاخهای از صنایع دستی از این توانایی برخوردار است که با طرحهای منحصر بهفردروی ظروف، زیورآلات و گاهی البسه روح هنر متعالی اسلامی ـــ ایرانی را زنده کند و دریچهای برای معرفی سنتهای دیرپای اسلامی در میان جوامع مختلف باشد.